سینما

حضور پرنسس‌های انیمیشن‌های دیزنی در بازار چه تأثیری بر فرهنگ عامه دارد؟

پرنسس‌های دیزنی طرفداران زیادی دارند. در فرهنگ عوام، بیشتر میان کودکان یا به قول گزارشگر وبسایت لوپر تمام کسانی کودک درون‌شان هنوز فعال است، این شاهدخت‌ها یا شاهزاده‌خانم‌ها، از سفیدبرفی و سیندرلا گرفته تا مریدا و موانا، توجه زیادی را به خود جلب می‌کنند.

در سال‌های اخیر، دیزنی شروع به بازسازی، بیشتر اقتباس لایو اکشن، بعضی از معروف‌ترین کارهایش مثل «سیندرلا» (Cinderella)، «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast)  و «مولان» (Mulan) کرده است. مثل بازسازی پرسروصدای «پری دریایی کوچولو» (The Little Mermaid) با بازی هلی بیلی که سال ۲۰۲۳ اکران می‌شود و بازسازی «سفیدبرفی» (Snow White And The Seven Dwarfs) با بازی ریچل زگلر که سال بعدش بیرون می‌آید.

کتاب تازه منتشر شده‌ی امیلی زملر به نام «پرنسس دیزنی: فراتر از یک تاج» (Disney Princess: Beyond the Tiara) بهتر از هر منبع دیگری به پرنسس‌های دیزنی پرداخته است. با هنر مفهومی، نوستالژی و مصاحبه‌های دست اول، این کتاب تلاش می‌کند آنچه پرنسس‌های دیزنی از خود به جا گذاشته‌اند و همچنین آن نمادی را که امروزه به آن تبدیل شده‌اند، تحلیل کند. کتاب زملر با مجموعاً دویست عکس در لابه‌لای صفحاتش، به این موضوع می‌پردازد که پرنسس‌ها چگونه به نماد فرهنگی این روزها تبدیل شدند.

لوپر طی یک مصاحبه‌ای اختصاصی با زملر به این موضوع پرداخت که چه چیزی او را به نوشتن این کتاب برانگیخت، چرا او تک تک پرنسس‌های دیزنی را فمینیست می‌داند و در نهایت اینکه فیلم‌های لایو اکشن پیش‌رو چگونه قرار است چشم‌انداز فرهنگ عامه را تغییر دهند.

-چه چیزی الهام‌بخش شما در نوشتن این کتاب بود؟

پاسخ این پرسش کمی حوصله‌سربر است. ناشر سابق Quarto and Epic Ink ایده‌ی نوشتن کتابی را مطرح کرد که به میراث فرهنگی پرنسس‌های دیزنی نگاهی بیندازد. چون با اینکه در این حوزه کتاب‌های زیادی تألیف شده است، تقریباً هر فیلم یک کتاب هنری مرتبط با خود دارد و از طرفی چند کتاب دیگر هم درباره‌ی پرنسس‌های دیزنی منتشر شده است، اما این کتاب‌ها بیشتر به ماجراهای پشت ساخت انیمیشن پرداخته‌اند و چندان درباره‌ی اینکه در زندگی‌های ما چه می‌گذشت که الهام‌بخش خلق این شخصیت‌ها شد، اینکه حال‌وهوا و ویژگی‌های هر شخصیت چطور تعیین می‌شد، صحبتی نکرده‌اند.

ناشرم خلاصه‌ای تک پاراگرافی از ایده‌اش به همراه یک عنوان برای کتاب به من نشان داد و گفت: «بفرما. با این ایده چه کارهایی می‌توانی بکنی؟» اولش با خود گفتم: «اوه خدای من». بعد کم‌کم جریان فکرم به این سمت رفت که شخصیت‌های دیزنی فقط تحت‌ تأثیر فرهنگ نبودند بلکه هر شخصیت خود عامل تأثیرگذاری بر فرهنگ محسوب می‌شد و اینکه چگونه این فرایند در طول زمان تکامل پیدا کرد. تصمیم گرفتم محتوای کتاب را به حوزه‌های مختلفی که شخصیت‌های دیزنی بر آن‌ها بیشترین تأثیر را گذاشته‌اند، تقسیم کنم. به همین دلیل است که در کتاب به مواردی مثل مد و تجارت پرداخته شده است. این مطالب برای خود من واقعاً جالب بودند چرا که وقتی شروع به نوشتن این کتاب کردم بسیاری از آن‌ها را نمی‌دانستم. به مرور زمان متوجه‌ی حجم بسیار تأثیرات فرهنگی آن شدم و باید بگویم که باورنکردنی بود.

بیشتر بخوانید
۱۰ ترند برتر سینمای مدرن؛ از احیای مجموعه‌های محبوب تا ستارگان و ژانرهای فراموش‌شده

-جودی بنسون، گوینده‌ی شخصیت آریل از انیمیشن «پری دریایی کوچولو» (The Little Mermaid) پیشگفتار کتاب را نوشته است. آریل برای شما چه معنایی دارد؟ و آیا مشتاقید ببینید هلی بیلی در نسخه‌ی لایو اکشن آن که قرار است به زودی بیرون بیاید، چگونه این نقش را از آب درمی‌آورد؟

پرنسس‌های دیزنی‌

آریل پرنسس مورد علاقه‌ی من در دیزنی است. وقتی این انیمیشن اولین بار اکران شد، من بچه بودم و با آن بسیار ارتباط برقرار کردم. از کنجکاوی و سرکشی او خوشم می‌آمد. اینکه حاضر بود هر کاری که می‌تواند انجام دهد تا عطش کنجکاوی خود را بخواباند. درست است که شاید چیزهایی در آن وجود داشته باشد که ما این روزها در فیلم‌ها نمی‌گنجانیم؛ اما هرچه به داستان «پری دریایی کوچولو» بیشتر نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم داستان در واقع درباره‌ی دختری است که چیزی را به شدت می‌خواهد و برای به دست آوردن آن هر کاری انجام می‌دهد. این می‌تواند برای هرکسی، به ویژه برای زنان جوان بسیار تأثیرگذار باشد. آریل همیشه شخصیت مورد علاقه‌ی من بود چرا که احساس می‌کرد هیچ‌چیز جلودارش نیست. او از گشت‌وگذار در بقایای یک کشتی غرق‌شده و رو در رو شدن با یک کوسه نمی‌ترسید؛ چیزی که وقتی بچه‌ باشید واقعاً برایتان ترسناک است.

هلی بیلی واقعاً هیجان‌انگیز است، او می‌تواند دقیقاً همان ویژگی‌هایی را که در نسخه‌ی اصلی انیمیشن دوست داشتیم، به تصویر بکشد و در عین حال آن‌ها را به مخاطبانی با سلیقه‌ی امروزی عرضه کند. چیزهایی که امروزه برای ما مهم است با آنچه در زمان ساخت نسخه‌ی اصلی مهم بود متفاوت است. یکی از آن چیزها که باید هم برایش اهمیت قائل باشیم، بحث تنوع و توجه به همه‌ی قشرها است. فکر می‌کنم همه‌ی ما می‌توانیم میزان تأثیر آن را بعد از دیدن ویدیوهای دختربچه‌های سیاهپوست که تریلر فیلم را تماشا می‌کردند، درک کنیم.

آن‌ها برای اولین بار خودشان را روی صفحه‌ی نمایش می‌دیدند. این یک امتیاز غیرقابل انکار در استفاده از اقشار مختلف در صنعت بازیگری است. هنگامی که یک نفر به صفحه‌ی نمایش نگاه می‌کند و یکی مثل خودش را در آن ببیند.

-به طور کلی درباره‌ی بازسازی‌های لایو اکشن اخیر از فیلم‌های پرنسس‌های دیزنی و نحوه‌ای که این داستان‌ها را برای یک مدیوم متفاوت و تماشاچیان مدرن به‌روز کرده‌اند، چه احساسی دارید؟

بعضی‌ از آن‌ها موفق‌تر از بقیه از آب درآمدند و فکر می‌کنم فیلمسازها هم با این نظر موافق باشند. دیزنی دوست دارد به جای بازسازی، آن‌ها را «تصویرسازی مجدد» بنامد. ایده این نیست که همان داستان قبلی را دوباره بسازند. ایده این است که یک داستان کلاسیک را بگیرند و با توجه به قصه‌ی اصلی و انیمیشن آن، یک نسخه‌ی جدید بسازند. این استدلال از این نظر مفید است که درک کنیم وقتی می‌خواهیم یک لایو اکشن بسازیم، بازسازی شات به شات بعضی از آن‌ها، واقعاً امکان‌پذیر نیست. به علاوه، انیمیشن‌ها خود بسیار زیبا هستند و نیازی به ساخت یک نسخه‌ی دقیقاً مشابه نیست؛ اصلاً چرا بخواهیم این کار را بکنیم؟

بیشتر بخوانید
فیلم ترسناک جن‌گیر چطور در سال ۱۹۷۳ تماشاچیان سینما را زهره‌ترک کرد؟

از طرفی بعضی‌‌ها هم آن‌قدرها عالی از آب درنیامدند و آن‌طور که باید دست‌اول و جالب نبودند؛ به همین دلیل برای فیلم‌هایی که به زودی اکران خواهند شد با بازی هلی در نقش آریل و ریچل زگلر در نقش سفید برفی، واقعاً هیجان‌زده‌ایم. این دفعه به جای ساخت دوباره‌ی همان فیلم، بیایم به آنچه فرهنگ و مردم از ما می‌خواهند گوش دهیم و چیز جدیدی خلق کنیم. نمی‌دانم چرا باید به جای ایجاد تغییر و تنوع بخواهیم دوباره یک چیز را بازسازی کنیم.

-کتاب شما ارزیابی متفاوتی از پرنسس‌های کلاسیک دیزنی ارائه می‌کند، شما اغلب آن‌ها را «قهرمان» و «فمینیست» توصیف می‌کنید. فکر می‌کنید پرنسس‌های دیزنی چطور کلیشه‌ها را برهم می‌زنند؟

کتاب «پرنسس دیزنی: فراتر از یک تاج»

این سؤال بسیار خوبی است. من هنگام نوشتن این کتاب زمان زیادی را به پاسخ آن فکر کردم. در طی این سال‌‌ها مواقعی بوده است که واکنش‌های منفی زیادی علیه پرنسس‌های دیزنی یا اسباب‌بازی‌ها و لباس‌های پرنسسی کودکان و جوری که این بچه‌ها به تاج‌ها و لباس‌های پرنسس‌ها واکنش نشان می‌دادند، وجود داشته است. با این حال، آنچه مهم است به خاطر داشته باشیم این است که فمینیسم یعنی برابری؛ به این معنی که باید هر شکلی از بودن و حضور یک زن در جامعه مورد استقبال قرار بگیرد. چه این زن کسی باشد مثل سفیدبرفی که از خانه‌داری و کارهای خانه لذت می‌برد؛ چه زنی مثل موانا که دست به ماجراجویی می‌زند. این‌ها همه اشکال معتبر فمینیسم هستند. اینجاست که وجود این پرنسس‌ها بسیار مفید و تأثیرگذار است. آن‌ها تمام شکل‌های متفاوت بودن را به ما نشان می‌دهند و تأکید می‌کنند که چطور همه‌ی آن‌ها ارزش و اعتبار دارند، اینکه چطور هر سبک زندگی و هر انسانی شایسته و ارزشمند است.

وقتی از فمینیسم صحبت می‌کنیم، به خاطر این نیست که حالا ناگهان پرنسس‌ها را جور دیگری می‌بینیم بلکه به این دلیل است که همه‌ی آن‌ها با هم، به عنوان یک کل، نماینده‌‌ی تمام زنان و همه‌ی کسانی هستند که جنسیت خود را زن می‌دانند. قهرمان نامیدن آن‌ها در کتاب برای ما مهم بود. هنگام ویرایش کتاب، دیزنی از ما خواست میان قهرمان‌های مرد و زن تفاوتی قائل نشویم تا بیشتر بر برابری تأکید شود (استفاده از کلمه ی hero به جای heroine برای پرنسس‌های دیزنی). اوایل که می‌خواستم به قهرمان‌های مرد دیزنی مثل علاءالدین و یا به قهرمان‌های زن آن مثل جاسمین اشاره کنم، کمی به مشکل برمی‌خوردم. اما قهرمان نامیدن پرنسس‌ها به بالا بردن آن‌‌ها و قرار دادن جایگاه‌شان هم‌سطح با شخصیت‌های دیگر کمک می‌کند. چرا آن‌ها نباید قهرمان به حساب بیایند.

بیشتر بخوانید
۱۰ انیمیشن دیزنی که فقط طرفداران واقعی دیده‌اند

-در مدتی که مشغول تحقیق برای کتاب خود بودید، حتماً به کلکسیون‌های جذابی از محصولات دیزنی دسترسی پیدا کردید. کدام را بیشتر دوست داشتید و چرا؟

احتمالاً فکر می‌کنید که من همه‌ی آن‌ها را خریده باشم. اتفاقاً مقاومت کردم. دلم می‌خواست همه‌ی آن‌ها را بخرم. به جاهایی مثل تارگت و والمارت رفتم تا مجموعه‌های اسباب‌بازی و سایر کالاهای مرتبط با دیزنی را ببینم و نزدیک بود چند عروسک از آنجا بخرم.

فقط یک چیز بود که می‌خواستم و واقعاً نمی‌دانم چگونه می‌توانم آن را به دست بیاورم. باید اول کسی که آن را می‌فروشد، پیدا کنم. ما اجازه نداشتیم که آن را در کتاب بیاوریم و وقتی آن را توضیح بدهم علتش را متوجه خواهید شد. زمانی که «سفیدبرفی و هفت کوتوله» اکران شد؛ یک بازی هم در کنار آن منتشر شد. در این بازی شما یک اسلحه‌ی کوچک دارید و هفت کوتوله به صورت ایستاده قرار گرفته‌اند تا شما آن‌ها را هدف قرار داده و تیراندازی کنید. توانستم یک عکس از آن بازی پیدا کنم. در طول فرآیند تحقیقاتم درخواست کردم که یک عکس از آن در اختیارم قرار دهند اما با یک مخالفت قاطعانه مواجه شدم چرا که بچه‌ها نباید با چنین چیزی بازی کنند. اما اگر روزی بتوانم آن را پیدا کنم، دوست دارم نسخه‌ای از آن بازی را داشته باشم.

من تیر و کمان راپونزل را هم بسیار دوست دارم؛ آن را همچنان می‌توانید بخرید. فکر کنم یک تیر و کمان هم برای انیمیشن «دلیر» (Brave) درست کرده‌اند. خوشم می‌آید که دخترها می‌توانند بروند و برای خود تیر و کمان بخرند.

-این شخصیت‌ها هر کدام شخصیت اصلی داستان خود هستند؛ اما گاهی‌ اوقات می‌بینیم که برای تولید یک سری محصول یا مثل قسمت دوم فیلم «رالف خرابکار» (Wreck-It Ralph)، «رالف اینترنت را خراب می‌کند» (Ralph Breaks the Internet)، برای حضور کوتاه در یک فیلم کنار هم قرار می‌گیرند. به نظر شما چرا دیدن پرنسس‌ها از دنیاهای مختلف در کنار هم انقدر لذت‌بخش است؟

پرنسس‌های دیزنی در «رالف اینترنت را بهم می‌ریزد»

پرنسس‌های دیزنی در «رالف اینترنت را بهم می‌ریزد»، قسمت دوم انیمیشن «رالف خرابکار»، حضور کوتاهی در کنار هم دارند

در ابتدا، زمانی که فرنچایز پرنسس‌های دیزنی ساخته می‌شد، آن‌ها اجازه نداشتند در یک گروه باشند. در نهایت این ایده مطرح شد که در پی یک استراتژی تجاری و بازاریابی همه‌ی آن‌ها را گرد هم بیاورند. اما اوایل، آن‌ها به صورت جداگانه به بازار عرضه می‌شدند. آن‌ها کتاب‌ها و لباس‌های خودشان را داشتند و اصلاً کاری به کار هم نداشتند. قوانین زیادی در رابطه با نحوه‌ی ارائه‌ی پرنسس‌ها در بازار وجود داشت. با گذشت زمان و با تغییر استراتژی‌ها، پرنسس‌ها بیشتر به هم مرتبط شدند. آن‌ها با یکدیگر تعامل می‌کنند، در کتاب‌ها با هم هستند. حتی یک قلعه‌ی اسباب‌بازی از پرنسس‌های دیزنی ساخته‌اند که در آن همه‌ی آن‌ها با هم زندگی می‌کنند. دیدن این شخصیت‌ها از دنیاهای مختلف با ویژگی‌های متفاوت در تعامل با یکدیگر، بسیار سرگرم‌کننده است. دیدن همه‌ی آن‌ها در انیمیشن «رالف خرابکار» هم بسیار هیجان‌انگیز بود.

بیشتر بخوانید
رتبه‌بندی ۱۰ شرور برتر فیلم‌های ترسناک بر اساس هوشمندی

خوانندگان نکته‌سنج کتاب «پرنسس دیزنی: فراتر از یک تاج» متوجه خواهند شد که این موضوع در کتاب گنجانده نشده است. در نسخه‌ی ابتدایی درباره‌ی آن در کتابم نوشته بودم، اما اعضای کمپانی دیزنی درخواست کردند که ویرایش شود. با این حال، آن قسمت از فیلم «رالف خرابکار» اتفاق بسیار مهمی در فرهنگ عامه برای طرفداران پرنسس‌های دیزنی محسوب می‌شد. نمی‌دانم آیا ممکن است در آینده بیشتر شاهد این موارد باشیم یا اینکه اصلاً چنین چیزی چطور امکان‌پذیر خواهد بود؛ اما من شخصاً دوست دارم بیشتر شاهد برخورد پرنسس‌ها با هم باشم چرا که همه‌ی آن‌ها شخصیت‌هایی سرگرم‌کننده هستند. آن‌ها خصوصیات پیچیده‌‌ای دارند و با دقت خلق شده‌اند؛ بنابراین دیدن آن‌ها در مقابل یکدیگر بسیار جالب خواهد بود.

-در فرآیند تحقیق و نوشتن این کتاب چه چیزی شما را بیش از همه غافلگیر و شگفت‌زده کرد؟

خیلی چیزها بود. یکی از مواردی که بسیار برای من جالب بود، اطلاعاتی بود که در فرایند تحقیق درباره‌ی نحوه‌ی تجارت و عرضه‌ی محصولات مرتبط با دیزنی و پیشینه‌ی کی کامن به دست آوردم. درباره‌ی کی کامن در کتابم صحبت کرده‌ام. او مردی بود که خود والت دیزنی برای تجارت محصولات کمپانی استخدام کرد. او ایده‌ی نحوه‌ی عرضه‌ی کالاهای میکی موس را مطرح کرد و در بازاریابی برای «سفیدبرفی و هفت کوتوله» نقش محوری داشت.

یک تصور غلط رایج در تاریخ سینما این است که «جنگ ستارگان» منشأ تجارت‌ انبوه کالاهای سینمایی بود، اما اصلاً این‌طور نیست. در واقع «سفید برفی و هفت کوتوله» حجم بسیار بالایی از کالاهای تجاری را داشت، همان‌طور که در کتاب خواهید خواند چیزهایی مثل ژامبون، وایتکس و حتی لامپ! یعنی اراده می‌کردید می‌توانستید هر چیزی را با عکس سفیدبرفی یا یک کوتوله روی آن تهیه کنید. این برای من بسیار شگفت‌انگیز بود. به نظر من دیوانه‌وار است که بتوانی این همه کالای مرتبط با انیمیشن «سفیدبرفی» پیدا کنی.

امروزه ما به کالاهای زیادی دسترسی داریم، اسباب‌بازی‌ها و مغازه‌های بسیار زیادی وجود دارد، علاوه بر آن دسترسی به انواع آنلاین شاپ هم داریم، اما خب جامعه‌ی امروز ما بسیار متفاوت از آن سال‌هاست. فکر اینکه اگر در دهه‌ی ۱۹۳۰ طرفدار آن انیمیشن بودید، می‌توانستید تمام آن محصولات را خریداری کنید، واقعاً جالب است.

در کمپانی دیزنی خانمی را می‌شناسم به نام لیبی اسپاتز، او مسئول کتاب‌داری تمام محصولات دیزنی است و اطلاعات بسیار زیادی در این رابطه دارد و همه‌چیز را درباره‌ی آن می‌داند. او در نظر دارد کتابی درباره‌ی کی کامن بنویسد، که امیدوارم این کار را انجام دهد چرا که کامن فرد بسیار جالبی در این صنعت بود. اگر مردم او را نمی‌شناسند، باید درباره‌ی او بخوانند.

ماگ پرنسس‌های دیزنی در دیجی‌کالا
دفتر پرنسس‌های دیزنی در دیجی‌کالا

منبع: looper

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا