سینما

۱۴ دنباله‌ بسیار ضعیف در ژانر ترسناک که نباید ساخته می‌شدند

فیلم‌های ترسناک مخاطبان زیادی در سراسر دنیا دارند و طبیعی است که درخواست زیادی برای ساخت دنباله‌های سینمایی آن‌ها وجود داشته باشد. در تاریخ سینما بسیاری از دنباله‌ها دوشادوش فیلم اصلی در جذب رضایت مخاطب پیش رفتند و حتی بودند دنباله‌هایی که از فیلم اصلی چندین قدم جلوتر حرکت کردند؛ آثاری مثل «ویجا: خاستگاه شیطان» (Ouija: Origin of Evil)، «مرده شریر ۲» (Evil Dead 2) و «بیگانه‌ها» (Aliens) را می‌توان در این دسته قرار داد.

اما در ازای هر دنباله‌ی ترسناک درخشان، دنباله‌های ضعیفی هم وجود دارند که نباید هیچ وقت ساخته می‌شدند. سازندگان بسیاری از فیلم‌های ترسناک بعد از موفقیت ناگهانی و غیرقابل باور فیلم اصلی به آن‌ها به چشم یک چاه نفت با ارزش نگاه می‌کنند و تا از اقبال مخاطبان نهایت سوءاستفاده را نکنند، دست‌بردار نیستند. فرانچایزهایی مثل «جمعه سیزدهم» (Friday the 13th)، «فعالیت فراطبیعی» (Paranormal Activity) و «اره» (Saw) به نقطه‌ای رسیدند که سالانه یک قسمت تازه را راهی سینماها کردند و طبیعتا میان این حجم وسیع از تولیدات، آثار ضعیف هم به وفور دیده می‌شدند.

با نگاهی به روند تولید دنباله‌های ترسناک به یک چاه عمیق از تولیداتی می‌رسیم که بدون هیچ هدف و داستان مشخصی و صرفا جهت سودآوری یکی پس از دیگری تولید شدند و کیفیت بعضی از آن‌ها به اندازه‌ای افتضاح بود که کاملا به دست فراموشی سپرده شدند. البته این استراتژی معمولا در کوتاه مدت جواب می‌دهد و مخاطبان را به سینما می‌کشاند اما ادامه‌ی آن تمام فرانچایز و خاطرات خوب قسمت‌های قبلی را هم به ورطه‌ی نابودی می‌کشاند.

در این مقاله به سراغ بدترین دنباله‌های سینمایی می‌رویم که ژانر وحشت تا امروز به خودش دیده است. فارغ از جایگاه آثار در فهرست ما، هیچ کدام از آن‌ها نتوانستند نظر افکار عمومی را به خودشان جلب کنند و مخاطبان فیلم‌های ترسناک هنوز هم با یادآوری آن‌ها دچار عذاب و سردرگمی می‌شوند.

۱۴- فرانچایز مقصد نهایی (The Final Destination)

فرانچایز ترسناک مقصد نهایی

  • سال انتشار: ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۱
  • کارگردان: جیمز ونگ، دیوید آر. آلیس
  • بازیگران: دوون ساوا، الی لارتر، شون ویلیام اسکات، کر اسمیت
  • امتیاز IMDb فیلم: ۶.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۳۵ از ۱۰۰

«مقصد نهایی» فیلم ترسناکی بود که سال ۲۰۰۰ منتشر شد و علیرغم این که نتوانست نظر منتقدان را به خود جلب کند، به دل مخاطبان نشست. فروش نسبتا خوب قسمت اول باعث شد سازندگان به فکر بهره‌برداری هرچه بیش‌تر از معدن طلایی که کشف کردند، بیافتند و این فرانچایز را تا سال ۲۰۱۱ با چهار قسمت دیگر ادامه دهند اما همان طور که حدس می‌زنید هر قسمت از قسمت قبلی ضعیف‌تر بود و نهایتا کار به جایی رسید که صدای علاقه‌مندان پر و پا قرص فیلم هم درآمد و آن‌ها را مجبور کرد که ساخت این فرانچایز را متوقف کنند.

داستان فیلم اول درباره‌ی پسر نوجوانی به نام الکس برونینگ (دوون ساوا) بود که مرگ خودش و هم‌کلاسی‌هایش را در خواب می‌بیند و در نتیجه آن‌ها را از سوار شدن به هواپیمایی که چند ساعت بعد سقوط می‌کند، منصرف می‌کند اما ظاهرا جناب مرگ دست‌بردار نیست و تا وقتی ماموریت نیمه تمامش را به پایان نرساند، از پا نمی‌نشیند؛ بنابراین طبق فهرست به سراغ نوجوان‌های داستان می‌رود و یکی یکی آن‌ها را با سرنوشت شومشان رو به رو می‌کند. ماجرای قسمت‌های بعد هم دقیقا از همین فرمول تکراری پیروی می‌کند و تنها شخصیت‌های داستان اندکی دستخوش تغییر می‌شوند.

فرانچایز «مقصد نهایی» در همه‌ی قسمت‌ها از همان فرمول نخ‌نما و قدیمی استفاده می‌کند و هیچ چیز جدیدی را هم به داستان اضافه نمی‌کند. از همه مهم‌تر کم‌کم از توسعه‌ی شخصیت‌ها که به عنوان برگ برنده‌ی قسمت اول هم شناخته می‌شدند، دست برمی‌دارد؛ در نهایت این گونه می‌شود که تقریبا هیچ شخصیت همدلی برانگیزی در فیلم باقی نمی‌ماند و مخاطب تنها شاهد مجموعه مرگ‌های فجیعی در هر قسمت است که گویی پیش تر آن‌ها را بارها و بارها دیده است.

البته «مقصد نهایی ۵» (Final Destination 5) که به عنوان آخرین قسمت سال ۲۰۱۱ اکران شد، به دلیل سکانس‌های مرگ خلاقانه‌ترش اندکی با استقبال رو به رو شد اما در نهایت نتوانست این فرانچایز ترسناک توخالی و کلیشه‌ای را نجات دهد.

۱۳- بازی بچگانه ۳ (Child’s Play 3)

بازی بچگانه 3

  • سال انتشار: ۱۹۹۱
  • کارگردان: جک بندر
  • بازیگران: جاستین والین، پری ریوز، براد دوریف، اندرو رابینسون
  • امتیاز IMDb فیلم: ۵.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۲۳ از ۱۰۰

مشکل اساسی که «بازی بچگانه ۳» با آن دست و پنجه نرم می‌کند این بود که به دام افتادن روح یک قاتل زنجیره‌ای در عروسکی بچگانه برای دو قسمت پتانسیل ترساندن مخاطب را داشت و برای قسمت سوم به اندازه‌ی کافی بکر و ترسناک نبود. این فیلم به طرز عجیبی در بازآفرینی ترسی که دو قسمت اول در نمایش آن بسیار موفق عمل کرده بودند، شکست می‌خورد.

ماجرای «بازی بچگانه ۳» هشت سال پس از قسمت قبلی به وقوع می‌پیوندد. اندی حالا یک پسر نوجوان است که در مدرسه‌ی نظامی تحصیل می‌کند و ظاهرا زندگی آرام و نرمالی دارد. تا این که شرکت سازنده‌ی عروسک چاکی تصمیم می‌گیرد با استفاده از مواد اولیه، خط تولید عروسک را راه‌اندازی کند و این گونه می‌شود که چاکی دوباره به زندگی بازمی‌گردد و برای انتقام به دنبال اندی می‌رود.

دنباله‌هایی مثل «عروس چاکی» (Bride of Chucky) و «فرزند چاکی» (Seed of Chucky) با استفاده از طنز سیاه، داستان عروسک را دنبال می‌کنند، در حالی که «بازی بچگانه ۳» در بلاتکلیفی کامل به سر می‌برد و مشخص نیست محور اصلی داستان چاکی است یا اندی. فیلم نه تنها در بعد خلاقیت و نوآوری شکست می‌خورد بلکه دیالوگ‌ها هم یکی از یکی افتضاح‌تر است. حتی نویسنده‌ی فیلم دن مانچینی ادعا می‌کند در تمام فرانچایز «بازی بچگانه ۳» را از همه‌ی قسمت‌ها کم‌تر دوست دارد و احساس می‌کند در جنبه‌های خلاقانه کاملا شکست خورده است.

بیشتر بخوانید
۵ فیلم علمی-تخیلی برتر که انسان‌ها را به عنوان هیولاهای واقعی به تصویر می‌کشند

۱۲- غبرستان حیوانات خانگی ۲ (Pet Sematary Two)

فیلم ترسناک غبرستان حیوانات خانگی 2

  • سال انتشار: ۱۹۹۲
  • کارگردان: ماری لمبرت
  • بازیگران: ادوارد فرلانگ، آنتونی ادواردز، کلنسی براون، دارلن فلوگل
  • امتیاز IMDb فیلم: ۴.۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۳۵ از ۱۰۰

پیش از این که سراغ اصل ماجرا برویم، لازم است توضیح کوتاهی درباره‌ی املای واژه‌ی «غبرستان» بدهم؛ استیون کینگ نویسنده‌ی رمانی به همین نام که فیلم از آن اقتباس شده تعمدا واژه‌ی cemetery که در زبان انگلیسی به معنی «قبرستان» است را با املای اشتباه Sematary نوشته است؛ بنابراین پیشنهاد شده در ترجمه‌ی فارسی برای رساندن هر چه بهتر منظور نویسنده، از واژه‌ی اشتباه «غبرستان» استفاده شود.

اما برویم سراغ اصل داستان؛ تا امروز اقتباس مری لمبرت از رمان استیون کینگ محصول سال ۱۹۸۹ بهترین بازسازی این داستان پرطرفدار بوده. ماجرای فیلم اصلی درباره‌ی پزشکی است که همراه همسر و فرزندانش به دهکده‌ای جنگلی نقل مکان می‌کند اما به صورت اتفاقی متوجه مکان مرموزی در جنگل می‌شود که در آن حیوانات خانوادگی دفن شده‌اند و با نوشته‌ی « Pet Sematary» یا «غبرستان حیوانات خانگی» مشخص شده است. او پس از مرگ گربه‌ی دخترش او را در قبرستان دفن می‌کند اما در کمال ناباوری گربه زنده می‌شود. تا این که چند وقت بعد فرزند بزرگ خانواده در یک تصادف کشته می‌شود و پدر تصمیم می‌گیرد او را در «غبرستان حیوانات خانگی» دفن کند تا شاید دوباره به زندگی بازگردد؛ دختر طبق پیش‌بینی‌ها زنده می‌شود اما در حقیقت موجود بی‌روحی است که برای همه‌ی خانواده یک خطر تمام عیار محسوب می‌شود.

داستان قسمت دوم هم کم و بیش حول همین داستان می‌گردد و در آن ادوارد فرلانگ در نقش جف متیوز نوجوان، نقش‌آفرینی می‌کند که به تازگی همراه پدرش به شهر نقل مکان کرده. همچنین کلنسی براون نقش کلانتر پرخاشگر و بد رفتار شهر، گاس گیلبرت را ایفا می‌کند که از قضا یکی از نقاط قوت فیلم است و به اندازه‌ای شخصیت وحشتناک و نفرت‌انگیزی دارد که هر مخاطبی آرزوی مرگش را می‌کند.

در قسمت دوم هم درست مثل فیلم اول شاهد زنده شدن یک انسان بی‌روح هستیم و موضوع اصلی آن غم، اندوه، رنج و ناامیدی است که انسان‌ها را برای تسکین به سمت انجام کارهایی غیرقابل باور سوق می‌دهد. با این اوصاف از آن جایی که هیچ چیز تازه‌ای برای ارائه ندارد، مخاطبان را به شدت دل‌زده می‌کند.

۱۱- نفرین آمیتی‌ویل (The Amityville Curse)

نفرین آمیتی ویل

  • سال انتشار: ۱۹۹۰
  • کارگردان: تام بری
  • بازیگران: کیم کوتیس، دانا وایتمن، آنتونی دین رابز
  • امتیاز IMDb فیلم: ۲.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۲۰ از ۱۰۰

فرانچایز ترسناک «آمیتی ویل» از یک حادثه‌ی واقعی سرچشمه گرفته است. در حقیقت سال ها قبل در خانه‌ای به نام آمیتی ویل که ساکنانش پیش تر فعالیت‌های فراطبیعی را گزارش کرده بودند، اتفاق وحشتناکی به وقوع پیوست که ریشه در همین فعالیت‌ها داشت؛ هفت عضو یک خانواده توسط پسر جوانشان به شکل فجیعی به قتل رسیدند و قاتل در کمال تعجب ادعا می‌کرد هنگام ارتکاب جرم خودش هم متوجه نبوده چه می‌کند و گویی نیرویی به سمت این جنایت سوقش می‌داده. جالب است بدانید زوج معروف اد و لورین وارن که از مشهورترین محققان اتفاقات ماورالطبیعه بودند و مجموعه فیلم‌های «احضار» (The Conjuring) هم بر اساس زندگی آن‌ها ساخته شده در این پرونده‌ی واقعی حضور تاثیرگذاری داشتند.

سال ۱۹۷۹ فیلمی به نام «وحشت در آمیتی ویل» (The Amityville Horror) ساخته و در آن دوره با استقبال فوق‌العاده‌ای مواجه شد. احتمالا با خودتان می‌گویید وقتی این ماجرای وحشتناک و دراماتیک یک بار به صورت سینمایی اقتباس شده، دیگر چه چیزی وجود دارد که بتوان آن را در قالب یک فرانچایز ادامه داد؟ پاسخ ساده است؛ تا زمانی که ارواح سرگردان در گوشه گوشه‌ی دنیا حضور دارند و استودیو هم اجازه دارد به صورت قانونی از واژه‌ی «آمیتی ویل» استفاده کند، از این معدن طلا دست برنمی‌دارد و این دقیقا همان جایی است که «نفرین آمیتی ویل» ایستاده است.

داستان این قسمت در حقیقت یک داستان مجزا است که می‌شد در یک اثر مستقل روایت شود و به جز این که در خانه‌ای شبیه آمیتی ویل می‌گذرد شباهت به ماجرای اصلی ندارد. داستان درباره‌ی زن و شوهری است که توسط روح کشیشی که پیش تر در خانه شان زندگی می‌کرده، تهدید می‌شوند و آزار می‌بینند. از مشکلات بزرگ این فیلم می‌توان به طرح داستانی به شدت نحیف آن و عدم یکپارچگی داستان اشاره کرد.

