سینما

۱۰ ویژگی مشترک سریال‌های موفق شبکه HBO

«آخرین بازمانده از ما» (The Last of Us) به عنوان یکی از آخرین سریال‌های موفق HBO این روزها در معرض توجه قرار گرفته است. این شبکه در یک دهه‌ی اخیر موجی از موفقیت را تجربه کرده، به گونه‌ای که حالا مخاطبان هیجان زیادی برای انتشار آثار تازه‌ی HBO دارند. جالب است بدانید این پلتفرم در بیش‌تر آثارش از فرمول ثابتی استفاده می‌کند که از قضا با اقبال مخاطبان مواجه شده و تحلیلش هم خالی از لطف نیست.

این کلیشه‌ها و تکنیک‌ها را تقریبا می‌توان در هر اثری که از شبکه HBO منتشر می‌شود پیدا کرد. این باعث می‌شود مخاطب گاهی بتواند روند داستانی را حدس بزند؛ زیرا فرقی نمی‌کند به تماشای سریال «سرخوشی» (Euphoria) نشسته باشد یا سریال «سوپرانوز» (The Sopranos) را ببیند، در هر صورت بعضی لحظات در همه‌ی سریال‌ها مشترکند و مخاطبان می‌توانند پیش‌بینی‌شان کنند.

۱۰- شخصیت‌های جوانی که بزرگ‌تر از سنشان رفتار می‌کنند

سرخوشی

یکی از دلایل معروفیت HBO ساخت آثاری با درون‌مایه‌ی  تاریک است که به زندگی نوجوان‌ها می‌پردازد. مثلا سریالی مثل «سرخوشی» به رفتارهای کنترل نشده و پرخطر نوجوان‌ها می‌پردازد و آن‌ها را در فعالیت‌هایی نشان می‌دهد که هیچ تناسبی با سن و سالشان ندارد و به همین دلیل هم در طولانی مدت با مشکلات بسیاری روبه‌رو می‌شوند.

در بسیاری از سریال‌های HBO زندگی نوجوان‌ها با بزرگ‌سالان مقایسه می‌شود تا مخاطبانی از همه‌ی گروه سنی بتوانند با داستان ارتباط برقرار کنند. همچنین در بیش‌تر این آثار بازیگران بالای بیست سال نقش شخصیت‌های نوجوان را بازی می‌کنند. با این کلیشه حتی در سریال‌هایی مثل «سوپرانوز» هم مواجه می‌شویم و نوجوان‌هایی را می‌بینیم که به فعالیت‌های ویژه‌ی بزرگ‌سالان روی می‌آورند.

۹- حداقل یکی از شخصیت‌ها زندگی‌ آشفته‌ای دارد

آخرین بازمانده از ما

مخاطبان «آخرین بازمانده از ما» تقریبا از همان لحظات اولیه‌ی سریال متوجه شدند زندگی جول در معرض یک آشوب تمام عیار قرار دارد و در ادامه امکان ندارد همه چیز به وضع سابق برگردد. وقتی صحبت از سریال‌های HBO می‌شود تقریبا امکان ندارد با شخصیتی روبه‌رو نشوید که مصیبت‌ها یکی پس از دیگری به سرش نازل نشوند.

بیشتر بخوانید
۲۱ سکانس ترسناک برتر که در تاریخ ژانر وحشت ماندگار شدند

حتی در کمدی‌هایی مثل «زیاد ذوق‌زده نشو» (Curb Your Enthusiasm) همسرِ لری دیوید او را ترک می‌کند و در ادامه با هجمه‌هایی از سوی جامعه‌ی اطرافش مواجه می‌شود یا در درام‌هایی مثل «نیلوفر سفید» (The White Lotus) با شخصیت‌هایی مواجه می‌شویم که هر کدام با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنند. در حقیقت HBO دوست ندارد به قهرمان‌هایش استراحت بدهد و آن‌ها را دقیقه‌ای به حال خودشان رها کند.

تابلو شاسی مدل گیمینگ لست آف آس the last of us

محافظ دسته پلی استیشن ۴ مدل the last of us 2 TLOA به همراه روکش آنالوگ

۸- شخصیت‌های اصلی بالاخره مجبور می‌شوند اعمالشان را بررسی کنند

سوپرانوز

سریال‌های HBO از دید قهرمان‌هایی روایت می‌شوند که در ابتدا نقص‌هایشان را از مخاطبان پنهان می‌کنند؛ بنابراین معمولا یک بررسی شخصیتی دقیق لازم است تا مخاطبان متوجه شوند کمبودهای او از کجا سرچشمه می‌گیرد. این بررسی‌های روان‌شناختی حداقل یک بار اتفاق می‌افتند و شخصیت اصلی گوشه‌ای می‌نشیند و کاملا صادقانه به اعمال و رفتارش فکر کند.

در «سوپرانوز» تونی سوپرانو مجبور می‌شود به انتخاب‌های زندگی‌اش فکر کند تا متوجه شود خانواده‌اش تا چقدر بهم ریخته و این بهم ریختگی تا چه اندازه به تصمیم‌های اشتباهش مربوط می‌شود. این تامل در خویشتن معمولا خیلی دیر اتفاق می‌افتد و شخصیت‌ها وقتی به خودشان می‌آیند که دیگر کار از کار گذشته.

۷- مرگ‌های غافلگیرکننده

بازی تاج و تخت

سریال‌های HBO اغلب آن‌قدر تاریک هستند که حتی اگر داستان در دنیای خشونت‌آمیزی هم نگذرد، مرگ و میر امر کاملا عادی است. با این حال درام‌های این پلتفرم معمولا شامل لحظات خون‌بار بسیاری هستند که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به «بازی تاج و تخت» (Games of Thrones) و «خاندان اژدها» (House of the Dragon) اشاره کرد که از کشتن مداوم شخصیت‌هایشان هیچ ابایی نداشتند.

بیشتر بخوانید
چرا باید انیمیشن «زندگی جدید امپراتور» را تماشا کنید؟

اما متداول‌ترین کلیشه‌ی بسیاری از سریال‌های HBO مرگ‌های به شدت غافلگیرکننده‌ای است که طبیعتا شخصیت‌های اصلی اصلا از آن مصون نیستند. مثلا در یکی از نمونه‌های معرف «بازی تاج و تخت» ،جان اسنو با مرگ بسیار ناگهانی و بحث‌برانگیزی مواجه شد که مخاطبان را حسابی شوکه کرد. مشابه این اتفاق در سریال‌هایی مثل «سرخوشی»، «شش فوت زیر زمین» (Six Feet Under) و «عشق بزرگ» (Big Love) هم به وقوع پیوست. در حقیقت مرگ‌های ناگهانی روشی است که HBO از آن برای تغییر روند داستان استفاده می‌کند.

۶- نمایش بی‌پرده‌ی خشونت و برهنگی

بازی تاج و تخت

یکی از جنبه‌های پرتکرار سریال‌های HBO نمایش بی‌پرده خشونت و برهنگی است و البته آثار کمدی در این میان استثنا به حساب می‌آیند. در بسیاری از سریال‌های این پلتفرم با لحظات خشونت باری مواجه می‌شویم که در ابتدا برای مخاطبان شوکه کننده بودند اما حالا به روند ثابتی تبدیل شدند.

این لحظات در سریال‌هایی مثل «خون حقیقی» (True Blood)، «بازی تاج و تخت» و «خاندان اژدها» به وفور دیده و شامل محتواهای گرافیکی می‌شوند که تماشای آن‌ها برای گروه سنی کودک و نوجوان اصلا مناسب نیست. در میان همه‌ی این آثار فقط کمدی‌هایی مثل «ویپ» (Veep) و «زیاد ذوق‌زده نشو» به دلیل ماهیت داستانی‌شان از این کلیشه مصون هستند.

کتاب نغمه آتش و یخ (بازی تاج و تخت 1) اثر جرج آر. آر. مارتین نشر ویدا جلد 1

۵- استفاده از الفاظ رکیک برای شخصیت‌پردازی

بازی تاج و تخت

فحش دادن تقریبا بخش جدایی‌ناپذیری از آثار HBO است و شخصیت‌های مختلف هر ناسزایی که می‌شود در آثار نمایشی داد را به وفور استفاده می‌کنند. در حالی که تقریبا هیچ کدام از شخصیت‌ها از فحش دادن مصون نیستند اما معمولا آن‌هایی که بددهن‌ترند، شخصیت‌های اصلی هستند و محوریت داستان را تشکیل می‌دهند.

بیشتر بخوانید
چرا کوئنتین تارانتینو فکر می‌کند بازیگران فیلم‌های مارول ستاره نیستند؟

مثلا در کمدی مثل «زیاد ذوق‌زده نشو» شخصیت‌هایی مثل لئون و سوزی مسئولیت خطیر ناسزاگویی را بر عهده دارند تا مخاطبان متوجه شوند چقدر بدخلق‌اند. همچنین در سریالی مثل «سرخوشی» وقتی شخصیت رو به صورت دیوانه‌وار به اطرافیانش ناسزا می گوید یعنی سلامت روانش در شرایط بسیار بدی قرار دارد.

۴- تیتراژهای ابتدایی که با موضوع سریال کاملا در ارتباط هستند

آخرین بازمانده از ما

HBO به خوبی می‌داند که یک سریال را باید چگونه به مخاطبان بفروشد و آن‌ها را به تماشای ادامه‌ی داستان ترغیب کند. یکی از ویژگی‌های مشترک میان همه‌ی سریال‌های این پلتفرم تیتراژهای ابتدایی جذابی است که با داستان کلی کاملا در ارتباط هستند. مثلا تیتراژ ابتدایی «بازی تاج و تخت» تم قرون وسطایی دارد و مخاطبان از همان ابتدا می‌فهمند با چه فضایی سر و کار دارند یا در «آخرین بازمانده از ما» شاهد رشد قارچ سر چماقی در نقاط مختلف کره‌ی زمین هستیم که دقیقا با موضوع اصلی مرتبط است.

یا در سریال کمدی مثل «ویپ» از همان تیتراژ ابتدایی متوجه می‌شویم با اثری فوق‌العاده سرخوشانه طرفیم که نباید مضامینش را جدی گرفت یا در تیتراژ کمدی سیاهی مثل «بری» (Barry) به دلیل ماهیت خشکش فقط شامل اسامی عوامل سازنده است.

۳- قهرمان‌های اصلی کاملا دوست‌داشتنی نیستند

ویپ

HBO برخلاف سایر پلتفرم‌ها تلاش نمی‌کند قهرمان اصلی‌اش را کاملا دوست‌داشتنی جلوه دهد اما این کار باعث نمی‌شود علاقه‌ی مخاطبان نسبت به آن‌ها کم شود؛ گانگستری مثل تونی سوپرانو، انسان خودشیفته‌ای مثل لری دیوید، سیاستمدار شیطان‌صفتی مثل سلنا میر و آدمکش قراردادی مثل بری همه و همه از جنبه‌هایی بسیاری دوست‌داشتنی و محبوب هستند.

داستان قهرمان‌های نامطلوب و مشکل‌دار از جمله موضوعات موردعلاقه‌ی HBO است که در طول سال‌ها آن را کامل کرده است. به همین دلیل هم سریال‌های این پلتفرم معمولا پایان خوشی ندارند؛ زیرا قهرمان‌ها به آن چیزی می‌رسند که مستحقش هستند.

بیشتر بخوانید
۱۲ اقتباس سینمایی و تلویزیونی مکبث؛ از بدترین به بهترین

۲- معمولا شخصیت والدین و مقامات ناامید کننده است

سرخوشی

مخاطبان حالا می‌دانند که نباید از والدین سریال‌های HBO انتظار زیادی داشته باشند؛ زیرا معمولا بسیار ناامید کننده هستند؛ زیرا آن‌قدر مشکل سرشان ریخته که فرصتی برای فرزند پروری ندارند. قهرمان‌های والد هم معمولا با دستان خودشان زندگی خانوادگی‌شان را خراب می‌کنند و فرزندانشان را در معرض نابودی قرار می‌دهند.

این کلیشه در درام‌هایی مثل «سرخوشی» که در آن والدین اساسا شیطان‌صفت هستند کاملا رایج است. در «سوپرانوز» شخصیت تونی را داریم که همیشه نیازهای خودش را مقدم بر خانواده‌اش قرار می‌دهد یا در «بازی تاج و تخت» پدر و مادرهای خوب به شکل بی‌رحمانه‌ای کشته می‌شوند در حالی که والدین شرور به حیاتشان ادامه می‌دهند و زندگی فرزندانشان را جهنم می‌کنند.

هودی مردانه طرح HBO کد K194 رنگ سرمه ای

۱- پایان سریال راه را برای ساخت فصل‌های بعد باز می‌گذارد

بری

از آن جایی که معمولا چند سال طول می‌کشد که فصل تازه‌ی سریال‌های پرطرفدار HBO منتشر شود، طرفداران ممکن است در این مدت علاقه‌شان را به تماشای فصل تازه از دست بدهند به همین دلیل هم در پایان هر فصل قلاب‌های داستانی وجود دارد که مخاطب را مشتاق ادامه‌ی سریال نگه می‌دارد و آن‌ها را وادار می‌کند درباره‌ی فصول آینده گمانه‌زنی کنند.

مشابه این اتفاق را بارها در سریال «بری» دیدیم؛ جایی که شخصیت اصلی بدون هیچ توضیح خاصی گیر می‌افتد و باید یک فصل صبر کنیم تا ببینیم اساسا چرا این اتفاق افتاده و سرنوشت بری چه می‌شود. HBO تمایل دارد زنجیره‌هایش را با پیام بزرگ و کنجکاوی برانگیزی به پایان برساند تا مخاطبان مجبور شوند چند سال بعد دوباره به فصل تازه بازگردند و ببیند بالاخره چه بلایی سر شخصیت‌های اصلی می‌آید.

منبع: cbr

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا