سینما

آیا فضای کلی فیلم‌های سینمایی نسبت به گذشته تاریک‌تر شده؟

فضای کلی فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی هر چند سال دچار یک دگرگونی اساسی می‌شود؛ این تغییرات در فرانچایزها و اقتباس‌های کمیکی نمود بیش‌تری دارد. در هر صورت زمانه تغییر می‌کنند و فیلم‌سازان برای این که بتوانند خودشان را با شرایط جامعه تطبیق دهند، مجبورند در لحن و فضای آثارشان تغییراتی را به وجود بیاورند. فضای فیلم‌های سینمایی از اتفاقاتی که در جهان به وقوع می‌پیوندند به شدت تاثیر می‌گیرند مثلا در فیلم‌های دهه‌ی ۷۰ میلادی شاهد تفسیرهای اجتماعی گوناگونی هستیم که بدون شک از شرایط آن روزهای جامعه سرچشمه گرفتند؛ بنابراین این روند اصلا تازه نیست و سال‌ها است که در رسانه‌ها رواج دارد. در سال‌های اخیر با محبوبیت ریبوت‌ها، اقتباس‌ها و دنباله‌های سینمایی می‌توانیم تکامل فضای فیلم‌ها بازه‌های زمانی طولانی را به وضوح ببینیم. در هر صورت نمی‌توان کتمان کرد که فضای کلی فیلم‌های سینمایی در چند سال اخیر جدی‌تر و تاریک‌تر شدند اما سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا این فضا در آینده تاریک‌تر هم می‌شود؟

آیا فضای فیلم‌ها و سریال‌ها واقعا تغییر کردند؟

سوپرمن

سینمای عامه‌پسند امروزی مبتنی بر فرانچایزهایی است که از ظهورشان مدت طولانی می‌گذرد و در حال حاضر یا داستان این فرانچایزهای ادامه پیدا می‌کند یا ریبوت‌های مدرنی از روی آن‌ها ساخته می‌شود. شخصیت‌هایی که مخاطبان میان‌سال در دوران کودکی برای دیدنشان در سالن‌های سینما صف می‌کشیدند حالا به شیوه‌ی مدرن‌تری به مخاطبان امروزی عرضه می‌شوند. فرانچایز محبوبی مثل «جنگ ستارگان» (Star Wars) نمونه‌ی موفقی از این تغییر لحن است؛ کنترل گری و اقتدار دارث ویدر ترسناک است اما بدون شک سادیسم و تضاد روانی شخصیت کایلو رن دست کمی از او ندارد.

بیشتر بخوانید
۵ نکته‌ که چطور بهترین ساز را برای فرزندتان انتخاب کنید

این تغییر لحن در قهرمان‌ها هم به وفور دیده می‌شود؛ کافی است شخصیت سوپرمنی که در گذشته توسط کریستوفر ریو ایفا می‌شد را با نسخه‌ی مدرن هنری کویل در «مرد پولادین» (Man of Steel) مقایسه کنید تا متوجه شوید حتی زندگی این ابرقهرمان هم در سال‌های اخیر تغییر کرده، دیگر کاملا ایده آل نیست و جنبه های تاریک‌تری پیدا کرده است.

اگرچه این تغییر لحن را نمی‌توان به همه‌ی فیلم‌های سینمایی نسبت داد اما با کنکاش در فرانچایزهای محبوب می‌توان به این نتیجه رسید که حداقل فیلم‌های موردعلاقه‌ی طیف وسیعی از مخاطبان به شکل قابل‌توجهی تاریک‌تر شدند و دیگر از لحن سرخوشانه‌ی گذشته خبری نیست. موضوعات و چارچوب‌های کلی این فرانچایزها در طول سال‌ها تغییرات جزئی داشتند. برای مثال عملکرد و اهداف شخصیت‌های شرور در «مرد پولادین» و «سوپرمن ۲» (Superman II) کم و بیش شبیه یکدیگر است اما اگر به سوپرمن به عنوان ابرقهرمان داستان برگردیم به وضوح می‌توانیم رگه‌های خاکستری را در شخصیتش ببینیم که تا سی سال پیش از یک ابرقهرمان بعید بود.

مجله DC Comics Ultimate Character Guide جولای 2011

چرا این تغییر لحن مهم است؟

کایلو رن

تماشای فیلم در سینما تجربه‌ی متفاوتی است و هر مخاطب دلیل خاصی برای این انتخاب دارد. بسیاری از ما برای ارتباط بیش‌تر با خانواده و دوستان یا پرت کردن حواسمان از مشکلات ریز و درشت زندگی روزمره به سینما می‌رویم. این انگیزه با افزایش سرسام‌آور اقتباس از کمیک بوک‌ها، بازی‌های ویدیویی و سایر رسانه‌ها کمی تغییر کرده و حالا بسیاری از مخاطبان برای تماشای تفسیرهای متفاوتی از شخصیت‌های موردعلاقه‌شان به سینما می‌روند. با این همه هنوز هم هدف اصلی صنعت سینما سرگرم کردن مردم است.

بیشتر بخوانید
چرا ژانر ابرقهرمانی به دنیای مرد عنکبوتی سونی نیاز دارد؟

ارائه‌ی تصویر خاکستری از شخصیت‌هایی که به صورت سنتی خوش‌بینانه تصویر شدند، چیزی نیست که همه‌ی مخاطبان از تماشایش لت ببرند. فیلم‌هایی مثل سه‌گانه‌ی «جنگ ستارگان» دیزنی و «دکتر استرنج در چند جهانی دیوانگی» (Doctor Strange in the Multiverse of Madness) مارول در کمپین‌های تبلیغاتی‌شان به عنوان آثار سرگرم‌کننده برای همه‌ی گروه‌های سنی معرفی شدند اما بعد از اکران مشخص شد محتوای کلی‌شان اساسا برای مخاطبان کم سن و سال غیرقابل فهم و آزاردهنده است و باعث می‌شود اوقات کسالت باری را در سینما بگذرانند. این اتفاق در طولانی مدت تعداد مخاطبان را کاهش می‌دهد و هر چه رایج‌تر شود، فیلم‌های سرخوشانه‌ی کم‌تری برای افرادی که تنها به سرگرمی فکر می‌کنند، تولید می‌شود.

همه‌ی این موارد به این معنی نیست که فیلم‌های ویژه‌ی بزرگ‌سالان با لحن جدی و تاریک اساسا بد هستند. برای حل این مشکل اعمال رده‌بندی سنی بر فیلم‌های ابرقهرمانی پیشنهاد شد. از قضا تصمیم اکران فیلم‌های کمیکی با درجه‌ی سنی R به شدت بحث‌برانگیز بود. با این حال اکران «ددپول» (The Deadpool) و «لوگان» (Logan) نشان داد که اتفاقا تصمیم درستی است. فیلم‌های «ددپول» حتی با وجود زبان تند و لحظات خشونت‌بار فوق‌العاده سرگرم‌کننده هستند. در عوض «لوگان» با داستان تلخ و فضای ناامیدکننده‌اش به دنبال کشف عناصری است که در داستان‌های ابرقهرمانی رایج نیستند و به گفته نیویورک تایمز بیش‌تر به یک «وسترن نوآر» شباهت دارد. هر دو فیلم فوق‌العاده هستند اما واقعیت این است که مخاطبانی که از تماشای آن‌ها لذت می‌برند با مخاطبان عام تفاوت دارند و احتمال دارد بسیاری از طرفداران پروپاقرص فیلم‌های ابرقهرمانی معمولی از تماشای آن‌ها کلافه و کسل شوند.

بیشتر بخوانید
۱۰ فیلم ابرقهرمانی که صحنه پایانی هیجان‌انگیزی داشتند
مجله STAR WARS GALACTIC COLLECTION دسامبر 2018

در آینده باید منتظر چه چیزی باشیم؟

بتمن

باید به این نکته توجه کرد که تغییر لحن در فرانچایزهای بزرگ در طول زمان رخ می‌دهد و امر رایجی است. مثلا فضای فرانچایز «بتمن» در طول زمان تیره و تیره‌تر شد به طوری که CNET فیلم آخر آن را یک اثر ترسناک تمام‌عیار نامید. این فرانچایز از سرگرم‌کننده به تاریک تبدیل شد و تا پیش از اکران «بتمن» مت ریوز، کمی به اصل سرگرم‌کنندگی‌اش نزدیک شده بود. این تغییرات لحن چیزی است که در صنعت سینما به صورت طبیعی اتفاق می‌افتد و نمی‌توان به قطعیت گفت که در چند سال آینده فضای فیلم‌ها تاریک‌تر از امروز می‌شوند؛ زیرا ممکن است عکس این اتفاق صادق باشد.

این که فیلم‌های سینمایی به مضامین تیره و تلخ می‌پردازند، اتفاق بدی نیست. در هر صورت با بررسی این آثار تاریک متوجه می‌شویم اتفاقا توانستند ارتباط بیش‌تری با مخاطب برقرار کنند. در این آثار فیلم‌سازان می‌توانند به کیفیت بالاتری از داستان‌پردازی دست پیدا کنند و نتیجه هم رنسانس سینمای تلخ و بدبینانه است.

مجله Before the BATMAN: an original movie novel فوریه 2022

منبع: movieweb

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا