حتی اگر از دبیرستان متنفر بوده باشیم چیزی مرتبط با ذات فیلم دبیرستانی وجود دارد که ما را به سمت آن میکشد: تجربهی نوستالژیک دنیایی که درون آن بودهایم. همهی ما با روابط اجتماعی، کلیشهها و دردسرهای کوچک آن دوران که در آن لحظات بزرگترین مشکلات دنیا که به نظر میرسند، آشناییم. شاید زندگی دبیرستانی هرکدام از ما با آنچه روی صفحه نمایش دیده میشود تفاوتهای زیادی داشته باشد، مخصوصا با وجود هنرپیشههای جوان در نقش نوجوانان دبیرستانی که بسیار برازندهاند و روی صورتهایشان خبری از جوش نیس، اما این فیلمها به هرحال ما را به حال و هوای آن دوران از زندگیمان بازمیگردانند.
تعداد فیلمهای دبیرستانی کم نیست، زیرا حالتهای احساسی و فشارهای خاص دوران انتقال از کودکی به بزرگسالی پتانسیل داستانگویی نامحدودی دارد. بهترینهای فیلم دبیرستانی در راستای داستان، ژانرهای مختلفی را با هم ترکیب میکنند، اما همیشه در نهایت به چالشهای خاص و در عین حال جهانی میرسند که نوجوانان با آن روبرو هستند. شاید به دلیل نقصهای قهرمانان این فیلمهاست که تقریباً همیشه به راحتی میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد.
جان هیوز به لطف کارهای خلاقانهاش در دهه ۸۰ برای به تصویر کشیدن دقیق این سالهای مهم زندگی هر فرد، فیلمسازی است که بیشترین ارتباط را با فیلمهای دبیرستانی دارد. هیوز با جدی گرفتن ترسها و خواستههای شخصیتهایش حس همدردی بینندگان را برمیانگیزد و فیلمهای او باعث معرفی بسیاری از ستارههای جوان به سینما شده است. موفقیتهای این ژانر در سالهای اخیر با فیلمهایی مانند «خرخون» (Booksmart)، «آستانهی هفده سالگی» (The Edge of Seventeen) و «نفرتی که میکاری» (The Hate U Give) مجددا تکرار شده است.
در ادامه چند عنوان از بهترینهای این ژانر را معرفی خواهیم کرد که میتوانید برای تازه شدن خاطرات دوران دبیرستان آنها را تماشا کنید.
۱. شورش بیدلیل (Rebel Without a Cause)
- سال تولید: ۱۹۵۵
- کارگردان: نیکلاس ری
- بازیگران: جیمز دین، ناتالی وود، سال مینئو، دنیس هاپر، ویرجینیا بریساک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
در دهه ۵۰، ایده نگرش مدرن نسبت به نوجوان به تازگی ابداع شده بود در نتیجه میتوان این فیلم کلاسیک را از بسیاری جهات اولین فیلم واقعی نوجوانان دانست. این فیلم کمتر از یک ماه پس از مرگ غمانگیز جیمز دین در سن ۲۴ سالگی بر اثر تصادف رانندگی اکران شد و برای همیشه او را به عنوان چهرهی یک جنبش اجتماعی و نمادی از شور و سرخوردگی جوانی تثبیت کرد.
دین در «شورش بدون دلیل» نقش جیم استارک را به عهده داشت، نوجوانی که به محض نقل مکان به لسآنجلس همراه با والیدینش به خاطر رفتارهای پرخاشگرانهاش دستگیر شده و به بازداشتگاه جوانان برده میشود. جیم به جودی تنها کسی که به او به عنوان پسری تنها و گوشهگیر کمک میکند تا هفتههای اول مدرسه را پشت سر بگذارد، علاقهمند میشود. جیم شخصیتی حساس است و سعی دارد از پلاتو، پسری با مشکلاتی مشابه خودش مراقبت کند. اما همکلاسیهایش او را به خشونت تحریک میکنند و معلمان جیم نسبت به او محتاط می شوند.
۲. کری (Carrie)
- سال تولید: ۱۹۷۶
- کارگردان: برایان دی پالما
- بازیگران: سیسی اسپیسک، جان تراولتا، پایپر لوری، پاملا جین سولز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
بیایید صادق باشیم: گذراندن دوران بلوغ به خودی خود به معنای قرار گرفتن در معرض وحشت بدنی است. اقتباس برایان دی پالما از کتاب «کری» استیون کینگ بهترین فیلم ترسناک دبیرستانی است و با شروع بلوغ شخصیت اصلی برای اولین بار شروع میشود. این اتفاق هنگام دوش گرفتن او در کلاس ورزش رخ میدهد و سرگشتگی او باعث تمسخر همسالان بیرحمش میشود. کری شاهد است که در حال تبدیل شدن به چیز جدیدی است و این مساله او را به وحشت میاندازد. ظهور زنانگی در او نه فقط با احساسات و تمایلات جدید و واکنشهای بدنی، بلکه با رشد قدرتهای ذهنی برای حرکت دادن اجسام از راه دور همراه است. این قدرتها موهبت خواهند بود یا نفرین؟ خوب… فکر میکنم توجه به این که همه اینها بر اساس رمان استیون کینگ است بتوانید به این سوال پاسخ دهید.
حضور سیسی اسپیسک در نقش کری، دختری خجالتی از خانوادهای مذهبی، درخشان است. او دوست داشتنی اما خشمگین است و حس همدردی بینندگان را بر میانگیزد. «کری» حاوی تصاویر ترسناک ماندگار به خصوص در اوج داستان است، اما در کنار آن فیلم عالی در مورد نوجوان دبیرستانی بودن است. قلدرها، معلمانی که میتوانند ببینند چقدر سخت در حال مبارزه هستید، «همهی اینها انجا هستند و به شما خواهند خندید!» مادر کری اینها را با ناله به او میگوید و این بدترین اتفاقی است که ممکن است برای یک دختر نوجوان بیفتد. اما او بلاخره انتقامش را در یکی از بهیادماندنیترین صحنههای رقص دبیرستانی میگیرد. «کری» هنوز هم به عنوان یکی از شاهکارهای ژانر ترسناک شناخته میشود.
۳. هرچی خواستی بگو… (Say Anything…)
- سال تولید: ۱۹۸۹
- کارگردان: کامرون کرو
- بازیگران: جان کیوسک، آیونی اسکای، جانی ماهونی، لیلی تیلور، جون کیوسک، جرمی پیون، بیبی نیوورتس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
اولین کارگردانی کامرون کرو، تصویری جدید و بدور از قضاوتهای منفی از یک داستان عاشقانه دبیرستانی ارائه میدهد. کرو یک داستان کلاسیک «رومئو و ژولیت» را از طریق داستان عشقی دست نیافتنی بین لوید دوبلر، شاگرد تنبل، و دایان کورت، شاگر اول کلاس بازسازی میکند. این شخصیتها می توانستند کلیشهای باشند، اما هنر کرو در این است که به آنها عمق غیرمنتظرهای میدهد. دابلر شرور یا تنبل نیست و دایان یک شاهزاده خانم منزوی و در بند نیست و هر دو یاد میگیرند که یکدیگر را درک کنند.
جان کیوسک همواره به خاطر ذکاوتش در ین فیلم شناخته شده است و جالب است که او را در اینجا بهعنوان شخصیتی ببینیم که تند صحبت کردنش به دلیل هولبازی نیست. او با تمام وجود از عشق خود حمایت میکند، دایان را تشویق میکند تا دوره کارآموزی خود را در بریتانیا ادامه دهد و در آخرین لحظات فیلم هم عشقش را به او نشان میدهد. این نوع از شخصیتها در بین قهرمانان دههی هشتاد بسیار نادر است. صحنهای که کیوسک پایین پنجره دایان ایستاده است با ضبط صوت آهنگ «در چشمان تو» را با صدای بلند پخش میکند، یکی از زیباترین لحظات عاشقانه در سینما است.
۴. مرخصی فریس بولر (Ferris Bueller’s Day Off)
- سال تولید: ۱۹۸۹
- کارگردان: جان هیوز
- بازیگران: متیو برودریک، آلن راک، ، چارلی شین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱ از ۱۰۰
میتوان گفت «مرخصی فریس بولر» خندهدارترین فیلم دبیرستانی هیوز است. این فیلم که تا حدی بر اساس داستان واقعی نوجوانی خود هیوز ساخته شده است، فانتزی نوجوانی در سال آخر دبیرستان را به تصویر میکشد: فرار از مدرسه برای یک روز تفریح. درست است که این فیلم در اصل فیلمی کمدی است اما به بررسی احساس سرخوردگی شخصیتهای داستان هم میپردازد و نشان میدهد چگونه معلمان و والدینشان با درک اشتباهی که از آنها دارد عامل این سرخودگی شدند.
فریس که در دبیرستانی در حومه شهر ایلینویز درس میخواند، دانشآموزی تنبل است که تصمیم میگیرد یک روز از مدرسه را بپیچاند و در شیکاگو گردش کند. بنابراین دستگاه پیچیدهای اختراع میکند که والدینش را متقاعد کند او بیمار است و باید در خانه بماند. فریس برای متقاعد کردن دوست صمیمی خود، کامرون، برای پیوستن به او، قایمکی به مدرسه آنها میرود تا دوست دخترش اسلون را با خود بیاورد. اما در دبیرستان همیشه کسی پیدا میشود که باعث دردسر شود.
۵. بیسرنخ (Clueless)
- سال تولید: ۱۹۹۵
- کارگردان: ایمی هکرلینگ
- بازیگران: آلیسیا سیلورستون، نیکول بیلدربک، بریتانی مورفی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱ از ۱۰۰
داستان «بیسرنخ» که در سال ۱۹۹۵ اکران شد از کتاب «اما» جین آستن الهام گرفته شد. رمان آستن در سال ۱۸۱۵ به مفاهیم سوء تفاهمات عاشقانه در جامعه عالی انگلستان طعنه زد و «بیسرنخ» همان مضامین را گرفت و به بورلی هیلز منتقل کرد. زبان هر دو اثر هم به یک اندازه ولی متناسب با زمان خود فصیح است. همانطور که رمان آستن با عبارات خاص دوران خود انبوهی از عاشقانههای باشکوه را به تصویر میکشد، «بیسرنخ» هم از زبان عامیانه لس آنجلسی برای ایجاد تصویری دقیق از فرهنگ نوجوانان دهه ۹۰ استفاده میکند.
فراتر از اقتباس از آستین، «بیسرنخ» بیشتر برای ستارهسازی آلیسیا سیلورستون شناخته میشود. سیلورستون در نقش چر هوروویتز، نوجوانی مرفه و ثروتمند که از ایجاد رابطه با همکلاسیها و معلمانش لذت میبرد، فیلم را هدایت میکند. چر به خواستههای سطحی همسالانش نگاهی تحقیرآمیز دارد و با دوست صمیمیاش دیون داونپورت تصمیم میگیرد تا تغییری اساسی به ظاهر تای فریزر، دانشآموز بیدست و پای مدرسه بدهند. اما وقتی محبوبیت تای با ظاهر جدیدش زیاد میشود و با محبوبیت چر رقابت میکند، چر به او حسادت می کند. در اینجاست که ناگهان جاش لوکاس کارآموزی که پیش وکیل پدرش کار میکند پیدا میشود و به او علاقهمند میشود.
«بیسرنخ» به لطف بازی شیرین سیلوراستون خندهدار است و رابطهی او و راد فوقالعاده است. با وجود اینکه در ابتدا چر به جاش به چشم برادر بزرگتری خسته کننده نگاه میکند اما بعد متوجه میشود که او را خیلی بهتر از آنچه او فکر میکند میشناسد.
۶. ۱۰ چیز درباره تو که ازشان متنفرم (۱۰ Things I Hate About You)
- سال تولید: ۱۹۹۹
- کارگردان: گیل جانگر
- بازیگران: جولیا استایلز، هیث لجر، جوزف گوردون لویت، لاریسا اولینیک، لری میلر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ از ۱۰۰
کامرون جیمز به محض ورود به مدرسه جدیدش، عاشق بیانکا استراتفورد محبوب و دوستداشتنی میشود. کامرون از طریق دوست جدیدش مایکل اکمن، متخصص در زمینهی شکسپیر و دایرهالمعارفی زنده از طبقات اجتماعی دانشآموزان مدرسهشان، میفهمد که بیانکا فقط در صورتی مجاز به داشتن رابطه خواهد بود که قبل از او خواهرش، کاترین، این کار را انجام دهد. کاترین ابداً اهل ازدواج نیست، اما کامرون تصمیم میگیرد تا پاتریک، اوباش سرکش مدرسه را راضی کند تا قلب او را تسخیر کند. وضعیت وقتی پیچیدهتر میشود که رابطهی پاتریک و کاترین خوب پیش میرود، اما جوی دانر مکار تلاش میکند بیانکا را از کامرون بدزدد.
فیلم «۱۰ چیز درباره تو که ازشان متنفرم» همهی تیم بازیگری جوانش را به ستاره تبدیل کرد. اما دیدن حرکات کمدی عجیب و غریب از لجر، که به خاطر نقشهای جدی ترش شناخته می شود، جذابیت دیگری است.
۷. دانی دارکو (Donnie Darko)
- سال تولید: ۲۰۰۱
- کارگردان: ریچارد کلی
- بازیگران: جیک جیلنهال، جنا ملون، درو بریمور، مگی جیلنهال، مری مکدانل، کاترین راس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
از دانی دارکو همیشه به عنوان یکی از آن فیلمهایی یاد میشود کهدر کل هیچ معنایی ندارند، اما اگر طرح سفر در زمان و خرگوش ترسناکی که شخصیت اصلی را آزار میدهد حذف کنیم، این فیلم میتواند تصویری دقیق از زندگی نوجوانی در دهه ۸۰ باشد.
با حال و هوای جذاب هالووینی و یک محیط پاییزی عالی، دانی دارکو تجربهای به یاد ماندنی برای کسانی است که به دنبال فیلمی تیرهتر برای تماشا در پاییز هستند. داستان این فیلم دربارهی مجموعهای از نوجوانان پریشان است که سعی میکنند با یک طرح تئوری هرج و مرج مرموز کنار بیایند. چرا که تصادفی شوم زنجیرهای از رویدادها را آغاز میکند که میتواند به پایان جهان منجر شود.
۸. آجر (Brick)
- سال تولید: ۲۰۰۶
- کارگردان: ریان جانسون
- بازیگران: جوزف گوردون لویت، نورا زهتنر، امیلی دی راوین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
مانند همهی فیلمهای معمای قتل، «آجر» با یک جسد شروع میشود. برندان زانوانش را بغل کرده و به دختری مرده که در نزدیکی تونل دراز کشیده و دست بیجانش باعث ایجاد موجهایی در جریان آب میشود، نگاه میکند. سپس فیلم دو روز به عقب بازمیگردد و به ما نشان میدهد که دختر مرده امیلی، دوست دختر سابق برندان است و او به شدت در تلاش بوده است که با او تماس بگیرد. به نظر میرسد امیلی خودش را درگیر ماجرای وحشتناکی کرده است که مربوط به تشکیلات مخفی خلافکار دبیرستانشان است. بعد از مرگ امیلی، برندن مأموریت خود را برای از بین بردن کل تشکیلات شروع میکند.
اولین کارگردانی ریان جانسون تقریباً به عنوان سنگ بنا برای بقیه دوران حرفهای او عمل میکند. گروه بازیگری این فیلم بازیگرانی هستند که او بارها و بارها با آنها کار خواهد کرد، گوردون لویت و نوآ سیگان هر دو در فرانچایز «چاقوکشی» (Knives Out) حضور دارند. به علاوه مشخص است جانسون به وضوح عاشق معما است، اما بیشتر از آن، او به شبکههای افرادی که حول جنایتی مانند این شکل میگیرند و لذت آشکار شدن تدریجی هر مظنون و انگیزههایشان علاقهمند است. «آجر» فیلمی با طنز تلخ است که میتواند نمونهای کوچک اما درخشان از پیوند تمهای نوآر کارآگاهی با اجتماعات دبیرستانی باشد.
۹. خیلی بد (Superbad)
- سال تولید: ۲۰۰۷
- کارگردان: گرگ موتلا
- بازیگران: جونا هیل، مایکل سرا، کریستوفر مینتس-پلس، ست روگن، اما استون، بیل هیدر، جو لو ترولیو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
ست روگن و ایوان گلدبرگ از زمانی که خودشان در دبیرستان بودند دربارهی داستان «خیلی بد» خیال پردازی میکردند و زمانی که فیلم در نهایت به نمایش درآمد، شوخیها دیوانهکننده آن تماشاگران را شوکه کرد. «خیلی بد» تجربه دبیرستان قرن بیست و یکم و خواسته های سطحی پسران نوجوان را با جزئیات خندهدار دقیقی به تصویر میکشد. به طور خلاصه این داستان در مورد دو دوست دبیرستانی است که نمیخواهند یکدیگر را ترک کنند.
ایوان و ست دو دوست فوقالعاده صمیمی هستند که تقریباً هر لحظه را با هم میگذرانند، اما آنها قرار است بعد از فارغ التحصیلی در کالج های مختلفی درس بخوانند. پسرها در تلاش برای بهترین استفاده از آخرین روزهای سال آخر دبیرستان، فرصتی را برای یافتن عشق زندگیشان در یک مهمانی پیدا میکنند. ایوان از قبل هم به بکا علاقه داشت و پس از یکی از تکالیف مشترک، ست هم عاشق دختر محبوب مدرسه، جولز میشود. این دو دوست به این نتیجه میرسند که تنها راه برای راه پیدا کردن به مهمانی، تهیه مشروبات الکلی برای مهمانی است. بنابراین از دوست خود فوگل کارت شناسایی جعلی تهیه میکنند که به طور تصادفی روی آن نوشته شده است «مکلووین».
وقتی فوگل توسط دو افسر پلیس عجیب و غریب گیر میافتد، داستان «خیلی بد» جذابتر میشود. با این حال این فیلم هیچگاه جریان احساسی خود را فراموش نمیکند و آخرین گفتگوی ایوان و ست بسیار تاثیرگذار است.
۱۰. مثل آب خوردن (Easy A)
- سال تولید: ۲۰۱۰
- کارگردان: ویل گلوک
- بازیگران: اما استون، پن بدجلی، آماندا باینس، توماس هادن چرچ، پاتریشیا کلارکسون، کم جیجاندت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
یکی از زیرژانرهای محبوب فیلمهای نوجوان، اقتباس دبیرستانی از یکی از آثار ادبیات کلاسیک است. «بیسرنخ» نسخه دهه ۹۰ «اما» (Emma) است، «۱۰ چیز درباره تو که ازشان متنفرم» اقتباسی از نمایشنامهی «رام کردن زن سرکش» (The Taming of the Srew) شکسپیر است. در فیلم «مثل آب خوردن» هم دختری به نام اولیو بعد از این که خودش را در مرکز شایعات درباره بیبند و باری میبیند، از کتاب «داغ ننگ» که باید برای کلاسش مطالعه میکرد الهام گرفت و سعی کرد با پوشیدن لباسی که روی آن یک حرف «A» قرمز نوشته شده بود سرنوشتش را به این درام کلاسیک متمایل کند. اما شهرت نامطلوب او از کنترل خارج میشود و اولیو باید بفهمد که چگونه تکههای زندگی اجتماعی متلاشی شدهی خود را بهم بچسباند.
علاوه بر فیلمنامه هوشمندانه و فوقالعاده، نقطه قوت اصلی این فیلم گروه بازیگران بسیار قوی آن است. آماندا باینس شاید بهترین بازی کمدی دوران حرفهای خود را در این فیلم و در نقش دختری مسیحی و بداخلاق انجام داده است، لیزا کودرو به طرز دیوانه کنندهای در نقش مدیر وحشتناک اولیو خوب است و استنلی توچی و پاتریشیا کلارکسون، انگار برای بازی در نقش پدر و مادر حسادت برانگیز اولیو ساخته شدهاند. حتی پن بدجلی، ستارهی خوشتیپ سریالهای «شما» (You) و «دختر سخنچین» (Gossip Girl) هم در نقش پسری نام وودچاک تاد که به نظر میرسد تنها متحد دلسوز برای اولیو است، بینظیر ظاهر میشود.
ستاره واقعی اما، استون است. در سالی که فیلم «مثل آب خوردن» اکران شد، او قبلاً در یک فیلم کلاسیک دبیرستانی کوتاه با نام «خیلی بد» بازی کرده بود اما بازی او در این فیلم بود که شهرت او را به عنوان یک ستاره نو ظهور تثبیت کرد.
۱۱. مزایای منزوی بودن (Perks of Being a Wallflower)
- سال تولید: ۲۰۱۲
- کارگردان: استیون شباسکی
- بازیگران: لوگان لرمان، اما واتسون، ازرا میلر، نینا دوبرو، پل راد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
«مزایای منزوی بودن» استفان چبوسکی، نویسنده و کارگردان، بر اساس رمانی به همین نام و برای بچههایی ساخته شده است که هرگز در هیچ دستهای جا نمیگیرند. این داستان نامهای عاشقانه برای تجربه دبیرستان از بیرون و دربارهی خانوادهی موقتی است که میتواند در میان همنوعان مطرود تشکیل شود. این فیلمی بیش از حد احساسی است و نوجوانان را از بدبین بودن در مورد احساسات خود نفی میکند. به عبارت دیگر، فیلم به هیچ وجه مورد قبول نوجوانان توییتری نبود ولی بچههای Tumblr این فیلم را واقعا دوست داشتند.
لوگان لرمن در نقش چارلی بی نهایت خوش درخشیده است. کودکی دوست داشتنی و آرام که با اختلال اضطراب ناشی از حادثهای در گذشته خود دست و پنجه نرم میکند. او از تماشای زندگی دبیرستانی که از کنارش میگذرد راضی است تا زمانی که گروهی را پیدا میکند که بسیار شبیه خودش هستند. اما واتسون نقش سام را بازی میکند، دختری جذاب که چارلی مجذوب او شده است، و ازرا میلر در نقش پاتریک، یک بچه عجیب و غریب که چارلی را تشویق میکند تا با آنها از مشکلاتش صحبت کند، بازی میکند. هنگامی که چارلی یاد میگیرد برای مقابله با آثار روحی ناشی از آزاری که در کودکی متحمل شده است، باید به دوستان جدیدش تکیه کند.
۱۲. اکنون شگفتانگیز (The Spectacular Now)
- سال تولید: ۲۰۱۳
- کارگردان: جیمز پانسلت
- بازیگران: مایلز تلر، شایلن وودلی، بری لارسون، جنیفر جیسن لی، کایل چندلر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
A24 بعضی از هیجانانگیزترین فیلمهای مستقل دهه گذشته را منتشر کرده است که تعدادی از آنها داستانهای خیرهکننده دبیرستانی یا مخصوص نوجوانان داشتهاند. «اکنون شگفتانگیز» چهارچوبی آشنا دارد، اما رئالیسم لطیف آن و جسارت کارگردان جیمز پانسلت در نشان دادن پیامدهای تاریک اعمال شخصیتهایش، باعث میشود تا داستان هم احساس تازهای را منتقل کند.
ساتر کیلی ولگردی بیکار است که بعد از فارغ التحصیلی آیندهی روشنی برای خود نمیبیند. پس از یک شب مهمانی پرشور، ساتر در حیاط همسایه خجالتی خود، ایمی، از خواب بیدار میشود. ساتر هرگز برای آشنایی با ایمی وقت نگذاشته بود و از شنیدن اشتیاق او برای هنرمند شدن و وضعیت دشوارش در خانه شگفتزده میشود. ایمی هم در طول این آشنایی متوجه میشود که ساتر از آن چیزی که ظاهر وحشی او نشان میدهد حساستر و مهربانتر است. این دو الهامبخش یکدیگر میشوند، ساتر ایمی را تشویق میکند که اجازه ندهد مسئولیتهای خانوادگی او را از ترک شهر کوچکشان باز دارد، و او را متقاعد میکند که برای مدارس هنر درخواست دهد.
درست است که در این فیلم دبیرستانی داستان عاشقانه بین این دو از همان اول با جدیت شروع میشود، اما داستان زمانی جدیتر میشود که مسائلهی اعتیاد ساتر باعث نابودی این رابطه میشود و او به جستوجوی پدرش که وقتی ساتر کوچک بود خانواده را ترک کرده، میرود.
۱۳. من و ارل و دختر در حال مرگ (Me and Earl and the Dying Girl)
- سال تولید: ۲۰۱۵
- کارگردان: آلفونسو گومز ریخون
- بازیگران: توماس من، اولیویا کوک، جان برنثال، نیک آفرمن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱ از ۱۰۰
«من و ارل و دختر در حال مرگ» از معدود نمونههایی است که به مخاطبان سینما نشان میدهد چگونه فیلمسازی میتواند خلاقیت را به همراه داشته باشد و در زمانهای چالشبرانگیز آرامش ایجاد کند. این فیلم از رمان موفق جسی اندروز به همین نام اقتباس شده که داستانی برای نوجوانان دبیرستانی است که تنها عشقشان سینماست.
گرگ و ارل از معلم عجیب خود آقای مک کارتی درباره فیلمهای کلاسیک سینمایی یاد میگیرند و با بودجهای کم شروع به بازسازی فیلمهای مورد علاقهشان با کمی تغیرات میکنند. «اکنون آخرالزمان» (Apocalypse Now) به «اکنون جعبه لب» (A Box of Lips Now) و «شام من با آندره» (My Dinner With Andre) به «شام من با آندره غول» (My Dinner With Andre The Giant) تبدیل میشود. تواناییهای محدود گرگ و ارل، پارودیهای وحشتناکی ایجاد میکند. با این حال، گرگ و ارل زمانی که برای همکلاسیشان راشل تشخیص سرطان پیشرفته داده میشود، تلاش خود را جدیتری میکنند. اگرچه گرگ در ابتدا فقط از روی دلسوزی با راشل صحبت میکند اما در ادامه این سه نفر با هم دوست میشوند و گرگ و ارل تصمیم میگیرند قبل از مرگ ریچل یک فیلم ویژه برای او بسازند.
در حالی که فیلمهای دبیرستانی درباره زندگی نوجوان مبتلا به سرطان مانند «خطای ستارهگان بخت ما» (The Fault in Our Stars) در زمان اکران «من و ارل و دختر در حال مرگ» از قبل محبوبیت خود را پیدا کرده بودند، حس شوخ طبعی فیلم که به ریچل اجازه میدهد تا به وضعیت خود بخندد این فیلم را متمایز میکند.
۱۴. آستانه هفدهسالگی (The Edge of Seventeen)
- سال تولید: ۲۰۱۶
- کارگردان: کلی فرمون کریگ
- بازیگران: هیلی استاینفلد، هالی لو ریچاردسون، بلیک جنر، وودی هرلسون، کیرا سجویک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
نادین اتفاقات زیادی را از سر گذانده. پدرش چند سال پیش فوت کرد و او حالا با مادر و برادر بزرگترش داریان زندگی میکند. داریان بسیار محبوبتر از نادین است، اما او هم حداقل بهترین دوستش کریستا را دارد. البته تنها تا زمانی است که او متوجه میشود کریستا و داریان باهم رابطه دارند و از قبل بدون اطلاع او با هم قرار میگذارند و نادین را میپیچانند.
داستان در «آستانه هفدهسالگی» داستانی نسبتاً متعارف است، اما چیزی که این فیلم دبیرستانی را متمایز میکند، گروه بازیگران آن است. هیلی استاینفلد موفق میشود آنقدر زیبا نقش آفرینی کند که ما حتی وقتی میدانیم نادین واقعاً با دوست یا برادرش منصفانه رفتار نمیکند، باز هم او را کاملاً درک میکنیم که چرا چنین احساسی برخورد میکند. او تمام ناپایداریهای سالهای نوجوانی را از طریق نحوه خیره شدنش به تلفن همراهش، آرایش موهایش و حملهی عصبی بی سروصدایش هنگام مواجه با دوست صمیمی سابقش منعکس میکند. وودی هارلسون نقش آقای برونر را بازی میکند، معلمی که نادین با او درد و دل میکند. بسیاری از فیلمهای دبیرستانی معلم-مربی محبوبی و باحالی دارند، اما رفتار خشک آقای برونر او را جزو دستهی معلمان باحال قرار نمیدهد. وقتی نادین وارد کلاس درس او شد و اعلام کرد که قصد دارد خود را بکشد، برونر یادداشت خودکشی خود را به او نشان داد و برای او تعریف کرد که به خاطر دختری که در تایم ناهار دست از سر او برنمیداشت جانش به لبش رسیده بود.
۱۵. لیدی برد (Lady Bird)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- کارگردان: گرتا گرویگ
- بازیگران: سرشه رونان، لاری میت کالف، تریسی لتس، لوکاس هجز، تیموتی شالامی، بنی فلدستاین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۹ از ۱۰۰
اولین کارگردانی گرتا گرویگ داستانی تکاندهنده درباره دختر نوجوانی است که یاد میگیرد مهربانتر باشد. کریستین شخصیتی سرکش دارد که اغلب در دبیرستان کاتولیکش در ساکرامنتو اوضاع را بهم میریزد. این دختر که همه او را «لیدی برد» صدا میزنند، با مادر خود هم که شخصیت سرسخت دخترش باعث شده تا نگران آیندهی او باشد، درگیر میشود. سرشه رونان و لاری میت کالف در نقش این مادر دختر بازی درخشانی دارند و حس محبت عمیق بین این دو نقش را حتی زمانی که غرورشان مانع از اعتراف کردن به آن میشود، به خوبی نشان میدهند.
گرویگ به طرز ستودنی شخصیتهای فرعی را از شخصیتهای کلیشهای معمول ارتقا میدهد. بنی فلدستاین در نقش جولی، بهترین دوست کریستین، شخصیتی جذاب است و این دو در روزهای پایانی قبل از رفتنشان به دانشگاه، لحظات صمیمانهای را با هم میگذرانند. لوکاس هجز و تیموتی شالامی هم به عنوان دو دوست پسر شکست خوردهی کریستین نقشآفرینیهای سرگرمکنندهای ارائه میدهند.
۱۶. خرخون (Booksmart)
- سال تولید: ۲۰۱۹
- کارگردان: اولیویا وایلد
- بازیگران: کیتلین دیور، بنی فلداستین، بیلی لورد، ویل فورته، جیسون سودیکیس، نوح گالوین، اسکایلر گیسوندو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
داستان این فیلم که اولین تجربهی کارگردانی اولیویا وایلد است دربارهی دو دوست صمیمی، مولی و امی است که به روزهای آخر قبل از فارغالتحصیلی از دبیرستان رسیدهاند. این یکی از زیرژانرهای خاص از فیلمهای دبیرستانی است که به یک دلیل مهم و محبوب است: پاسخ دادن به این سوال که وقتی مدرسه تمام میشود، چه اتفاقی میافتد؟ اگر افرادی که چند سال آخر زندگی خود را با آنها گذراندهاید، در مرحله بعدی سفر همراه شما نباشند، چه اتفاقی میافتد؟
« خرخون » علاوه بر اینکه فیلمی درباره دبیرستان و فیلمی عالی درباره دوستیهای دخترانه است، یک فیلم مهمانی جهنمی هم هست. بیشتر فیلم در طول یک شب وحشی اتفاق میافتد که مولی و امی تلاش میکنند تا به جشن فارغالتحصیلی که توسط یکی از بچههای محبوب مدرسه برگزار میشود برسند. سفر آنها در سراسر شهر، آنها را به چندین گردهمایی مختلف میبرد و از همین طریق فیلم چند خرده فرهنگ و گروههای مختلف دبیرستانی را بررسی میکند. هر توقف در طول اودیسه دیوانهوار این دو دوست، به لطف بازیهای عالی ستارگانی مانند نوح گالوین، بیلی لورد، و اسکایلر گیسوندو، به صحنهای برجسته در فیلم تبدیل میشود، اما این بنی فلداستین و کیتلین دیور هستند که به عنوان نقشهای اصلی، بار اصلی فیلم را حمل میکنند.
منبع: SlashFilm