درست است که در ژانر سینمای جنگ فیلمهایی همچون «اینک آخرالزمان» (Apocalypse Now) ساختهی فرانسیس فورد کاپولا و «غلاف تمامفلزی» (Full Metal Jacket) ساختهی استنلی کوبیرک میان مخاطبان سینما مشهورند، فیلمهایی با موضوع ترسهای ناشی از جنگ، به آن اندازه که سزاوارش هستند، تحسین نمیشوند. فیلم جنگی ژانری از سینماست که مجموعه زیرژانرهای پیچیدهای دارد، هم فیلمهای اکشن را شامل میشود هم کمدی، هم فیلمهایی با موضوع اسارت، فیلمهای تبلیغاتی و هم فیلمهای ضدجنگ.
در طول سالیان، فیلمهای جنگی زیادی، مثلاً «نجات سرباز رایان» (Saving Private Ryan)، هم از سوی منتقدان تحسین شدهاند و هم در گیشه فروش خوبی داشتهاند، و در فهرست برترین فیلمهای تاریخ قرار گرفتهاند. و با اینکه بعضی فیلمهای جنگی مانند «اینک آخرالزمان» و «غلاف تمامفلزی» آثار هنری بینقصی به شمار میروند، فیلمهای جنگی گمنام زیادی وجود دارند که بسیاری از مخاطبان سینما شاید حتی اسمشان را هم نشنیده باشند. این در حالی است که بعضی از این آثار گمنام هم نام بزرگان زیادی را در مقام کارگردان (همچون کن لوچ، ژان پیر ملویل، ترنس مالیک و…) و بازیگر با خود به یدک میکشند و هم از منتقدان نمرهی کامل گرفتهاند. دلیل گمنامی این آثار برتر میتواند فروش کم در گیشه، عدم کسب جایزهای مهم یا صرفاً فراموش شدن در گذر زمان باشد. در فهرست پیشرو به ده فیلم جنگی خوب که آنگونه که شایستهاش بودهاند قدر ندیدهاند نگاهی میاندازیم.
۱۰. «کاپیتان کانن» (Captain Conan) کمابیش برای مخاطبان بینالمللی ناشناخته است
- سال اکران: ۱۹۹۶
- کارگردان: برتران تاورنیه
- بازیگران: فیلیپ تورتون، ساموئل لو بیان
«کاپیتان کانن» درامی دربارهی جنگ جهانی اول به کارگردانی برتران تاورنیه، یکی از برترین فیلمسازان دوران پس از موج نو است. این فیلم محصول فرانسه با اینکه نامزد نُه جایزهی سزار شد و جایزهی بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر را نیز دریافت کرد، کمابیش برای مخاطبان بینالمللی ناشناخته است.
«کاپیتان کانن»، که بر اساس رمانی برندهی جایزهی گنکور به همین نام نوشتهی روژه ورسل ساخته شده است، در جریان ماههای آخر جنگ جهانی اول، رفتارهای استثمارگرایانهی کانن، یک فرماندهی ارتش، را به تصویر میکشد که اخلاقیات گنگی داشته است. کانن رهبری بسیار ثابتقدم بود و برای دستیابی به اهدافش، احساسات همه را نادیده میگرفت. کاپیتان کانن شخصیتپردازی حرفهای و فیلمبرداری فوقالعادهای در سکانسهای جنگی دارد که شامل ترکیبی از برداشتهای طولانی و فیلمبرداریهای استادانه با دوربین متحرک میشود.
۹. ترنس مالیک با فیلم جنگی «یک زندگی پنهان» (A Hidden Life) دوباره روی فرم میآید
- سال اکران: ۲۰۱۹
- کارگردان: ترنس مالیک
- بازیگران: آگوست دیل، والری پاکنر، ماتیاس اسخونارتس، مایکل نیکویست، برونو گانتس، یورگن پروشنو، مارتین وتکه، کارل مارکوویکس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۲ از ۱۰۰
ترنس مالیک، یکی از برجستهترین کارگردانان جهان، پس از ساخت چند فیلم که بین منتقدان اختلاف انداخته بودند، با ساخت «یک زندگی پنهان» دوباره روی فرم آمد. «یک زندگی پنهان» بر اساس داستان واقعی زندگی کشاورزی اتریشی و کاتولیکی معتقد به نام فرانتس یِگِرشتِتر (Franz Jägerstätter) ساخته شده است که در جریان جنگ جهانی دوم نپذیرفت برای نازیها بجنگد، و تبدیل به یک معترض شریف و بدنام شد.
«یک زندگی پنهان» نیز همچون دیگر کارهای برتر مالیک، یک زیبایی بصری شاعرانه دارد و فیلمی بسیار معنوی است که رابطهی میان طبیعت انسان و خشونت را بررسی میکند. فضای تفکربرانگیز کارهای مالیک برای عدهی زیادی جذابیت ندارد و احتمالاً به همین دلیل است که فیلم در گیشه عملکرد خوبی از خود نشان نداد.
۸. «بادی که کشتزار جو را تکان میدهد» (The Wind That Shakes The Barley) تصویری سوزناک را از اختلافات نظامی ایرلند نشان میدهد
- سال اکران: ۲۰۰۶
- کارگردان: کن لوچ
- بازیگران: کیلین مورفی، لیام کانینگهام
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
«بادی که کشتزار جو را تکان میدهد» به کارگردانی کن لوچ، کارگردان خلاق بریتانیایی، یک درام جنگی سوزناک و دلهرهآور است که هم جنگ استقلال ایرلند و هم جنگ داخلی آن را پوشش میدهد. فیلم داستان دو برادر را روایت میکند که در جنگ استقلال ایرلند علیه بریتانیا میجنگند، اما به مرور در جریان جنگ داخلی ایرلند، وارد جبهههای مخالف یکدیگر میشوند.
با اینکه «بادی که کشتزار جو را تکان میدهد» در جشنوارهی کن برای کن لوچ دو نخل طلا به ارمغان آورد، اما فیلمی بسیار فراموششده است. در مجموع در آیامدیبی (IMDb) و لترباکسد (Letterboxd) تنها هشتادوپنج هزار کاربر به این فیلم امتیاز دادهاند.
۷. در فیلم جنگی «کریسمس مبارک، آقای لارنس» (Merry Christmas, Mr. Lawrence) دو نفر از مشهورترین موسیقیدانان جهان بازی میکنند
- سال اکران: ۱۹۸۳
- کارگردان: ناگیسا اوشیما
- بازیگران: دیوید بویی، تام کونتی، ریوایچی ساکاموتو، تاکشی کیتانو، جک تامپسون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
«کریسمس مبارک، آقای لارنس» یک درام جنگی با محوریت اسارت، به کارگردانی فیلمساز ژاپنی رادیکال، ناگیسا اوشیما است. دو موسیقیدان مشهور جهانی در این فیلم بازی میکنند؛ دیوید بویی، سوپراستار بریتانیایی، و ریوئیچی ساکاموتو، آهنگساز مشهور ژاپنی. تاکشی کیتانو، کارگردان مشهور ژاپنی که در آن زمان بهعنوان یک کمدین شناخته میشد هم در این فیلم بازی میکند.
اوشیما که یک فیلمساز کاملاً سیاسی بود و هرگز از نقد جامعهی ژاپن دست برنمیداشت، «کریسمس مبارک، آقای لارنس» را بر اساس تجربیات حقیقی لارنس ون در پست، سربازی در ارتش بریتانیا ساخت که به دست ژاپنیها اسیر شده بود. «کریسمس مبارک، آقای لارنس» فیلمی قدرتمند است که خشونت اخلاقی تمام جبههها را در جریان کشمکشهای جنگ به تصویر میکشد.
۶. «بریکر مورانت» (Breaker Morant) فیلمی شاخص در سینمای موج نوی استرالیا است
- سال اکران: ۱۹۸۰
- کارگردان: بروس برسفورد
- بازیگران: ادوارد وودوارد، جک تامسون، جان واترز، برایان براون، چارلز نیگنول
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
«بریکر مورانت» که داستان آن در زمان جنگ بوئر دوم رخ میدهد، بر اساس دادگاه نظامی بریگر مورانت در سال ۱۹۰۲ و نمایشنامهای به همین نام نوشتهی کنت جی راس ساخته شده است. فیلم محاکمهای پیرامون جنایات جنگی را به تصویر میکشد که در آن تعداد زیادی از سربازان استرالیایی که برای ارتش بریتانیا میجنگیدند، به قتل مبارزان اسیر دشمن و شهروندان غیرمسلح متهم شدند.
گرچه این فیلم در جشنوارهی مؤسسهی فیلم استرالیا در سیزده بخش نامزد شد و ده جایزه را هم کسب کرد، اما مانند فیلمهای دیگر موج نوی استرالیا مثل «مکس دیوانه» (Mad Max) و «داندی کروکودیل» (Crocodile Dundee) در سطح جهان مشهور نیست. «بریکر مورانت» فیلمی تأملبرانگیز دربارهی دستورات مافوق، مجازات مرگ و اخلاقیات جنگ تمامعیار است.
۵. سوفیا لورن برای فیلم «دو زن» (Two Women) برندهی جایزهی اسکار شد
- سال اکران: ۱۹۶۰
- کارگردان: ویتوریو دسیکا
- بازیگران: سوفیا لورن، ژان پل بلموندو، کارلو نینچی، فرانکو بالدوچی، آنتونلا دلا پورتا، الئونورا براون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
«دو زن» که کارگردانی آن را ویتوریو دسیکا، یکی از پیشگامان جنبش نئورئالیست ایتالیا، برعهده داشت، داستان زنی را روایت میکند که سعی دارد در برابر وحشت ناشی از جنگ جهانی دوم، از دخترش محافظت کند. سوفیا لورن برای بازی در نقش شخصیت اصلی این فیلم، تبدیل به اولین بازیگر تاریخ شد که برای بازی در یک نقش غیر انگلیسیزبان برندهی جایزهی اسکار بهترین بازیگر شده است.
«دو زن» فیلم غمانگیزی است که آسیبهای خانمانسوز و سرنوشتسازی را که جنگ بر شهروندان بیگناه وارد میکند، به تصویر میکشد. اگرچه «دو زن» برندهی جایزهی اسکار شد، اما بهاندازهی شاهکارهای دیگر دسیکا مانند «دزد دوچرخه» (Bicycle Thieves) و «اومبرتو دی» (Umberto D) مشهور یا تحسینشده نیست.
۴. «کلاهخود فولادی» (The Steel Helmet) اولین فیلم ساختهشده دربارهی جنگ کره است
- سال اکران: ۱۹۵۱
- کارگردان: ساموئل فولر
- بازیگران: جین ایوانز، رابرت هاتن، استیو برودی، جیمز ادواردز، ریچارد لو، سید ملتون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
«کلاهخود فولادی» یک شاهکار کمهزینه است که با بودجهای حدود صد هزار دلار ساخته و تنها در ده روز فیلمبرداری شد. «کلاهخود فلزی» به کارگردانی ساموئل فولر، کارگردان مستقل، اولین فیلم ساختهشده دربارهی جنگ کره است، که وقتی در سال ۱۹۵۱ اکران شد، هنوز [جنگ کره] به اولین سالگرد خود هم نرسیده بود.
فولر به فیلمهای شجاعانه و پرجوش و خروشاش که مستقیم به مسائل اجتماعی اشاره میکنند معروف است. «کلاهخود فولادین» نه تنها وحشت ناشی از جنگ را به تصویر میکشد، بلکه به مشکلات نژادپرستی امریکایی از جمله قانون جیم کرو (قوانینی ایالتی و محلی مبنی بر جداسازی نژادی که بین ۱۸۷۶ و ۱۹۶۵ در ایالات متحده به تصویب رسیدند) و بازداشت امریکاییهای ژاپنیتبار را نیز میپردازد.
