در دههای که گذشت، شاهد ظهور موجی از فیلمهای ترسناک بودیم که خون جدیدی به این ژانر تزریق کردند و با رویکرد تازهای به آن نزدیک شدند؛ آثاری که تحتتاثیر فیلمهای کلاسیک جریانساز قرار داشتند اما از بُعد روانشناختی، از عمق تازهای بهره میبردند و «ترس واقعی» را در کانون توجه قرار دادند. شاهکارهایی همچون «موروثی»، «تعقیب میکند»، «خارج شو» یا «جادوگر»، همگی در چند سال گذشته اکران شدهاند و نوع نگاهها نسبت به ژانر ترسناک را تغییر دادهاند. این ژانر هرگز با کاهش محبوبیت روبرو نبوده اما نزول کیفیت آن در چند دههی اخیر غیرقابل انکار است. تا چند سال قبل، اکثر مخاطبان، این ژانر را سطحی میدانستند و به جز سرگرمکنندگی، هدف دیگری از تماشای یک فیلم ترسناک نداشتند اما آثار مذکور یکبار دیگر پتانسیلهای گونهی وحشت را به رخ کشیدند و آن را به عنوان یک ژانر جدی مطرح کردند.
ناآرامیهای زیرپوستی، طنز سیاه، اضطرابهای درونی شخصیتها و پرداختن به مضامین مهم جامعهشناختی، از امضاهای موج جدید سینمای ترسناک است که از ساختارهای سنتی تا حد زیادی فاصله گرفتهاند، فضاسازی، تکنیک و نوآوری را در اولویت قرار دادهاند و در تمامی دقایق، تعلیقآمیز و منحوس هستند.
ژانر ترسناک اما همیشه پذیرای چنین آثاری بوده است و از گذشته تاکنون، فیلمهای وحشتناک شاخصی به نمایش درآمدهاند که این ژانر را به مسیر تازهای بردهاند. برای این مقاله، پنج فیلم کلاسیک و پنج فیلم مدرن را انتخاب کردهایم که تاثیرشان را نمیتوان نادیده گرفت. بیگمان فیلمهای جریانساز دیگری نیز در این ژانر وجود داشته است که عدم حضورشان در این فهرست، چیزی از ارزش و کیفیت آنها کم نمیکند.
۱- مطب دکتر کالیگاری (The Cabinet of Dr. Caligari)
- سال انتشار: ۱۹۲۰
- کارگردان: رابرت وینه
- بازیگران: ورنر کراوس، کنراد وایت، فریدریش فهر، لیل داگوفر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۹ از ۱۰۰
مطب دکتر کالیگاری به عنوان یکی از اولین آثار سینمایی ترسناک تاریخ، جریانسازترین فیلمِ این ژانر، یکی از آثار برجستهی سینمای اکسپرسیونیستی آلمان و البته یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای صامت کلاسیک است. جنبش اکسپرسیونیسم آلمان، سینما را به عنوان یک فرم هنری برجسته مطرح کرد و با استفاده از نورپردازی، سایههای دراماتیک، فضاهای خیالی خفقانآور و طراحی صحنههای مصنوعی، تصاویر حیرتانگیزی را به نمایش گذاشت.
این ساختهی رابرت وینه به منبع الهام صدها فیلم ترسناک پس از خود تبدیل شد و اصطلاح «کالیگاریسم» از آن آمده است که برای توصیف فیلمهای پیرامون دیوانگی و جنون استفاده میشود. ماجراها پیرامون «دکتر کالیگاری» اتفاق میافتد که مرد جوانی به نام «سزار» را با داروهای خوابآور در کنترل خود دارد و او را به عنوان یک جاذبهی توریستی، به بازدیدکنندگان نشان میدهد.
امضاها و ایدههای مطب دکتر کالیگاری در فیلمهای معاصر متعددی به چشم میخورد، همانند «توئین پیکس» ساختهی «دیوید لینچ» یا « کابوس قبل از کریسمس» و ردپای آن در سینمای صامت نیز دیده میشود، از «نوسفراتو» (۱۹۲۲) تا «متروپلیس» (۱۹۲۷). این فیلم سورئالگونه و منحصربهفرد، از نظر درونمایه نیز قابل تأمل است و به مضامین مهمی میپردازد که اگرچه در رابطه با جامعهی آلمانی آن دوره است اما میتوانیم آنها را به جوامع مدرن تعمیم دهیم.
۲- آدمهای گربهای (Cat People)
- سال انتشار: ۱۹۴۲
- کارگردان: ژاک تورنر
- بازیگران: سیمون سیمون، کنت اسمیت، تام کانوی، جین رندالف
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
اگر مطب دکتر کالیگاری برای مولفههای سَبکیاش اثر تاثیرگذاری محسوب میشود، آدمهای گربهای در واقع «نسخهی کلاسیک فیلمهای ترسناک مستقل و بودجه پایین» است که سینما را در دهههای بعدی قبضه کردند.
ژاک تورنر در کنار تیم خلاق و آوانگاردش، ژانر ترسناک را در قالب کاملاً جدیدی عرضه کرد: اگر فیلمهای ترسناک دههی ۳۰ میلادی روی هیولاهای وهمانگیز تمرکز داشتند، فیلمهای «درجه ب» ژاک تورنر در دههی ۴۰ میلادی، داستانها را در ساختار ارزانقیمتتری عرضه میکردند که در آنها هرگز با شخصیتهای منفی یا آنتاگونیست قصه ملاقات نمیکردید، با اینکه حضورشان در تمامی دقایق حس میشد.
آدمهای گربهای اثر هوشمندانه، سطح بالا و پیچیدهای است که از زمانهی خود جلوتر بود. برگ برندهی فیلم همان ایدهی انقلابی است که به آن اشاره کردیم و تفاوتها را رقم زد؛ یک رویکرد تازه نسبت به گونهی وحشت که بعدها به شکل پیشرفتهتری در آثار ترسناک استفاده شد.
در آدمهای گربهای، خطر را احساس میکنید و حس شومی نسبت به رویدادها دارد اما گاهی متوجه نمیشوید این احساسات از کجا نشأت میگیرد. خبری از یک شخصیت منفی مشخص نیست که شما را بترساند و جنبههای روانشناختی ترس به شکل پررنگی در فیلم حاضر هستند تا فضای تعلیقآمیزی ایجاد کنند.
۳- روانی (Psycho)
- سال انتشار: ۱۹۶۰
- کارگردان: آلفرد هیچکاک
- بازیگران: آنتونی پرکینز، جنت لی، جان گوین، ورا مایلز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
«روانی» شاید نیازی به معرفی نداشته باشد؛ فیلمی که تاثیر ماندگاری روی فرهنگ عامه گذاشت و حتی کسانی که سینما را دنبال نمیکنند یا ساختههای هیچکاک را تماشا نکردهاند هم با آن آشنا هستند. این روزها، تقریبا هرکسی میتواند ارجاعات به این فیلم را تشخیص دهد، از موسیقیمتن فراموشنشدنی و عمارت نزدیک «بیتس مُتل» تا آن «سکانس مشهور».
در رابطه با این فیلم سیاه و سفیدِ درخشان هیچکاک، مقالات فراوانی نوشته شده و بارها از تاثیرات آن روی ژانر ترسناک و به طور کلی، سینما صحبت شده است. چه چیزی باعث میشود تا روانی را یک موفقیت بزرگ بدانیم؟ حس بزرگسالانهای که دارد، قدرت عجیب فیلمساز در ایجاد تعلیق و انسجامی که میان همهی عناصر سینمایی آن برقرار است (بازیگری، ترکیببندیها، طراحی صحنه، موسیقی متن، فیلمبرداری، دکوپاژ، میزانسن و…).
۴- هالووین (Halloween)
- سال انتشار: ۱۹۷۸
- کارگردان: جان کارپنتر
- بازیگران: دونالد پلیسنس، جیمی لی کرتیس، پاملا جین سولز، نانسی کیز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
روزی روزگاری، هالیوود وارد دههی ۸۰ میلادی شد؛ بلاکباسترها در مرکز توجه قرار گرفته و محبوبیت بالای آنها باعث شده بود تا فیلمسازان بیشتری به ساخت چنین آثاری علاقهمند شوند. در سوی دیگر، کارگردانان جوان تحتتاثیر موجهای نو اروپایی قرار داشتند و تلاش میکردند تا از زوایای تازهای به سینما نزدیک شوند تا خود را به عنوان فیلمسازان مولف آمریکایی مطرح کنند. در همین حین، هالووین از راه رسید و با تشکر از شجاعتهای جان کارپنتر، سروصدای زیادی برپا کرد.
هالووین یک اسلشر کلاسیک به حساب میآید و همان فیلمی است که سنت «مجموعههای ترسناک» را آغاز کرد؛ فیلم روی یک شخصیت منفی بیرحم تمرکز دارد که انسانیت و اخلاقیات را نمیفهمد و به دلیل ذات فناناپذیری که دارد، این فرصت را فراهم میکند تا دنبالههای متعددی برایش ساخته شود. این رویکرد به سرعت توسط فیلمسازان دیگر به کار گرفته شد و مجموعههای ترسناک زیادی در آن دهه و دهههای بعدی ساخته شدند که ایدههای مشابهای را استفاده میکردند.
فیلم اما از نظر بصری نیز توجه است که البته معمولا چندان در این رابطه صحبت نمیشود. برای مثال، میتوانیم به سکانس افتتاحیه اشاره داشته باشیم که اتفاقات را از زاویه دید اول شخص (مایکل مایرز) به تصویر میکشد و بخشهایی که کودک ماسک برچهره زده است، برای ژانر ترسناک یک تحول به حساب میآمد و میتوانیم آن را در کنار سکانس حمام فیلم روانی قرار دهیم.
۵- پروژهی جادوگر بلر (The Blair Witch Project)
- سال انتشار: ۱۹۹۹
- کارگردان: دنیل مایریک، ادواردو سانچز
- بازیگران: هتر دوناهو، مایکل سی ویلیامز، جاشوآ لنرد
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰
اگر هالووین به زاویه دید شخصیت منفی قصه پرداخت، روانی تلفیق تازهای از موسیقی و تدوین ارائه داد و آدمهای گربهای ترسِ نامشهود را اختراع کرد؛ پروژهی جادوگر بلر همهی ساختارها و فرمولهای رایج این ژانر را کنار گذاشت و قصه را از اول نوشت.
این فیلم تجربی، به سبک آثار مستند ساخته شده و از نظر بصری، یادآور دوربینهای دیجیتالی ارزانقیمتی است که در اواخر دههی ۹۰ میلادی پرطرفدار شده بودند. دنیل مایریک و ادواردو سانچز با بازگشت به عقب، اثری رو به جلو ساختهاند؛ آنها در واقع هیچکدام از تکنیکهای سینمایی را رعایت نمیکنند و با استفاده از دوربین روی دست، این حس را به مخاطب میدهند که فیلم به معنای واقعی کلمه، کارگردان ندارد و این شخصیتها هستند که همه چیز را فیلمبرداری میکنند.
در همین راستا، پروژهی جادوگر بلر حسوحال واقعگرایانهای دارد، بیننده در عمق ماجراها قرار میگیرد و واکنشهای بازیگران، واقعی به نظر میرسد. داستان در رابطه با سه مستندساز جوان است که به جنگلها قدم میگذارند تا مستندی در رابطه با افسانهی جادوگر بلر بسازند. چیزی که تاثیرگذاری فیلم را افزایش میدهد، پیامی است که در ابتدای آن منتشر میشود، مبنی براینکه سه دانشجوی قصه ناپدید شدهاند و این فیلم، تنها چیزی است که از آنها پیدا شده است.
بااینکه ژانر «ویدئوی پیداشده» در دههی ۸۰ میلادی به سینما آمد (تا پیش از این، به شکل دیگری در ادبیات وجود داشت) اما با پروژهی جادوگر بلر بود که به محبوبیت جهانی رسید. این فیلم به منبع الهام آثاری همچون «فعالیت فراطبیعی» تبدیل شد و حتی در ژانرهای دیگر نیز تاثیر گذاشت.
۶- تعقیب میکند (It Follows)
- سال انتشار: ۲۰۱۴
- کارگردان: دیوید رابرت میچل
- بازیگران: مایکا مونرو، دنیل زوواتو، جیک ویری
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰
اگر یک فیلم وجود داشته باشد که بدون تبلیغات و در کمترین زمان، نظر طرفداران ژانر ترسناک را جلب کرد و خیلی زود به یک فیلم کالت تبدیل شد، آن اثر بدونشک «تعقیب میکند» است. ایدهی اصلی قصه که در نام فیلم نیز به آن اشاره شده، به تنهایی انقلابی است: اینکه چیزی شما را در تمامی لحظات زندگی، تعقیب کند. چیزی که نمیدانید چیست و از کجا آمده است اما رهایتان نمیکند و قدمزنان به سویتان میآید و اگر به شما برسد، کشته خواهید شد.
اولین ساختهی دیوید رابرت میچل حتی روی کاغذ هم ترسناک است؛ شما هرگز با هیولا یا شخصیت منفی فیلم روبرو نمیشوید اما حضور او را حس میکنید و هر لحظه انتظار دارید که از راه برسد. این ایدهی ساده، قواعد ژانر را تغییر داد که نتیجهاش فضایی تعلیقآمیز است که حتی در آرامترین ثانیههایش نیز خطر قابل لمس است.
«جین» دختر ۱۹ سالهای است که رابطهی آخرش با یک پسرک غریبه، طلسمی غیرقابل توضیح را برای وی به همراه دارد. حالا یک موجود در تعقیبش است که کسی جز او، توانایی دیدنش را ندارد. این موجود میتواند به شکل هر آدمی درآید و تا لحظهای که دخترک را لمس نکند و او را به قتل نرساند، لحظهای از حرکت نمیایستد. تنها راه رهایی از طلسم، این است که جین آن را به یک نفر دیگر منتقل کند اما حتی با این کار هم او هرگز در امان نخواهد بود.
جین برای بقا مجبور به فرار میشود و همراه با دوستانش، به بررسی این رویداد مرموز میپردازد تا شاید راهی پیدا کند. شخصیتها در دنیایی استرسزا محبوس شدهاند و هرچه که میدوند، به آزادی نمیرسند. این فیلم اما فراتر از ژانر ترسناک، به مضامین مهمی میپردازد و حتی با ارجاعات سیاسی-اجتماعی مهمی روبرو میشوید. دیوید رابرت میچل بهواسطهی این ژانر و اضافه کردن اِلمانهای فانتزی-تخیلی، به «حقیقت» نزدیک شده است و شما را وادار به تفکر میکند.
۷- جادوگر (The Witch)
- سال انتشار: ۲۰۱۵
- کارگردان: رابرت اگرز
- بازیگران: آنیا تیلور-جوی، رالف اینسون، کیت دیکی، جولیان ریچینگز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
اولین ساختهی رابرت اگرز باید یک شاهکار در نظر گرفته شود. جادوگر با اینکه تیم بازیگری کوچکی دارد و همهی رویدادهای آن در چند محیط محدود اتفاق میافتد اما این پتانسیل را دارد تا هرکسی را بترساند، آن هم بدون اتکا به فرمولهای جوابپسداده.
مخاطبان مدرن به «جامپاِسکرها» عادت کردهاند، همان لحظات ترسناکِ ناگهانی که برای لحظهای شما را شوکه میکنند اما این لحظات به تنهایی نمیتوانند غرابت و فضاهای تعلیقآمیز ایجاد کنند. چیزی که فیلمهای ترسناک تحسینشدهی چند سال اخیر همانند «احضار» یا حتی «یک مکان ساکت» را از نمونههای مشابه متمایز میکند، این است که در کنار جامپاسکرها، موفق شدهاند تا یک تعلیق تمامنشدنی را در تمام دقایق داستان حاکم کنند. استرسی که به بیننده وارد میشود، گاهی حتی پس از اتمام فیلم در وجود او باقی میماند. جادوگر در سوی دیگر، همان مسیر را طی میکند اما برای خلق ترس، تکنیک جامپاسکر را بهکار نمیگیرد.
اتفاقات در سال ۱۶۳۰ و در نیو انگلند رخ میدهد؛ خانوادهای که به دلیل اختلاف عقاید دینی از شهر تبعید شده است، مجبور میشود تا در جنگلهای اطراف، خانه و مزرعهای بسازد و زندگی مهجوری را آغاز کند. مدتی بعد، مادر خانواده، «کاترین»، نوزادی را به دنیا میآورد که به شکل عجیبی ناپدید میشود. این اتفاق، روابط اعضای خانواده را دچار مشکل میکند و آنها با بحران اعتقادی روبرو میشوند.
رابرت اگرز با استفاده از نور طبیعی و شمعها، محیط نسبتاً مُرده و غمانگیزی خلق کرده و یک ریتم بسیار کند را برای روایت انتخاب کرده است که ممکن بود جواب ندهد اما باعث شده تا مخاطب این داستان را باور کند. قصه، شخصیتها و محیط کاملا واقعی به نظر میرسند و حتی دیالوگها با وسواس انتخاب شدهاند تا بازتابدهندهی قرن هفدهم باشند.
۸- موروثی (Hereditary)
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- کارگردان: آری استر
- بازیگران: تونی کولت، گابریل بیرن، الکس وولف، آن داود
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰
بعضی از منتقدان، موروثی را «جنگیرِ قرن بیستویک» لقب دادهاند. اولین ساختهی آری استر، فیلمی ماورایی، خودآگاه و غافلگیرکننده است که از نظر بصری هم از دیگر آثار ترسناک فاصله میگیرد.
استر همچون یک ساعتساز وسواسی، قصهای دقیق و پرجزئیات نوشته است که معماهای آن به شکلی طبیعی رمزگشایی میشود و حتی در لحظات آرامترش، هرگز نمیایستد و رو به جلو حرکت میکند. فیلم داستان پرکششی دارد اما برگ برندهی آن، برقراری تعادل درست میان اِلمانهای فراطبیعی و اندوهی است که شخصیتها را فراگرفته است. اضطراب ناشی از مرگ اعضای خانواده و کنترل احساسات فردی در مواجهه با تراژدی، از مضامین این فیلم است و البته قهرمانی که محکوم به شکست بوده و سرنوشت وی از قبل نوشته شده است.
آری استر همچنین قدرت خود به عنوان یک فیلمساز را به رخ میکشد و با نماهایی که ثبت کرده، این حس را به مخاطب میدهد که دهههاست در عرصهی کارگردانی فعالیت دارد. اکثر سکانسهای فیلم به حسی شوم آغشته شدهاند و همواره معنای خاصی دارند. همانند یکی از سکانسهای اول فیلم پیرامون خانهی مینیاتوری که استعارهای برای سرنوشت شخصیتها است: آنها چیزی بیشتر از یک عروسک خیمهشببازی نیستند که توسط قدرتهای خارجی کنترل میشوند. عناصر فراطبیعی فیلم با پیشینهی روانشناختی شخصیتها در ارتباط است که نتیجهاش را در ساختار مستحکم اثر میتوانیم مشاهده کنیم.
موروثی، فصل تازهای برای فیلمهای ترسناک مدرن بود؛ شاید به این دلیل که فیلم کامل و کمنقصی است. آری استر نشان میدهد که هوشمندیهای بصری تا چه اندازه در تحول ژانر ترسناک تاثیرگذار بودهاند و خواهند بود. از کنار فیلمنامهی جاهطلبانهی او نیز نباید عبور کرد که هرگز مطابق پیشبینیها جلو نمیرود. میتوان انتظار داشت که موروثی برای این ژانر به یک استاندارد تبدیل و در سالهای آتی، آثار متعددی با الهام از آن ساخته شوند.
۹- کلایمکس (Climax)
- سال انتشار: ۲۰۱۸
- کارگردان: گاسپار نوئه
- بازیگران: سوفیا بوتلا، رومن گیرمیک، سهیلا یعقوب، کیدی اسمایل
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۹ از ۱۰۰
گاسپار نوئه همواره فیلمسازی بوده است که اعتقادی به خطوط قرمز ندارد و با عرضهی سکانسهای نامتعارف و جنونآمیز، میخواهد مخاطبانش برای مدتی کوتاه، حضور در جهنم را تجربه کنند. فیلمهایی همچون «به خلأ وارد شو»، «برگشتناپذیر» و «عشق»، همگی آثار تجربی و نامأنوسی هستند که بهراحتی نمیتوان تماشایشان کرد اما کلایمکس حتی از آنها نیز پیشی میگیرد.
گروهی از رقصندههای جوان پس از تمرین، توسط یک نوشیدنیِ آغشته به مادهی مخدر «الاسدی» مسموم میشوند. فیلم که پرانرژی و سرگرمکننده آغاز شده بود، به یک کابوس تبدیل میشود و هر کدام از شخصیتها از نظر روانی، دچار سرگیجه، سردرگمی و دیوانگی میشوند.
گاسپار نوئه چند خط داستانی مختلف را بهطور همزمان پیش میبرد و با بخشهای آغازین، مخاطب را فریب میدهد تا نیمهی دوم فیلم از هر نظر شوکهکننده باشد. مخاطب به تدریج این حس را دارد که او نیز در این قصهی متوهمانهی ترسناک، محبوس شده است و خود را در عمق رویدادها متصور میشود. دوربینِ نوئه، مطابق معمول با مهارت خاصی حرکت میکند و یک تجربهی سینمایی متفاوت را برای بیننده رقم میزند. کلایمکس بهراحتی رهایتان نمیکند و نمیتوانید آن را فراموش کنید.
۱۰- میدسامر (Midsommar)
- سال انتشار: ۲۰۱۹
- کارگردان: آری استر
- بازیگران: فلورنس پیو، جک رینور، ویل پولتر، ویلیام جکسون هارپر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۳ از ۱۰۰
همهی فیلمهای فوقالذکر علاوه بر اینکه نوآورانه هستند و احساسات عجیبی به شما منتقل میکنند، رویکرد تازهای نسبت به ژانر ترسناک دارند اما آری استر با میدسامر، این ژانر را وارد فاز جدیدی میکند؛ حتی میتوانیم به شوخی بگوییم او «ژانر ترسناک ۲» را خلق کرده است. در هر حال با فیلم ترسناکی روبرو هستیم که اکثر اتفاقات آن در روز روشن و زیر نورآفتاب رخ میدهد!
فیلم همانند دیگر آثار این فهرست، اولویت خود را روی فضاسازی قرار میدهد و حس تعلیق از سکانس آغازین تا پایانی وجود دارد. آیا فیلمی که زیر نور خورشید ساخته شده است، اصلا میتواند ترسناک باشد؟ اگر به فیلمهای ترسناک موفقِ جریان اصلی نگاه کنیم، پاسخ منفی است اما میدسامر این کارِ چالشبرانگیز را انجام میدهد و ثابث میکند که میتوان در هر فضا و محیطی، ترس و سوسپانس ایجاد کرد.
۸ فیلم ترسناک دیگر که سزاوار حضور در این فهرست بودند:
- «درخشش» به کارگردانی «استنلی کوبریک» (۱۹۸۰)
- «شب مردگان زنده» به کارگردانی «جرج رومرو» (۱۹۶۸)
- «جنگیر» به کارگردانی «ویلیام فریدکین» (۱۹۷۳)
- «کشتار با ارهبرقی در تگزاس» به کارگردانی «توبی هوپر» (۱۹۷۴)
- «جیغ» به کارگردانی «وس کریون» (۱۹۹۶)
- «بیگانه» به کارگردانی «ریدلی اسکات» (۱۹۷۹)
- «خارج شو» به کارگردانی «جوردن پیل» (۲۰۱۷)
- «نوسفراتو» به کارگردانی «فریدریش ویلهلم مورنائو» (۱۹۲۲)
منبع: Taste of Cinema