مرد عنکبوتی از اولین حضور و معرفی‌اش که سال ۱۹۶۲ بود تا الان، یک شخصیت به‌شدت معروف و محبوب به حساب می‌آمد که دل بی‌شمار هوادار را در سراسر جهان به دست آورده بود. او ستاره‌ی چندین فیلم، بی‌شمار سریال انیمیشنی، هزاران کمیک بوک، و حتی یک نمایش موزیکال برادوی است. داستان شکل‌گیری او و تبدیل پیتر پارکر به ابرقهرمانی فوق‌العاده به حدی معروف و شناخته‌شده است که حالا بخشی از فرهنگ عامه شده: پسر جوانی که در حین بازدید از یک نمایشگاه علمی، با نیش یک عنکبوت رادیواکتیوی (در بعضی موارد یک عنکبوت که مهندسی ژنتیک شده و تغییر یافته) تبدیل به ابرقهرمان معروف ما می‌شود و قدرت‌های ویژه و حیرت‌انگیزی به دست می‌آورد. اما وقتی در یک مقطع حساس، تصمیم می‌گیرد اقدام نکند و از مسئولیت شانه خالی کند، یک واقعه‌ی تلخ و دردناک و دلخراش گریبانش را می‌گیرد. پیتر خیلی زود متوجه می‌شود که قدرت زیاد، مسئولیت زیادی روی دوش آدم می‌گذارد و او باید در ازای این نیروهای ویژه، به بقیه کمک کند.
بخش زیادی از محبوبیت فراگیر و تمام‌نشدنی این قهرمان، مدیون ویژگی‌های شخصیتش است. اینکه شبیه خیلی دیگر از آدم‌های دور و برمان رفتار می‌کند و مشکلات و درگیری‌های روزمره‌ای مشابه خود ما دارد. با وجود اینکه هویت دومش یک ابرقهرمان محبوب و پرطرفدار است، هنوز هم باید نگران قبض‌هایش باشد و با مشکلات مدرسه و دانشگاه و زندگی عاشقانه‌اش دست و پنجه نرم کند. همین بخش از زندگی او و شبیه بودنش به مردم عادی، باعث شده تا شخصیتی همدلی‌برانگیز باشد و وقتی از قدرت‌های خارق‌العاده‌اش برای شکست دادن ابرشرورها استفاده می‌کند، این‌قدر هیجان‌زده شویم.
در ادامه قرار است با همین قدرت‌های ویژه‌ی مرد عنکبوتی آشنا شوید و راجع به آن‌ها بخوانید تا از جزئیات آن‌ها باخبر شوید و بدانید هر کدام چه خاصیتی دارد.
۱. قدرت بدنی فوق‌العاده
اولین بار که جهانیان با مرد عنکبوتی آشنا شدند، سال ۱۹۶۲ و در کمیک شمارهی ۱۵ «فانتزی شگفت‌انگیز» (Amazing Fantasy) بود. در این کمیک می‌دیدیم که پیتر پارکر یک لوله‌ی پولادین را با دستانش له می‌کند، جوری که انگار یه تکه کاغذ نرم است. این قدرت بدنی فوق‌العاده که تازه درونش کشف کرده بعدا در مبارزه‌ی کشتی با هوگانِ خردکننده به کارش می‌آمد. پیتر در یک رقابت مبارزه‌ای با این کشتی‌گیر شرکت می‌کرد تا پولی به دست آورد. در رینگ مبارزه، پیتر با حرکات سریع و برق‌آسایش این حریف نیرومند را تحقیر می‌کند، حریفی که از لحاظ ابعاد و وزن دو برابر خودش است.
اما شاید مشهورترین و به‌یادماندنی‌ترین نمایش قدرت بدنی او در شمارهی ۳۳ کمیک «مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز» (Amazing Spider-Man) باشد که سال ۱۹۶۵ منتشر شد. در این شماره، مرد عنکبوتی زیر انبوهی از ابزارآلات آهنی و ماشینی گرفتار می‌شود و دستش به دارویی که برای نجات عمه می نیاز دارد نمی‌رسد. در آستانه‌ی تسلیم و ناامیدی، پیتر با یادآوری عمو بن نیرویی دوباره به دست می‌آورد و آوار روی سرش را بلند می‌کند و با آن داروی مورد نظر از مهلکه می‌گریزد.
در نسخه‌های اولیه‌ی کمیک‌های مرد عنکبوتی، او قدرت بدنی متوسط رو به بالایی داشت و او را هم‌رده‌ی لوک کیج می‌دانستند. اما هر چه جلوتر آمد، قدرت‌های بیشتری برایش خلق کردند و او به ابرقهرمانی تبدیل شد که می‌توانست تحت شرایط مناسب تا ۲۰ تن بار را بلند کند.
۲. سرعت و شتاب فرا انسانی
در دنیای مارول، برای یک نیویورکی عادی شده که هر روز یک مرد با لباس چسبان قرمز و آبی را ببیند که با سرعت و شتابی فوق‌العاده و حیرت‌انگیز، از بین آسمان‌خراش‌ها بپرد و حرکات آکروباتیک انجام دهد. با این حال دیدن چنین تصویر و منظره‌ای هرگز قدیمی نخواهد شد، هر چقدر هم با آن مواجه شده باشید فرق نمی‌کند.
با اینکه دیگر ابرقهرمان‌ها هم معمولا سرعت و شتابی حیرت‌انگیز دارند، اما می‌توان گفت هیچ‌کدام به پای مرد عنکبوتی نمی‌رسند. هر چه نباشد تخمین زده‌اند که شتاب مرد عنکبوتی ۱۵ برابر یک انسان معمولی است. بارها دیده‌ایم که او از سخت‌ترین و بدترین شرایط جان سالم به در برده و به خاطر همین مهارت بی‌نظیرش در عکس‌العمل سریع و انعطاف دادن به بدنش جان خودش و دیگران را نجات داده. راز این مهارت و قدرت بی‌نظیر، ساختار فیزیکی منحصربه‌فرد بدن اوست. بافت پیوندنی و تاندون‌های بدن مرد عنکبوتی دو برابر انسان‌های عادی انعطاف‌پذیر است و خاصیت کشسانی بیشتری دارد. جالب اینجاست که این مهارت علیه قدرت بدنی او کار نمی‌کند که یعنی بدنش هم قوانین آناتومی بدن انسان را زیر پا می‌گذارد و هم قوانین فیزیک را.
علاوه بر این‌ها، این ابرقهرمان در هنگام دویدن هم سرعت فوق‌العاده‌ای دارد. مهارتی که شاید خیلی به چشم نیاید چون او معمولا نیازی به دویدن ندارد و با تاب خوردن از تارهایش به این طرف و آن طرف می‌رود.
۳. حس ششم عنکبوتی
در کمیک شمارهی یک مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز، خواننده‌ها برای اولین‌بار با حس ششم مخصوص پیتر پارکر آشنا شدند. قابلیت و مهارتی ویژه و استثنایی که به محبوبیتی بزرگ رسید و به خودی خود یکی از نمادهای فرهنگ عامه به حساب می‌آید. البته لازم به ذکر است که این قابلیت ربطی به عنکبوت‌های واقعی ندارد.
حس ششم ویژه‌ی پیتر پارکر که در اوایل به‌عنوان یک مهارت روانی سطح پایین و نه‌چندان قدرتمند معرفی شده بود، در واقع نوعی پیش‌آگاهی است که به پیتر پارکر اجازه می‌دهد وقوع خطر را خیلی زودتر از بقیه احساس کند و در مقابلش دست به عمل بزند. این قدرت و مهارت فوق‌العاده جان پیتر پارکر را در موقعیت‌های بی‌شماری نجات داده. وقتی این قدرت را در کنار قدرت بدنی و سرعت بی‌نظیر او بگذارید، ضربه زدن به مرد عنکبوتی کار تقریبا غیرممکنی به نظر می‌رسد چون هم خیلی زود از اقدام شما با خبر می‌شود و هم با سرعتی مافوق تصور به آن واکنش نشان می‌دهد.
با اینکه حس ششم او در ۱۰۰ درصد مواقع درست و دقیق کار نمی‌کند، ولی او با استفاده‌ی از آن می‌تواند تهدید‌ها را چند ثانیه یا حتی چند دقیقه پیش از وقوع حس کند و برایش چاره‌ای بیندیشد. علاوه بر این، پیتر پارکر می‌تواند شدت و ابعاد خطر و تهدید مورد نظر را بر اساس میزان فعال شدن این حس ششم اندازه‌گیری کند.
۴. واکنش‌های فوق‌العاده
حس ششم ویژه‌ی پیتر پارکر واقعا قدرتی مهم و شگفت‌انگیز است، اما این حس ششم بدون مهارت بی‌نظیر او در واکنش نشان دادن بی‌اثر می‌شد. مرد عنکبوتی می‌تواند در کسری از ثانیه تصمیم بگیرد و واکنش‌هایی به‌شدت سریع نشان دهد و در مبارزات، حریفش را به خاک بنشاند. او به لطف همین واکنش‌های سریع، می‌تواند از تهدید‌ها و خطرهایی که سمتش می‌آید جاخالی دهد بدون اینکه حتی لازم باشد نگاهش را معطوف آن‌ها کند. مثل وقت‌هایی که یک نفر از پشت سر می‌خواهد به او ضربه بزند، یا جسمی در فاصله‌ای ناپیدا سمتش پرتاب می‌شود.
در طول رشد و نمو مرد عنکبوتی به‌عنوان یک ابرقهرمان، واکنش‌های سریع او مثل دیگر قدرت‌هایش دچار تغییر و تحولاتی شد و قدرت و قوام بیشتری پیدا کرد. این روزها پیتر پارکر می‌تواند ۱۸ برابر آدم‌های عادی سریع‌تر واکنش نشان دهد و حتی می‌تواند از شلیک گلوله هم جاهالی دهد.
واکنش‌های مافوق بشری این قهرمان دوست‌داشتنی، در موقعیت‌های غیر از مبارزه هم به‌شدت کارساز و مؤثر است. برای مثال، در اولین قسمت مرد عنکبوتی سم ریمی، می‌بینیم وقتی مری جین پایش در کافه تریای دبیرستان لیز می‌خورد و سینی‌اش را می‌اندازد، پیتر چقدر سریع واکنش نشان می‌دهد و هم مری جین را از سقوط نجات می‌دهد و هم سینی‌اش را.
۵. استقامت و تحمل بالا
اگر یک ابرقهرمان باشید، طبیعی است که به طور مداوم در موقعیت‌های بغرنج پرخطر قرار بگیرید. دنیای مارول پر است از ابرشرورهای دیوانه‌ای که قدرت‌های ماورایی دارند و اگر ابرقهرمان ما حواسش نباشد، ممکن است با خوردن یک ضربه‌ی مرگ‌بار نابود شود. برای ابرقهرمانی مثل مرد عنکبوتی که همیشه در مقابل شخصیت‌های شروری قرار می‌گیرد که قدرت بدنی به مراتب بیشتری از او دارند، استقامت و تحمل بالا از ویژگی‌های اساسی به حساب می‌آید و موهبتی است که بدون آن نمی‌توانست این همه سال دوام آورد.
اسکلت و ماهیچه‌های معروف‌ترین قهرمان نیویورک در طول این سال‌ها به طرز قابل ملاحظه‌ای پیشرفت کرده و مقاوم‌تر شده. این قابلیت به او اجازه داده تا مقابل حملات و ضربه‌هایی طاقت‌فرسا دوام آورد و به زانو در نیاید. در کمیک شمارهی ۱۴ مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز که سال ۱۹۶۴ منتشر شد، درگیری مرد عنکبوتی و گرین گابلین به شکل غیرمنتظره‌ای منجر به تقابل او با هالک شد. او از مشت هالک جاخالی می‌دهد اما انرژی و موجی که همین ضربه‌ی هالک ایجاد می‌کند، از نظرش «سخت‌ترین و محکم‌ترین ضربه‌ای است» که تا به حال حس کرده. در کمیک شمارهی ۳۳ مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز با مثال دیگری آشنا می‌شویم. در این شماره، نوچه‌های دکتر اختاپوس به جان یک مرد عنکبوتی خسته و فرسوده می‌افتند و تا می‌توانند او را می‌زنند. ولی او تمام ضربه‌ها را تحمل می‌کند و بعد دوباره با قوتی تازه به فعالیت‌هایش ادامه می‌دهد.
مرد عنکبوتی همچنین استقامت فوق‌العاده‌ای هم دارد که به او اجازه می‌دهد از حد و مرزهای آدمیزادی فراتر رود و خستگی‌ناپذیر باشد. در سال‌های اخیر، استقامت مرد عنکبوتی به حدی رسیده که می‌تواند ساعت‌ها بدون استراحت مبارزه کند.
۶. راه رفتن و خزیدن روی دیوار
یکی دیگر از قدرت‌های خاص و ویژه‌ی مرد عنکبوتی که تبدیل به امضایش شده و او را با آن می‌شناسند، قابلیت او در چسبیدن به سطوح مختلف و بالا رفتن از دیوارها و ساختمان‌ها است. مرد عنکبوتی می‌تواند به راحتی از بلندترین آسمان‌خراش‌ها بالا برود و مثل یک حشره‌ی واقعی، روی آن‌ها بخزد و حرکت کند. این قدرت مرد عنکبوتی ناشی از کنترل ذهنی او روی نیروی بین مولکولی اجسام است، که توضیح ساده‌ترش این می‌شود که او می‌تواند خودش را به هر سطحی که می‌خواهد بچسباند. نسخه‌های متفاوت مرد عنکبوتی هم چنین قدرتی را از خودشان نشان داده‌اند. برای مثال در مرد عنکبوتی ۲۰۹۹ او قادر به بالا رفتن از دیوارها بود چون روی انگشت‌هایش چنگال‌های تیزی داشت.
برای مدتی طولانی، به نظر می‌رسید که این قابلیت مرد عنکبوتی محدود به دست‌ها و پاهایش است. اما به مرور زمان، این قابلیت را به بقیه‌ی اعضای بدنش هم گسترش دادند. حالا او حتی می‌تواند همه چیز را به پشت و کمرش بچسباند.
۷. پرتاب تار (مکانیکی و ارگانیک)
بسته به نوع و مدلی که او را به تصویر کشیده‌اند، قابلیت پرتاب تار مرد عنکبوتی ممکن است مکانیکی باشد یا ارگانیک. در هر صورت، پرتاب تار پیتر و تاب خوردن او از آن‌ها یکی از مهم‌ترین و جذاب‌ترین قدرت‌هایش است که تقریبا همه او را به خاطرش می‌شناسند.
در کمیک شمارهی ۱۵ «فانتزی شگفت‌انگیز» (Amazing Fantasy) می‌بینیم که پیتر خودش دستگاه مخصوص پرتاب تار را می‌سازد. او ماده‌ای ویژه با فرمولاسیون خودش خلق می‌کند که ساختاری شبیه نایلون و چسب مایع دارد، و بعد آن را از طریق دستگاهی که روی مچ دست‌هایش تعبیه کرده به بیرون پرتاب می‌کند که شبیه تار عنکبوت می‌شود. او این ماده را به شکلی طراحی کرده که بتواند حجم زیادی را در محفظه‌ای کوچک فشرده کند و با خودش ببرد.
در پی محبوبیت فیلم‌های مرد عنکبوتی ساخته‌ی سم ریمی، در کمیک‌ها هم ایده‌ی تارهای ارگانیک را استفاده کردند و از سال ۲۰۰۴ با کمیک شمارهی ۲۰ «مرد عنکبوتی حیرت‌انگیز» (Spectacular Spider-Man) او را با تارهایی که در بدنش تولید می‌شود به تصویر کشیدند. در این نسخه‌ها، پیتر متوجه می‌شد که بدنش می‌توند تارهای طبیعی و ارگانیک تولید کند که از مچ دستانش بیرون میزند. میزان این تارها وابسته به سلامت بدن او و تغذیه‌اش بود. این تارهای ارگانیک به اندازه‌ی آن تارهای سنتزی مستحکم هستند. البته در کمیک‌های تازه‌تر دوباره سراغ همان تارهای سنتزی رفته‌اند و ایده‌ی تارهای طبیعی را کنار گذاشته‌اند.
۸. تاب خوردن از تارها
تارهای مرد عنکبوتی به او امکان انجام کارهای عجیب و هیجان‌انگیزی می‌دهد. از پرتاب توپ‌های تاری فشرده سمت دشمنان گرفته تا تشخیص نزدیک شدن خطر از طریق لرزش آن‌ها. اما محبوب‌ترین و بدون شک تماشایی‌ترین خاصیت این تارها، تاب خوردن مرد عنکبوتی از آن‌ها است. مرد عنکبوتی با این تارها از بین آسمان‌خراش‌های نیویورک تاب می‌خورد و به پرواز در می‌آید و طولانی‌ترین فاصله‌ها را با سرعتی بی‌نظیر و حرکاتی چشم‌نواز طی می‌کند.
وقتی مرد عنکبوتی از مچ دست‌هایش تار پرتاب می‌کند، آن‌ها می‌توانند تا ارتفاعی حدود ۱۸ متر بالا بروند. به خاطر همین او می‌تواند به راحتی از بالاترین ارتفاع‌ها بپرد و بعد تاری پرتاب کند و با آن تاب بخورد. با این قابلیت، مرد عنکبوتی برای جابه‌جایی نیازی به وسایل نقلیه ندارد و می‌تواند خودش را خیلی سریع به موقعیت‌های اورژانسی برساند. حتی در این میان می‌تواند وسط راه از یک هلی‌کوپتر هم آویزان شود و بخشی از مسیر را با آن طی کند.
اگر کنجکاو شده‌اید که بدانید تاب خوردن از تارها در زندگی واقعی به چه صورت خواهد بود، تیم سازنده‌ی فیلم مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز (ساخته‌ی سال ۲۰۱۲ و با بازی اندرو گارفیلد) جوابی برایتان دارند. مسئول بدلکاری فیلم اندی آرمسترانگ طی مصاحبه‌ای گفته بود که برای طراحی تاب خوردن مرد عنکبوتی، به فیلم‌های یک ژیمناست حین اجرای حرکات آکروباتیک نگاه و آن را با دقت بررسی کرده‌اند. «در واقعیت، ژیمناست با نیروی پا خودش را به پایین می‌اندازد و بعد با فشاری فوق‌العاده و عظیم، بدنش را به بالا می‌کشد و برای لحظه‌ای حس می‌کنید کاملا بی‌وزن است. بعد دوباره پایین می‌آید و چرخش و تاب بعدی را شروع می‌کند.»
۹. ردیاب‌های عنکبوتی
اگر دستگاه پرتاب تار مکانیکی پیتر و فرمول خاصی که برای ساخت تارها ابداع کرده برایتان کافی نیست تا پی به نبوغ فوق‌العاده‌ی او ببرید، پس شاید استفاده‌ی او از حس ششم عنکبوتی به‌عنوان یک دستگاه ردیاب شما را به وجد بیاورد. در کمیک شمارهی ۱۱ مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز، پیتر از دستگاه ردیاب شخصی که خودش ساخته برای اولین بار استفاده می‌کند. دستگاهی کوچک که شکلی شبیه لوگوی عنکبوت پشت لباسش دارد، و پیتر می‌تواند آن را به هر چیز یا شخصی بچسباند تا بتواند هر کسی را که می‌خواهد دنبال کند و از مسیرش با خبر شود.
در ابتدا پیتر مجبور بود تا اطلاعات و داده‌های این ردیاب را از دستگاهی دیگر که حکم دریافت‌کننده‌ی سیگنال‌هایش را داشت بخواند، اما به مرور زمان متوجه شد که او می‌تواند سیگنال‌های ردیابش را با کمک حس ششم عنکبوتی خودش دریافت کند.
با وجود تمام این‌ها، ردیاب‌های مرد عنکبوتی یک نقص اساسی و بزرگ دارند: به محض اینکه فرد مورد نظر متوجه این ردیاب شود، می‌تواند تله‌ای برای مرد عنکبوتی بگذارد و او را سمت ردیاب بکشاند. موجودات هوشمندی مثل ونوم هم می‌توانند به راحتی حضور این ردیاب را تشخیص دهند و از شرش خلاص شوند. برای مقابله با این مشکلات، در نسخه‌های جدیدتر این ردیاب‌ها قابلیت استتار و شنود گذاشته‌اند و حتی بعضی‌هایشان هم می‌توانند دشمنان را از پا در بیاورند.
۱۰. نشان عنکبوتی
همان‌طور که در دنیای دی‌سی، بتمن نشانی مخصوص خودش دارد و کمیسر گوردون شب‌ها آن را با پروژکتوری به آسمان می‌تابد تا این ابرقهرمان شنل‌پوش را خبر کند، در دنیای مارول هم ابزاری مشابه برای مرد عنکبوتی ساخته‌اند. در کمیک شمارهی ۳ مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز، مرد عنکبوتی گروهی از خلافکاران را با پروژکتوری نیرومند که نوری شبیه ماسک مرد عنکبوتی می‌تابد، غافلگیر می‌کند. این نشان عنکبوتی عملا شبیه چراغ قوه‌ی مرد عنکبوتی عمل می‌کند و در کمربندش تعبیه شده تا به او کمک کند در جاهای کم‌نور و تاریک، مسیرش را بیابد یا دشمنانش را بترساند.
البته یک بار هم نشانی مثل نشان بتمن برای مرد عنکبوتی ساختند که خیلی دوام نداشت. در کمیک شمارهی ۳ «مرد عنکبوتی برتر» (Superior Spider-Man)، شهردار نیویورک با افتخار از نشانی بزرگ رونمایی می‌کند که رو به آسمان است. او آن را روشن می‌کند تا مرد عنکبوتی را فرا بخواند، اما متأسفانه کسی که ظاهر می‌شود نه مرد عنکبوتی واقعی بلکه دکتر اختاپوس است که بدن مرد عنکبوتی را تحت کنترل خودش در آورده.
۱۱. قدرت بهبود و التیام
شکی نیست که مرد عنکبوتی یک ابرقهرمان شگفت‌انگیز است، اما او مقاوم‌ترین و سرسخت‌ترین قهرمان مارول نیست و معمولا زخم‌ها و جراحت‌های عمیقی بر می‌دارد. در واقع ما عادت کرده‌ایم که هر بار بعد از مبارزات سخت، او را زخمی ببینیم. این جراحات یا زخم و خراش‌های ناشی از سلاح‌های گرین گابلین است، یا سوختگی‌های ناشی از حملات برقی الکترو، یا زخم و کبودی‌هایی که به خاطر مبارزه با خلافکارهای خرده‌پا روی بدنش شکل گرفته. خوشبختانه، مرد عنکبوتی قابلیت شگفت‌انگیزی در بهبودی جراحاتش دارد.
مرد عنکبوتی سوخت و ساز و متابولیسمی فراتر از انسان‌ها دارد و به خاطر همین می‌تواند از هر جراحتی جان سالم به در ببرد و بدنش را به شکل اولش در آورد. متأسفانه بدن مرد عنکبوتی در مقابل ویروس‌ها و بیماری‌ها مقاوم نیست و بارها در کمیک‌ها دیده‌ایم که او دچار سرماخوردگی یا بیماری‌های دیگر شده و تا مدتی روی بستر بیماری مانده.
البته قدرت بهبود او در حد ولوورین و ددپول نیست و اگر عضوی از او دچار مشکل شود یا قطع شود، نمی‌تواند دوباره آن را در بیاورد.
۱۲. دید در شب
مرد عنکبوتی در بیشتر موقعیت‌ها مشکلی با دیدن در تاریکی نداشت و معمولا با کمک حس ششم عنکبوتی خودش در مکان‌های تاریک راه خودش را پیدا می‌کرد و به مشکل خاصی بر نمی‌خورد. برای همین وقتی در کمیک شماره ۵۲۸ مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز با قابلیتی جدید در خودش مواجه شد، حسابی جا خورد.
بعد از اینکه پیتر به دست مورلن کشته می‌شد، از مرگ بازمی‌گشت. هنوز کامل به دنیای زنده‌ها عادت نکرده که خبری درباره‌ی فروپاشی و ریختن یک ساختمان می‌شنود و فوری دست به اقدام میزند. وقتی مرد عنکبوتی به صحنه می‌رسد، بدون معطلی دست به کار می‌شود و تلاشش را می‌کند تا جایی که امکان دارد، آدم‌ها را از زیر ویرانه نجات دهد. اما وقتی به بخش‌های عمیق‌تر این ویرانه می‌رود، در کمال تعجب متوجه می‌شود که می‌تواند در تاریکی مطلق هم ببیند، به شکلی که انگار چشمانش مثل دوربین‌های دید در شب عمل می‌کنند.
ممکن است فکر کنید که از این قابلیت جدید مرد عنکبوتی بارها استفاده کرده‌اند، اما به ندرت در کمیک‌های بعدی اشاره‌ای به آن شد و حتی در بسیاری موارد آن را نادیده گرفتند.
۱۳. نیش‌های عنکبوتی
با اینکه مرد عنکبوتی قدرت بدنی بسیار زیادی دارد، اما از ضربات مرگ‌بار و بی‌رحمانه استفاده نمی‌کند و سراغ سلاحی هم نمی‌رود. در واقع او عمدا ضرباتش را کنترل می‌کند تا صدمات عمیق و دائمی به دشمنانش وارد نکند. در کمیک شمارهی ۷۰۰ مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز، دکتر اختاپوس متوجه این قدرت عظیم مرد عنکبوتی می‌شود. در این داستان او کنترل بدن مرد عنکبوتی را به دست گرفته و او را وادار می‌کند ضربه‌ای محکم به اسکورپیون بزند و در کمال شگفتی می‌بیند که فک اسکورپیون با یک مشت مرد عنکبوتی از جا در آمد. برای همین شاید عجیب و دور از ذهن باشد که در برخی کمیک‌ها، مرد عنکبوتی از مچ‌هایش چیزهای تیزی شبیه نیش پرتاب می‌کند.
در کمیک شمارهی ۳ «همسایه‌ی صمیمی ما مرد عنکبوتی» مرد عنکبوتی برای مدتی محدود، روی مچ دستانش دستگاهی تعبیه کرده بود که با آن اجسام تیزی شبیه نیش به دشمنانش پرتاب می‌کرد. او زمانی که تحت استرس و اضطراب شدید قرار می‌گرفت، این نیش‌ها را پرتاب می‌کرد تا خودش را از مهلکه نجات دهد. نیش‌های مرد عنکبوتی علاوه بر اینکه تیز هستند و در بدن دشمنانش فرو می‌روند، زهری درونشان دارند که فرد مورد نظر را برای چند ساعت فلج می‌کند و موجودات جادویی را می‌کشد.
۱۴. اتصال به تار زندگی و سرنوشت
وقتی شخصیتی مرموز و مشابه مرد عنکبوتی با نام ایزیکیل در کمیک شمارهی ۳ معرفی شد، او از ایده‌ای جدید صحبت کرد: اینکه تبدیل پیتر پارکر به مرد عنکبوتی ممکن است کاملا به خاطر اتفاق‌های علمی نبوده باشد و احتمالا نیروهای مرموز دیگری در جهان در آن نقش داشته‌اند. ایزیکیل بعدها به پیتر درباره‌ی تاری عظیم می‌گوید، ساختاری عجیب و اسرارآمیز که در دورانی بسیار کهن توسط نیروهایی مرموز ساخته شده است. این ایده بعدها گسترده‌تر شد و در کمیک‌های آینده به خصوص خط داستانی جهان عنکبوتی، به آن بیشتر پرداختند. در این خط داستانی متوجه می‌شدیم که مرد عنکبوتی و دیگر هم‌تایانش در دنیاهای موازی، قدرت‌هایشان را از همین تار عظیم به دست آورده‌اند.
تار عظیم زندگی و سرنوشت حکم یک پل بین دنیایی را دارد که تمام جهان‌های موازی مارول را به هم وصل می‌کند. این پل به مرد عنکبوتی‌های دنیاهای متفاوت اجازه می‌دهد تا به زمین‌های دیگر سفر کنند و به دنیاهای موازی سر بزنند.
منبع: Looper