۳. «چنگ برمهای» (The Burmese Harp) یکی از برترین فیلمهای ضدجنگ تاریخ است
- سال اکران: ۱۹۵۶
- کارگردان: کن ایچیکاوا
- بازیگران: رنتارو میکونی، شوجی یاسویی، جون هامامورا
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
«چنگ برمهای» به کارگردانی کن ایچیکاوا، کارگردان پرکار، روزهای آخر کمپین برمه در جنگ جهانی دوم و عواقب آن را پوشش میدهد. یکی از نقاط برجستهی فیلم، بررسی آموزههای بودایی است؛ و شخصیت محوری فیلم پس از بلایای مصیبتباری که بهخاطر جنگطلبی ژاپنیها بر سر مردمش آمد، خود را وقف این آموزهها میکند.
در سال ۱۹۸۵ ایچیگاوا تصمیم گرفت «چنگ برمهای» را به صورت رنگی بازسازی کند. این نسخه از فیلم در آن زمان پرفروشترین فیلم بومی ژاپنی شد. موفقیت تجاری نسخهی دوم، عظمت نسخهی اصلی فیلم را به حاشیه رانده است.
۲. «خاموشی دریا» (Le Silence De La Mer) انسانیت را در چهرهی جنگ هویدا میکند
- سال اکران: ۱۹۴۹
- کارگردان: ژان-پیر ملویل
- بازیگران: هوارد ورنون، نیکول استفان، کلود ورنیه
«خاموشی دریا» اولین فیلم ژان-پیر ملویل، پدرخواندهی موج نو بود. «خاموشی دریا» بر اساس رمانی به همین نام نوشتهی ژان بروله که با بودجهی محدودی ساخته شده است، داستان یک مرد فرانسوی و خواهرزاده را روایت میکند که مجبورند در دوران اشغال فرانسه بهدست نازیها، با یک افسر آلمانی همخانه شوند.
این مرد فرانسوی و خواهرزاده به نشانهی اعتراض، پیمان سکوت میبندند و با افسر آلمانی حرف نمیزنند. هرچند این افسر آلمانی در جریان مکالمات یکطرفهاش نشان میدهد که مردی بافرهنگ و باهوش است و میان دوراهی حس وظیفهشناسیاش و جنایاتی که کشورش مرتکب شده است، دست و پا میزند.
۱. «وضع بشر» (The Human Condition) یک دستاورد سینمایی ماندگار است
- سال اکران (قسمت اول): ۱۹۵۹
- کارگردان: ماساکی کوبایاشی
- بازیگران: تاتسویا ناکادای، میچیو آراتاما
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۱ از ۱۰۰
«وضع بشر» به کارگردانی ماساکی کوبایاشی، کهنهسرباز ژاپنی، سهگانهای دربارهی جنگ جهانی دوم است که تماشای آن در مجموع نُه ساعت و نیم زمان میبرد. این مجموعه داستان کاجی را روایت میکند، از حضورش در منچوری، سرزمینی تحت استعمار ژاپن گرفته تا اسارتش در کمپ اسرای جنگی شوروی.
«وضع بشر» یک مجموعه فیلم بیرحم، خشن و افسردهکننده است که شدیداً از ارتش ژاپن انتقاد میکند. کوبایاشی احتمالاً در سطح جهان بیشتر به فیلمهای ساموراییاش، «هاراکیری» (Harakiri) و «شورش سامورایی» (Samurai Rebellion) مشهور است. گرچه «وضع بشر» محبوبترین اثر او نیست اما میتواند بزرگترین فیلم او باشد، چراکه یکی از مهمترین دستاوردهای سینمای ژاپن است.
منبع: cbr