کمتر کسی است که فیلم عاشقانه دوست نداشته باشد. اگرچه در سالهای اخیر و به طور ویژه در دو دههی اخیر محبوبیت ژانر عاشقانه نسبت به گذشته کمتر شده – چرا که عشق دیگر از اساس خریداران و باورمندان کمتری دارد – اما خود ژانر هنوز زنده است، حتی اگر به دلیل کمبود گزینه، سخت بتوان فیلم عاشقانهی برتر قرن را در دو دههی اخیر پیدا کرد. این در حالی است که انتخاب فیلم عاشقانهی برتر در دهههای پیش از شروع قرن بیست و یکم به دلیل فراوانی گزینه سخت است.
اما دلیل این جذابیت، با توجه به اینکه ژانرهای دیگر سینمایی حتی سرگرمکنندهتر و هیجانانگیزتر هستند، چیست؟ از آنجا که عشق یک پدیدهی جهانی است، فیلم عاشقانه یا رمانتیک این قابلیت را دارد که از مرزها فراتر رود، با فرهنگها و احساسات مختلف آدمی ارتباط برقرار کند و هر کس از هر جای جهان که باشد، برداشت خاص خودش را از آن داشته باشد. با این حال، درک عشق یا یک داستان عاشقانه به همین سادگیها هم نیست. با وجود جهانی و همگانی بودن این پدیده، و بیشمار تحقیق و مقالهی تحلیلی و نظریهپردازی و داستانی که در رابطه با عشق نوشته شده است، هنوز هم نمیتوان به تعریف دقیق و درستی دستکم در عمل و به لحاظ اجرایی دربارهاش رسید.
بسیاری از چهرههای تاریخی تلاش کردهاند احساس عشق را تحلیل، درک و کالبدشکافی کنند، اما در بسیاری موارد موفق نشدهاند، بنابراین به ضرب المثل قدیمی «عشق احساس است که میتوان لمسش کرد، قابل درک نیست» اکتفا کردهاند. فهرست زیر ۱۱ فیلم عاشقانهی برتر قرن اخیر را به تفکیک دهه معرفی میکند؛ از عشق ناممکن و عشق با خیانت تا عشق قدیمی، عشق در زمانهی مدرن، هر یک از این فیلمها سعی کردهاند به نوبهی خود به تعریف و نمایشی ملموس از عشق دست یابند و تا حد زیادی موفق بودهاند.
۱۱. «طلوع: آواز دو انسان»؛ دههی ۱۹۲۰ (Sunrise: A Song of Two Humans)
- سال اکران: ۱۹۲۷
- کارگردان: فریدریش ویلهلم مورنائو
- بازیگران: جورج اوبرایان، جنت گینور، مارگارت لیوینگستون، ادی بولند، آرتور هاوسمن، سلی آیلرس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
فیلم کلاسیک صامت اف.دابلیو مورنائو داستان مردی روستایی (جورج اوبرایان) را روایت میکند که از همسر خودش (جنت گینور) خسته شده است و شیفتهی زنی شهری (مارگارت لیوینگستون) میشود. زن شهری مرد را متقاعد میکند که برای بودن با هم همسرش را غرق کند و این دو با هم به شهر فرار کند. اما مرد هنگام اجرای نقشه پشیمان میشود و با زنش یک روز عاشقانه را در شهر میگذراند و دوباره عاشقش میشود. آنها در راه بازگشت با توفان میشوند و مرد که زنش را گم کرده، به روستا بازمیگردد، غافل از اینکه روستاییان زن را یافتهاند. زن شهری به شهر بازمیگردد و شب پراضطراب با طلوع آفتاب به پایان میرسد.
۱۰. «روشناییهای شهر»؛ دههی ۱۹۳۰ (City Lights)
- سال اکران: ۱۹۳۱
- کارگردان: چارلی چاپلین
- بازیگران: چارلی چاپلین، ویرجینیا چریل، فلورنس لی، هری مایرز، جین کارپنتر، دابلیو. سی. رابینسون
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
«روشناییهای شهر» یکی از بهیادماندنیترین فیلمهای چارلی چاپلین است. فیلم صامت که بی هیچ تلاشی موفق میشود طیف وسعی از احساسات را بدون دیالوگ به مخاطب منتقل کند. و ثابت میکند که حقیقتاً به عمل کار برآید به سخندانی نیست. فیلم داستان آقای ولگرد سادهدل را روایت میکند که عاشق دختر گلفروش نابینایی شده است و با کمک یک دائمالخمر دمدمیمزاج پولدار برای درمان چشمان او، شروع به جمع کردن پول میکند.
۹۵,۰۰۰
۷۱,۲۵۰
تومان
۹. «کازابلانکا»؛ دههی ۱۹۴۰ (Casablanca)
- سال اکران: ۱۹۴۲
- کارگردان: مایکل کورتیز
- بازیگران: هامفری بوگارت، اینگرید برگمن، پل هنرید، کلود رینس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۹ از ۱۰۰
این فیلم عاشقانهی برتر قرن پیش همه محبوب است. کمتر سینمارویی است که این فیلم را ندیده یا دستکم اسمش را به عنوان یک فیلم عاشقانهی بزرگ نشنیده باشد. «کازابلانکا» به اندازهای در تاریخ سینمای جهان مهم است که هنوز ارجاعات زیادی در فیلمها و سریالها به آن داده میشود. و عشق نافرجامش در واقع به گونهای مظهر عشق است. این کلاسیک بهیادماندنی داستان مثلث عاشقانهای است که به موضوعاتی همچون عشق، فداکاری و وظیفه میپردازد.
داستان فیلم در زمان جنگ جهانی دوم، حول یک مهاجر امریکایی خودخواه به نام ریک (هامفری بوگارت) میچرخد که از قضا صاحب یک کافهبار مهم در کازابلانکاست. او که یک روز به طور ناگهانی عشق سابقش (اینگرید برگمان) را ملاقات میکند در کشمکش است که آیا به او و همسر فراریاش از دست نازیها کمک کند تا از مراکش مستعمرهی فرانسه فرار کنند یا نه.
۸. «تعطیلات رمی»؛ دههی ۱۹۵۰ (Roman Holiday)
- سال اکران: ۱۹۵۳
- کارگردان: ویلیام وایلر
- بازیگران: آدری هپبورن، گریگوری پک، ویتوریا کریسپو، میمو پُلی
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
این فیلم عاشقانهی برتر قرن از دههی ۱۹۵۰، ستارهی زیبای دوران کلاسیک سینما آدری هیپبورن را به عنوان نقش اول دارد که به جز زیبایی ظاهری دوستداشتنیاش، نبض فیلم است. فیلم بر اساس تم معروف شاهزاده و گدا (که اینجا برعکس است) داستان دو غریبه از دو طبقهی اجتماعی مختلف را روایت میکنند، که بی آنکه از هویت هم آگاه باشند، عاشق هم میشوند.
شاهزاده خانم آن (هیپبورن) که براى تعطیلات به رم سفر کرده است از زندگى مبادى آداب و خشک دربارى خسته شده است. پزشکش به او توصیه میکند که استراحت کند اما شاهزاده خانم زیبا یک از دست نگهبانان فرار میکند،به تنهایى برای گردش به شهر میرود و آنجا با خبرنگارى امریکایى به نام جو (گریگوری پک) آشنا میشود و عاشقش میشود.
۷. «داستان وست ساید»؛ دههی ۱۹۶۰ (West Side Story)
- سال اکران: ۱۹۶۱
- کارگردان: جروم رابینز، رابرت وایز
- بازیگران: ناتالی وود، ریچارد بیمر، جرج چاکریس، ریتا مورنو
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
«داستان وست ساید» موزیکال بهیادماندنی و محبوب دههی ۱۹۶۰، که به تازگی یک بازسازی از آن را هم به کارگردانی استیون اسپیلبرگ دیدیم، بیش از هر چیز بازگویی مدرن داستان «رومئو و ژولیت» ویلیام شکسپیر است. این فیلم که همان تمهای نمایشنامهی شکسپیر را دارد، در اواخر تابستان ۱۹۵۷، در خیابانهای منهتن و بحبوحهی رقابت بین دو گروه مهاجر لاتین میگذرد.
هر دو گروه تصمیم میگیرند در گردهمایی آخر شب به یکدیگر قدرت خود را نشان دهند. در کشاکش رقص و قدرت نمایی اتفاقی میافتد که فراتر از توان هر دو گروه هست. دختری معصوم از یک گروه و پسری از گروه دیگر که بزهکاری را کنار گذاشته است، عاشق هم میشوند و این عشق در دعواهای میانگروهی به قیمت جانشان تمام میشود.
۶. «آنی هال»؛ دههی ۱۹۷۰ (Annie Hall)
- سال اکران: ۱۹۷۷
- کارگردان: وودی آلن
- بازیگران: وودی آلن، دایان کیتن، تونی رابرتس، کارول کین، پل سایمون، شلی دووال، کریستوفر واکن، کالین دوهرست، جنت مارگولین
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
بهترین و مهمترین فیلم وودی آلن به اعتقاد بسیاری از منتقدان و طرفداران این فیلمساز که جایزهی بهترین فیلم اسکار را هم در کارنامهی خود دارد، تماشایش برای تمام علاقهمندان به ژانر عاشقانه واجب است. آلن با همان رویکرد مضحک و خندهدارش به کمدی، رابطهی عاشقانه را هم با نگاه پوچانگارانهاش به تصویر میکشد و روی مرز میان واقعیت و ستایر (هجو) قدم برمیدارد. در فیلم آلن نقش آلوی سینگر کمدین دستپاچه و عصبی نیویورکی، را بازی میکند که قصهی رابطهی عاشقانهاش را با آنی هال خل و چل (دایان کیتون) را تعریف میکند.
با توجه به اینکه آلن و کیتون در زندگی واقعی هم رابطهی عاشقانه داشتند، آنچه این فیلم را مهم و متمایز میسازد، تمایل او به بازتات بیرحمانهی نواقص و اشتباهات خودش است که برخلاف ماهیت رؤیاگونه و بینقص اکثر فیلمهای عاشقانه، تصویری متزلزل واقعبینانه و باورپذیری از عشق و زندگی به نمایش میگذارد، و چون با چاشنی طنز این کار را میکند تماشای «آنی هال» را به تجربهای منحصربهفرد و تکرارشونده تبدیل میکند. در هر بار تماشای این فیلم میتوان نکتهای تازه و طنزی تازه در آن یافت.
۵. «رقص کثیف»؛ دههی ۱۹۸۰ (Dirty Dancing)
- سال اکران: ۱۹۸۷
- کارگردان: امیل آردولینو
- بازیگران: پاتریک سوویزی، جنیفر گری، جیمز کومس
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۲ از ۱۰۰
فیلمی سراسر اشتیاق و تنش خالص که در عین حال لطیف و معصوم هم هست. داستان عاشقانهای که به طرفهالعینی شکل میگیرد، تو را از جا بلند میکند، دور سرش میچرخاند و بعد آرام روی زمین میگذارد. فیلم داستان فرانسیس دختر نوجوان هفده سالهای را روایت میکند که در تابستان ۱۹۶۳ برای گردش و مسافرت به همراه خانوادهاش به شمال نیویورک میروند. پدرش یک دکتر است و از فرانسیس انتظار دارد که به دانشگاه برود و با یک دکتر ازدواج کند.
فرانسیس با یک مربی رقص به نام جانی آشنا میشود. رقاصهای که با جان میرقصد باردار میشود و از کار باز میماند. فرانسیس بدون آگاهی خانوادهاش آمادگی خود را برای رقص اعلام میکند تا با این کار به آنها کمک کند. جانی میپذیرد، مربی رقص فرانسیس میشود و تمام وقت با او کار میکند. کمکم بین این دو عشقی شکل میگیرد. اما فرانسیس میترسد آن را با پدرش در میان بگذارد. چرا که مطمئن است پدرش حاضر نمیشود دخترش با یک مربی رقص ازدواج کند.
۴. «تایتانیک»؛ دههی ۱۹۹۰ (Titanic)
- سال اکران: ۱۹۹۷
- کارگردان: جیمز کامرون
- بازیگران: لئوناردو دیکاپریو، کیت وینسلت، بیلی زین، کتی بیتس، فرانسیس فیشر، برنارد هیل، جاناتان هاید
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰
مهمترین فیلم و نقطه عطف کارنامهی جیمز کامرون همچنان یکی از بهترین فیلمهای عاشقانهی تمام دوران است. فیلمی که به جز رکوردشکنی در اسکار سرنوشت بازیگران جوانش را بهکل عوض و هر دو را تبدیل به ستارگان سینما کرد. تأثیر «تایتانیک» صرفنظر از زبان و ژئوپولیتیک بر مخاطب عمیق است. بیخود نیز که همهچیزش از ترانه تا چهرهی بازیگر مرد جوانش تبدیل به جنون آنی شد و یکشبه در سرتاسر جهان تبدیل به یک پدیده شد. سال ۱۹۹۸ اگر این فیلم را ندیده بودی، حتماً از قافله عقب مانده بودی.
فیلم به شکلی خارقالعاده و زیبا میل انسان به عشق صرفنظر از طبقه یا نژاد را با بازیهای خالصانه و صادقانهای از لئوناردو دیکاپریو و کیت وینسلت به نمایش میگذارد. داستان حول دختر اشرافزادهای به نام رز میگذرد که در سفر با کشتی تایتانیک، کشتیای که قرار است سرنوشتی سیاه برایش رقم بخور، عاشق پسری هنرمند اما فقیری به نام جک میشود.
۳. «در حال و هوای عشق»؛ دههی ۲۰۰۰ (In the Mood for Love)
- سال اکران: ۲۰۰۰
- کارگردان: وونگ کار وای
- بازیگران: مگی چانگ، تونی لیانگ، جو چیانگ، چین تسی-آنگ
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
این فیلم عاشقانهی برتر قرن فیلمی مهم در آغاز قرن بیست و یکم از کارگردان وونگ کار وای است که موفق شد سینمای مدرن آسیا را به جهان بشناساند. این فیلمساز آسیایی در جهان «در حال و هوای عشق» حساسیتها و ظرافتهای شرقی را با جلوههای بصری نئونی و صدای آرامبخش ویلون در پسزمینه به نمایش گذاشته است، و تماشای فیلم را تبدیل به تجربهای دگرجهانی کرده است. فیلم داستان دو همسایه، زن و مردی را روایت میکند که پس از پی بردن به اعمال خیانتکارانهی همسران خود، رابطهای را با هم آغاز میکنند، با این تصمیم که اعمال خطاکارانهی زوجهایشان را تکرار نکنند و دوست بمانند.
۲. «جنگ سرد»؛ دههی ۲۰۱۰ (Cold War)
- سال اکران: ۲۰۱۸
- کارگردان: پاوو پاولیکوفسکی
- بازیگران: یوانا کولیگ، آدام فرنتسه، توماش کات، آدام وُرونوویچ
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
در بحبوحهی جنگ سرد در لهستان جنگزده، یک کارگردان نمایش موزیکال به نام ویکتور (توماش کات) با خوانندهی جوانی (یوانا کولیگ) آشنا میشود. این زوج که بسیار با هم متفاوتند، رابطهی عاشقانهی داغی را با هم آغاز میکنند که در لهستان، برلین، یوگسلاوی و پاریس روایت میشود. «جنگ سرد» قصهای با ویژگیهای حماسههای افسانهای است که حکایت وصل و فصلهای مکرر رابطهی زوجی دوستداشتنی از دو قطب مخالف را روایت میکند.
۱. «بدترین آدم دنیا»؛ دههی ۲۰۲۰ (تا به این لحظه) (The Worst Person in the World)
- سال اکران: ۲۰۲۱
- کارگردان: یواخیم ترییر
- بازیگران: آندرش دانیلسن لی
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
یک فیلم بلوغ جسورانه که با وسواس و موشکافانه از درد بزرگ شدن و مواجهه و کنار آمدن با واقعیت میگوید. فیلم داستان چهار سال از زندگی جولی، زن جوانی را روایت میکند که در مسیر آشفتهی زندگی عاشقانه خود حرکت و برای یافتن مسیر موفقیت شغلی خود تلاش میکند. او در این مسیر متوجه میشود که مهمترین رابطهی زندگیاش، یعنی رابطه با خودش را فراموش کرده است. بنابراین به تدریح وادار میشود نگاهی واقعبینانه به شخصیت واقعی خود داشته باشد.
منبع: movieweb