۱۰- جیسون ایکس (Jason X)

فیلم ترسناک جیسون ایکس

  • سال انتشار: ۲۰۰۱
  • کارگردان: جیمز آیزاک
  • بازیگران: لکسا دویگ، لیسا رایدر، چاک کمبل، کین هادر، پیتر منسا، آماندا بروگل، یانی گلمن
  • امتیاز IMDb فیلم: ۴.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۱۹ از ۱۰۰

جیسون ورهیز شاید یکی از شاخص ترین شخصیت‌های فیلم‌های ترسناک در فرهنگ عامه باشد. او کنار شخصیت‌های دیوانه ای مثل فردی کروگر، مایکل مایرز و چاکی در تاریخ سینما ایستاده و تا امروز انسان‌های زیادی را در نقاط مختلف کره ی زمین تا سر حد مرگ ترسانده. فرقی نمی‌کند با قمه، تبر، چاقو یا حتی دست خالی، جیسون ورهیز در کشتن انسان‌های بی‌گناه تبحر ویژه ای دارد.

بیشتر بخوانید
۱۰ زوج دوست‌داشتنی فیلم‌های ترسناک

خاستگاه این شخصیت فیلم «جمعه سیزدهم» است و قتل‌های او در قسمت‌های ابتدایی فرانچایز هم کاملا توجیه‌پذیر است و آن‌ها را برای گرفتن انتقام مادرش انجام می‌دهد اما هرچه قسمت‌های بیش‌تری به فرانچایز اضافه می‌شود اقدامات او غیر منطقی و بیهوده‌تر می‌شود تا جایی که به «جیسون ایکس» می‌رسیم که از فضا سر درمی‌آورد و رسما یک کمدی تمام عیار را رقم می‌زند!

ماجرا از این قرار است که دولت آمریکا بالاخره سال ۲۰۰۸ جیسون ورهیز را دستگیر می‌کند و روی او سلسله تحقیقاتی انجام می‌دهد تا به دلیل نامیرایی او پی ببرد. اما پس از انجام تحقیقات او را به صورت یخ‌زده رها می‌کند و آقای وورهیز از فضا سردر می‌آورد و همه‌ی اقدامات دیوانه وارش را آن جا هم انجام می‌دهد.این قسمت انقدر عجیب است که در بسیاری از سکانس‌هایی که برای ترساندن شما برنامه‌ریزی شدند، از ته دل قهقهه می‌زنید.

۹- لپرکان ۴: در فضا (Leprechaun 4: In Space)

لپرکان 4: در فضا

  • سال انتشار: ۱۹۹۷
  • کارگردان: برایان ترنچارد-اسمیت
  • بازیگران: وارویک دیویس، جسیکا کالینز، میگوئل ای. نونیز جونیور، دبی دانینگ
  • امتیاز IMDb فیلم: ۳.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۱۷ از ۱۰۰

لپرکان یک موجود تخیلی وحشتناک و ستاره ی یک فرانچایز ترسناک است که تا به حال در دنباله‌های سینمایی بی‌شماری حضور داشته است. خب حالا تصور کنید این موجود شیطان صفت به فضا می‌رود، شاهزاده خانم زیبای آن‌ها را گروگان می‌کند و قصد دارد با او ازدواج کند تا سلسله خرابکاری هایش را در فضا هم ادامه دهد. اگر به نظرتان داستان به اندازه‌ی کافی مسخره نیست باید بگوییم افتضاح برایان ترنچارد-اسمیت به همین جا ختم نمی‌شود، تفنگداران فضایی وارد می‌شوند و لپرکان را می‌کشند. در همین گیر و دار یک سرباز تصمیم می‌گیرد مثانه‌اش را روی جسد لپرکان خالی کند، در همین نقطه است که جناب هیولا وارد جریان بدن مرد می‌شود  بعد به شکل وحشیانه‌ای از کشاله‌ی رانش صحیح و سالم بیرون می‌زند و سپس آماده می‌شود ماجراهای ترسناک و مضحکش را در سایر قسمت‌ها ادامه دهد و برای سازندگان پول بیش‌تری به همراه بیاورد.

راستی تا یادم نرفته اشاره کنم این وسط لپرکان به سبک «جنگ ستارگان» یک شمشیر نوری هم دارد. داستان این دنباله‌ی ترسناک به اندازه‌ای عجیب، مسخره و نامنسجم است که نمی‌توانید باور کنید. فیلم فقط بر شوکه کردن مخاطب متمرکز است و در عین حال از روایت هر گونه داستان جذاب و تنش‌زایی صرف نظر می‌کند. منطق نویسندگان کاملا مشخص است؛ تنظیمات را کمی تغییر بدهید، دستی به سر و گوش لپرکان بکشید و او را به سیاره ای دیگر بفرستید و اصلا هم اهمیت ندهید که داستانتان ملغمه‌ی بی‌منطقی از همه‌ی فیلم‌های ترسناکی است که تا به حال دیده اید.

۸- طالع نحس ۴: بیداری (Omen IV: The Awakening)

فیلم ترسناک طالع نحس 4: بیداری

  • سال انتشار: ۱۹۹۱
  • کارگردان: خورخه مونتسی، دومینیک اوتنین جرارد
  • بازیگران: فی گرانت، مایکل وودز، مایکل لارنر، مدیسون میسون، اَن هیرن
  • امتیاز IMDb فیلم: ۳.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۱۷ از ۱۰۰

در سه قسمت اول فرانچایز «طالع نحس» دیدیم که نوزادی به نام دامین وارد زندگی زوج جوانی می‌شود و خیلی زود می فهمیم این نوزاد معصوم در حقیقت یک دجال است که برای نابودی دنیا به وجود آمده. در طول این سه گانه روند رشد دامین را می‌بینیم و با سربازان او آشنا می‌شویم که برای محافظت از این دجال انواع و اقسام شرارت‌ها و فریبکاری‌ها را انجام می‌دهند. حتی زمانی که او مستقیما خودش را درگیر حل و فصل کارها نمی‌کند سربازانش مسیر را برای زنده ماندن و رهبری‌اش هموار می‌کنند. «طالع نحس ۳: درگیری نهایی» (Omen III: The Final Conflict) پایان قطعی بر این حماسه بود و تکلیف همه چیز را مشخص کرد. با این اوصاف ساخت قسمت چهارم کاملا بی اساس و بیهوده بود.

سه گانه ی اصلی با مرگ دامین بزرگ سال (سم نیل) به پایان رسید؛ بنابراین قسمت چهارم به سراغ بازآفرینی همه‌ی چیزهایی رفت که پیش تر یک بار به بهترین شکل ممکن تصویر شده بودند. زوج وکیلی که در تلاش برای بچه‌دار شن از همه جا ناامید شدند به یک یتیم‌خانه‌ی کاتولیک مراجعه می‌کنند و به پیشنهاد خواهر ایوان (مگان لیچ) دختر بچه ای را به فرزندخواندگی قبول می‌کنند. دختر بچه ای که همان دجال است و این بار در کالبدی تازه برای شرارت بازگشته. در هر صورت همه چیز در قسمت چهارم آشنا به نظر می‌رسد و به دلیل تکراری بودن اصلا به ترسناکی قسمت‌های قبلی نیست؛ بنابراین در جذب مخاطبان موفق عمل نمی‌کند.

۷- کتاب سایه‌ها: جادوگر بلر ۲ (Book of Shadows: Blair Witch 2)

کتاب سایه ها: جادوگر بلر 2

  • سال انتشار: ۲۰۰۰
  • کارگردان: جو برلینگر
  • بازیگران: کیم دایرکتور، جفری داناوان، اریکا لیرسن، استیون بارکر ترنر
  • امتیاز IMDb فیلم: ۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۱۴ از ۱۰۰

هیچ کس نمی‌توانست پیش‌بینی کند یک فیلم ترسناک مستقل جمع و جور مثل «پروژه‌ی جادوگر بلر» (The Blair Witch Project) زمان اکرانش باعث ایجاد چنین هیجانی میان مردم شود. این فیلم ترسناک فراطبیعی که در ژانر تصاویر پیدا شده، روایتگر داستان سه مستندساز بود که به دنبال ساخت فیلم از یک رویداد واقعی مرموز بودند که سال ها پیش در یک جنگل متروکه به وقوع پیوست؛ ماجرا از این قرار بود که یک راهب به نام راستین پار هفت دانش‌آموز را به شکل وحشیانه‌ای شکنجه می‌دهد و به قتل می‌رساند.

«پروژه‌ی جادوگر بلر» با بازیگران گمنام و داستان درجه یکش به اندازه‌ای واقعی به نظر می‌رسید که بسیاری از مخاطبان تصور می‌کردند در حال تماشای یک مستند واقعی هستند. این فیلم به سود خوبی هم دست پیدا کرد و به نسبت بوجه ی ساخت اندکش، فروش بالایی داشت؛ بنابراین با توجه به این که فیلم خیلی زود به اثری کالت تبدیل شد، ساخت دنباله‌ی آن فکر هوشمندانه‌ای نبود.

بیشتر بخوانید
برای نوشتن و جلوگیری از حواس‌پرتی، اتاقمان را چگونه بچینیم؟

«کتاب سایه ها: جادوگر بلر ۲» با تمام قوا سعی می‌کند هر آن چه قسمت اول رشته را پنبه و خاطره‌ی خوب آن را در ذهن مخاطبان کمرنگ کند. این قسمت هم در زیر ژانر تصاویر پیدا شده طبقه‌بندی می‌شود و بر اساس یک داستان ظاهرا واقعی پیش می‌رود. ماجرا از این قرار است که گروهی از دانشجویان کالج بوستون به ناپدید شدن یک فیلمساز در جنگل‌های مریلند علاقه‌مند می‌شوند و تصمیم می‌گیرند برای حل معما به همان مکان سفر کنند و این گونه است که داستان به قسمت اول گره می‌خورد. آن چه در ادامه پیش می آید سفر نامنسجمی است که باعث سلسله قتل‌های وحشیانه‌ای می‌شود و بازماندگان را به سمت جنون سوق می‌دهد.

«کتاب سایه ها: جادوگر بلر ۲» بسیاری از کلیشه های فیلم‌های ترسناک را به عاریت گرفته. البته پیش فرض هوشمندانه‌ای دارد که اگر به درستی پرداخت می‌شد می‌توانست از قسمت اول هم پیشی بگیرد اما متاسفانه در بهترین حالت در سطح یک فیلم ترسناک متوسط متوقف می‌شود. این دنباله‌ی سینمایی را می‌توان فاجعه‌ای دانست که از دخالت بی جای استودیوی سازنده در یک اثر ترسناک مستقل و جمع و جور به منظور سود بیش‌تر، رقم خورده است.

۶- صورت چرمی: کشتار با اره برقی در تگزاس ۳ (Leatherface: Texas Chainsaw Massacre III)

فیلم ترسناک صورت چرمی: کشتار با اره برقی در تگزاس 3

  • سال انتشار: ۱۹۹۰
  • کارگردان: جف بور
  • بازیگران: آر. ای. میهایلوف، کیت هودگ، ویگو مورتنسون، ویلیام باتلر
  • امتیاز IMDb فیلم: ۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۱۳ از ۱۰۰

«کشتار با اره برقی در تگزاس» ساخته‌ی توبی هوپر که سال ۱۹۷۴ اکران شد، با وجود گذشت سال‌ها هنوز هم یکی از ترسناک‌ترین آثار تاریخ سینما است. صورت چرمی شرور اصلی این فیلم همراه ماسک معروفش سال ها است که ترس و وحشت زیادی را در دل طرفداران ژانر وحشت ایجاد کرده است. تقریبا یک دهه طول کشید تا توبی هوپر به این نتیجه برسد که زمان بازگرداندن صورت چرمی و اره برقی‌اش فرا رسیده است؛ بنابراین سال ۱۹۸۶ این شرور دیوانه با «کشتار با اره برقی در تگزاس ۲» (The Texas Chainsaw Massacre Part 2) بازگشت و البته این بار در یک تصمیم هوشمندانه لحن فیلم به سمت کمدی رفته بود.

پس از این که سه گانه‌ی اصلی ساخته شد، حقوق ساخت فیلم به نیولاین سینما، خانه‌ی شرور معرف دیگری به نام فردی کروگر منتقل شد. کارگردان فیلم جف بور قصد داشت یک فیلم ترسناک واقعی بسازد اما وقتی برش‌های اولیه ی فیلم را برای تعیین رده ی سنی در اختیار MPAA قرار داد، قسمت چهارم به دلیل خشونت گرافیکی بالا امتیاز X را دریافت کرد. از این جای ماجرا بود که فشارهای استودیو بر سازندگان بیش‌تر شد تا با کم کردن خشونت درجه ی فیلم را به R کاهش دهند تا حداقل از نظر مالی فاجعه‌ی کم‌تری به بار بیاید و مخاطبان بیش‌تری فیلم را ببینند.

در نهایت آن چه پس از این ویرایش‌ها پدید آمد یک اسلشر سنتی و نسبتا کلیشه‌ای بود که حالا افراد کمی آن را به یاد دارند. فیلم ماجرای یک زوج جوان را دنبال می‌کند که به دلیل تهدیدهای یک مهاجم مجبور می‌شوند از یک جاده‌ی متروکه به سمت تگزاس سفر کنند، فارغ از این که یک قبیله‌ی آدم‌خوار در انتظار آن‌ها است.

۵- هالووین: رستاخیز (Halloween: Resurrection)

هالووین: رستاخیز

  • سال انتشار: ۲۰۰۲
  • کارگردان: ریک رزنتال
  • بازیگران: باستا رایمز، بیانکا کایلیک، توماس ایان نیکلاس، رایان مریمان
  • امتیاز IMDb فیلم: ۳.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۱۰ از ۱۰۰

چگونه ممکن است مایکل مایرز برای یک ماجراجویی خون‌بار دیگر باز گردد، در حالی که لوری استرود سرش را از تنش جدا کرده؟ ذهن یک نویسنده و کاغذ و قلم کافی است تا همه چیز به سادگی تغییر کند. در پایان فیلم «هالووین اچ ۲۰: ۲۰ سال بعد» (Halloween H20: 20 Years Later) دیدیم که لوری سر مایکل را از تنش جدا کرد اما در «هالووین: رستاخیز» متوجه می‌شویم در حقیقت لوری سر یک مرد بی‌گناه را از تن جدا کرده که نقاب معروف مایکل مایرز را بر چهره داشته؛ بنابراین شرور داستان که حالا کاملا آزاد و رها است در همان سکانس‌های ابتدایی لوری را می‌گیرد و می‌کشد.

بنابراین وقتی از همان ابتدا شخصیت اصلی فیلم را می‌کشید و سپس تایرا بنکس و باستا رایمز را برای رهبری یک فیلم ترسناک تمام عیار وارد داستان می‌کنید نباید انتظار بیش‌تری داشته باشید. قرار دادن مایکل مایرز در موقعیتی که می‌تواند بچه های دانشگاه را یکی یکی بکشد به اندازه‌ی قرار دادن لپرکان در فضا، مضحک و ناامید کننده است.

هیچ راهی وجود ندارد که بتوان «هالووین: رستاخیز» را به عنوان یک فیلم ترسناک جدی گرفت. با این اوصاف می‌توان فیلم را آخرین میخ بر تابوت فرانچایز هالووین تا زمان بازسازی آن توسط راب زامبی در سال ۲۰۰۷ دانست.

۴- جمعه سیزدهم قسمت هشتم: جیسون منهتن را می‌گیرد (Friday the 13th Part VIII: Jason Takes Manhattan)

فیلم ترسناک جمعه سیزدهم قسمت هشتم: جیسون منهتن را می‌گیرد

  • سال انتشار: ۱۹۸۹
  • کارگردان: راب هدن
  • بازیگران: کین هادر، ینسن داگت، اسکات ریوز، پگی هدن
  • امتیاز IMDb فیلم: ۴.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۱۱ از ۱۰۰

احتمالا تعجب می‌کنید که چطور ممکن است فیلمی که جیسون وورهیز را به فضا می‌فرستد، از اثری که این مرده‌ی متحرک را در خیابان‌های منهتن رها می‌کند، رتبه‌ی بالاتری داشته باشد؟ پاسخ این است که «جیسون ایکس» حداقل سرگرم‌کننده است، در صورتی که «جیسون منهتن را می‌گیرد» حفره‌ی داستانی در هم پیچیده ای است که خیلی بیش‌تر از حقش طول می‌کشد.

بیشتر بخوانید
۱۰ حقیقت تلخ درباره انیمیشن «افسون» که در تماشای مجدد متوجه می‌شویم

ماجرا از این قرار است که جیسون ورهیز خودش را از دریاچه‌ی کریستال بیرون می‌کشد و با یک قایق به منهتن می‌رود. از این جا به بعد به سبک فیلم‌های قبلی به دانش‌آموزان حمله می‌کند و یکی یکی آن‌ها را می‌کشد، با این تفاوت که سلسله قتل‌های او این بار در فضای محدود کشتی به وقوع می‌پیوندد. در نهایت بازماندگان یک قایق نجات پیدا می‌کنند و بقیه‌ی راه را به سمت نیویورک پارو می‌زنند. ولی اگر فکر می‌کنید این افتضاح همین جا تمام می‌شود، سخت در اشتباهید. جیسون به دنبال آن‌ها تا نیویورک می‌رود و این بار به جای کمین کردن در دریاچه‌ی کریستال، برای شکار قربانیان در خیابان‌ها قدم می‌زند.

بسیاری از لحظات «جیسون منهتن را می‌گیرد» به جای ایجاد ترس و وحشت، خنده‌دار هستند. شخصیت‌ها بُعد ندارند و غیر عقلانی رفتار می‌کنند، همه‌ی این ها باعث شده فیلم به تقلید دست چندم و ارزانی از فیلم‌های اسلشر آمریکایی شباهت داشته باشد تا یکی از قسمت‌های فرانچایز محبوب «جمعه سیزدهم»!

۳- کندی من ۳: روز مرگ ( Candyman 3: Day of the Dead)

کندی من 3: روز مرگ

  • سال انتشار: ۱۹۹۹
  • کارگردان: توری میر
  • بازیگران: تونی تاد، دانا دریکو، لوپه اونتیوروس، وید ویلیامز
  • امتیاز IMDb فیلم: ۳.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۷ از ۱۰۰

تونی تاد در چند دنباله‌ی سینمایی ایفاگر نقش کندی من بود. فیلم اول این فرانچایز با دقت تمام داستان ترسناکی را خلق کرد که مملو از غم و اندوه و لحظات تراژیک بود و همچنین به اسطوره‌ها و افسانه‌های شهری هم سری می‌زد. خود شخصیت کندی من پیشینه ای از نژادپرستی را با خود حمل می‌کرد و این مورد هم از عواملی بود که او را ترسناک‌تر می‌کرد. متاسفانه این فرانچایز بعد از اکران سومین فیلم همه‌ی این ویژگی‌ها را از دست داد و دیگر یک فیلم ترسناک معمولی بود.

وقایع «کندی من ۳» بیست و پنج سال پس از حوادث فیلم اول می‌گذرد و کارولین مک کیور (دونا دیریکو) دختر دو قهرمان فیلم قبلی را دنبال می‌کند که با احضار کندی من در یک رویداد هنری، اتفاقات وحشتناک و غیرقابل کنترلی را رقم می‌زند. می‌توانیم ادعا کنیم که تمام داستآن‌های قسمت‌های قبلی در «کندی من ۳» به نوعی تکرار می‌شوند و همین مورد هم آن را به فیلمی به شدت قابل پیش‌بینی و کسل‌کننده تبدیل کرده که به جای وحشت، خنده را به مخاطب هدیه می‌کند.

۲- ترول ۲ (Troll 2)

ترول 2

  • سال انتشار: ۱۹۹۰
  • کارگردان: کلودیو فراگاسو
  • بازیگران: مایکل استیفنسن، جرج هاردی، مارگو پری، دان پکارد
  • امتیاز IMDb فیلم: ۲.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۵ از ۱۰۰

«ترول ۲» قرار نبود دنباله‌ی «ترول» (Troll) باشد بلکه ابتدا قرار بود به عنوان فیلم ترسناک مستقلی به نام «اجنه» (Goblins) اکران شود اما استودیوی سازنده در نهایت تصمیم گرفت آن را با این نام اکران کند، حتی اگر هیچ ربط مستقیمی به فیلم اصلی نداشته باشد. ماجرای فیلم درباره‌ی اعضای یک خانواده است که توسط اجنه‌ی گیاه‌خوار تهدید می‌شوند. بله درست شنیدید، اجنه‌ی گیاه‌خوار؛ به این دلیل که ابتدا ماده را به انسان‌ها می‌خورانند و بعد از این که به گیاه تبدیل شدند، به آن‌ها حمله می‌کنند!

در هر صورت «ترول ۲» به اندازه‌ای مضحک و خنده‌دار است که فقط اگر به آن به چشم یک کمدی سرگرم‌کننده نگاه کنید، می‌توانید تا دقایق پایانی تحملش کنید.

۱- همیشه یادم می‌ماند که تابستان پیش چه کردی (I’ll Always Know What You Did Last Summer)

فیلم ترسناک همیشه یادم می‌ماند که تابستان پیش چه کردی

  • سال انتشار: ۲۰۰۶
  • کارگردان: سیلوین وایت
  • بازیگران: بروک نوین، دیوید پیتکاو، توری دویتو، بن ایستر
  • امتیاز IMDb فیلم: ۳.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۰ از ۱۰۰

این که بتوانید فیلمی بسازید که امتیاز راتن تومیتوز ۰ از ۱۰۰ را کسب کند، کار بسیار دشواری است که «همیشه یادم می‌ماند که تابستان پیش چه کردی» از پسش برآمد. این فیلم در حقیقت قسمت آخر سه گانه ای بود که با «می‌دانم تابستان پیش چه کردی» (I Know What You Did Last Summer) آغاز شد که هرچند نتوانست نظر منتقدان را جلب کند اما در گیشه خوب فروخت. فرانچایز با دنباله‌ی هوشمندانه‌ی «هنوز یادمه تابستان پیش چه کردی؟» (I Still Know What You Did Last Summer) ادامه پیدا کرد که از نظر انتقادی وحشتناک‌تر شد با این حال هنوز هم مخاطبان خودش را داشت. تا این که نهایتا به فاجعه‌ای به نام «همیشه یادم می‌ماند که تابستان پیش چه کردی» ختم شد.

این فیلم دقیقا از همان فرمول نخ‌نمای قسمت‌های قبل استفاده می‌کند و حتی ذره‌ای هم خلاقیت به خرج نمی‌دهد؛ گروهی از نوجوانان به صورت ناخواسته فرد ناشناسی را به قتل می‌رسانند و قسم می‌خورند راز مرگ او را هیچ وقت فاش نکنند. تا این که چند وقت بعد با حملات انتقام‌جویانه‌ای مواجه می‌شوند که زندگی شان را هدف گرفته است. فیلم نه تنها کاملا فاقد اصالت است، بلکه نویسندگان و بازیگران حتی موفق نمی‌شوند روایتی درخور سینما را خلق کنند. «همیشه یادم می‌ماند که تابستان پیش چه کردی» بر خلاف «ترول ۲» حتی خنده‌دار هم نیست و فقط ۹۲ دقیقه از زمان گران‌بهایتان را هدر می‌دهد.

منبع: looper

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا