تلویزیون یکی از موفقترین رسانهها در صنایع سرگرمی است. از اخبار و فیلم و مسابقه گرفته تا سریالهای جذاب و دیدنی هرکدام میتوانند دلیلی برای روشن کردن تلویزیون و نشستن پای این جعبهی جادویی باشد. در این مطلب قصد داریم ۱۰ سریال تماشایی را معرفی کنیم؛ سریالهای انیمیشنی و لایواکشنی که هرکدام به طریقی تاریخ تلویزیون را برای همیشه تغییر دادند. بعضی از این سریالها به شکل اپیزودیک پخش میشوند و در هر قسمت یک داستان مجزا را روایت میکنند، در حالی که برخی دیگر در چند فصل و چندین قسمت یک موضوع واحد را روایت میکنند. هر ژانر از سریالهای تلویزیونی دنبالکنندههای اختصاصی دارد و کثرت فصلهای سریال به سازندگان آنها اجازه میدهد تا شخصیتها و رویدادها را طوری بسازند که در فیلمها ممکن نیست.
۱۰. سریال تماشایی «۲۴» پای اکشنهای نفسگیر را به دنیای سریالهای تلویزیونی باز کرد
سریال «۲۴» عموما به عنوان اولین سریال تلویزیونی مهیج شناخته میشود. این سریال از یک فرمول بدیع در فصلهای متعدد استفاده میکند. «۲۴» در هر قسمت اتفاقات دقیقه به دقیقهی یک روز از زندگی پلیسی به نام جک باوئر و عوامل سیتییو را دنبال میکند. نمایش دقیقهها و ثانیهها لابهلای سکانسها، تقسیم صفحهی نمایش به بخشهای متعدد و فرمتهای زمان واقعی همگی در این سریال همچنان به یادآورده میشوند و به نوعی نمادی برای سریال «۲۴» به شمار میروند.
سریال «۲۴» سطح سریالهای اکشن را به طور قابل توجهی در قرن ۲۱ بالا برد. ادای احترام و تقلید از این سریال حتی امروز در کمدیها و اکشنهای بسیاری مشاهده میشود. سریال به این ایده کمک کرد که هر فصل از یک سریال باید به عنوان یک داستان واحد عمل کند، که امروزه بیشتر رایج است.
۹. سریال تماشایی «سیاسآی» (CSI) سبک جدیدی را در ژانر جنایی پایهگذاری کرد
سریال «سیاسآی» رد پای دههها سریالهای پلیسی مختلف را دنبال، اما سبک خاص خود را آغاز کرد. این مجموعه بر فیلمهای کوتاه ژانر جنایی، و داستانهای پلیسی هفتگی متمرکز بود و برخلاف سریالهای قبل از خودش، عمدتا به موضوعات پزشکی قانونی میپرداخت.
فرمت سریال «سیاسآی» بر سریالهایی مانند «انسیآیاس» (NCIS)، «افبیآی» (FBI)، «استخوانها» (Bones) و «ذهنهای جنایتکار» (Criminal Minds) تاثیر گذاشت که همهی آنها سبک همین سریال را در دنیای داستانی خودشان ادامه دادند. روش مدرن و جذابی که توسط سریال «سیاسآی» ارائه شده است، همچنان به عنوان الگویی برای سریالهای تلویزیون جنایی اپیزودیک تقلید میشود.
۸. سریال تماشایی «پروندههای مجهول» (X-Files) ژانر داستانهای تخیلی پلیسی را دوباره احیا کرد
سریال «پروندههای ایکس» اولین سریالی نبود که پلیسها و داستانهای علمی-تخیلی را با هم ترکیب میکرد، اما چیزی که به عنوان زیرژانر داستانهای تخیلی پلیسی شناخته شد را کامل کرد. این سریال در هر فصل به دنبال یک هیولای ناشناخته و پروندههای مربوط به آن میرفت که داستان اصلی سریال را تشکیل میداد.
در سریال «پروندههای مجهول» به اسطورهها و موجودات افسانهای آمریکای شمالی مانند ساسکواچ (پاگنده)، گرگینهها و شیطان جرسی پرداخته میشد. این سریال راه را برای بسیاری از همتایان، مانند «بافی قاتل خونآشامها» (Buffy the Vampire Slayer)، «فراطبیعی» ( Supernatural)و «انبار ۱۳» (Warehouse 13) هموار کرد.
۷. سریال «اسکوبی دو کجایی؟» (Scooby-Doo Where Are You) یک الگوی ارجینال برای سریالهای کودکانه بوجود آورد
«اسکوبی دو» یکی از موفقترین سریالهای کمپانی هانا باربارا است. همچنین سریالهای کودکانه را در فرمولی بازتعریف کرد که به پایهی اصلی برنامههای سرگرمکنندهی آینده تبدیل شد. ماجراهای هفتگی گروهی از بچهها که معماها را حل میکنند را میتوان در دهها سریال دیگر مشاهده کرد.
حتی هانا باربارا از الگوی «اسکوبی دو» به عنوان فرمول عملی برای تمام سریالهای بعدی خود استفاده میکند، و این سبک امروزه همچنان محبوب است. همچنین راه را برای سریالهایی مانند «سریال انیمیشنی بتمن» (Batman: The Animated Series) و «کارج سگ ترسو» (Courage the Cowardly Dog) هموار کرد تا با فرمول مشابه و با حل معما و به تصویر کشیدن هیولاهای بسیاری داستان جذاب خود را روایت کنند.
۶. انیمیشنهای سریالی «لونی تونز» (Looney Tunes) کارتون مورد علاقهی آمریکا بود
«لونی تونز» اولین فرنچایز کارتونی تاریخ نیست، اما در رقابت با همتای دیزنی خود، با فهرستی از شخصیتهای حیوانی متنوع و ماجراجوییهای سرگرمکننده به یکی از محبوبترین سریالهای کارتونی تاریخ تبدیل شد.
«لونی تونز» همچنان در صدر لیست کارتونهای محبوب بسیاری باقی مانده است. تاثیر این سریال بر فرهنگ عامه، با اصطلاحات منحصربهفرد، نقلقولها، و دیالوگهای قابل ارجاع در برنامهها و بحثهای امروزی هنوز هم قابل مشاهده است.
۵. سریال «دام» (Dragnet) آغازی برای درامهای جنایی پلیسی بود
اگرچه درامهای جنایی پلیسی امروزه در سریالهای تلویزیونی بسیار به چشم میخورند، اما همیشه اینطور نبود. اولین سریال در این ژانر «دام» بود، سریالی که به دنبال گروهبان جو فرایدی و تحقیقات پلیس مستقر در لسآنجلس و حوزهی استحفاظی او ساخته شد. این سریال هشت فصل به طول انجامید که در زمان خود چشمگیر بود.
«دام» شاید نامی آشنا برای بینندگان امروزی نباشد، اما زمینه را برای یکی از محبوبترین فرمولهای سریالهای موجود فراهم کرد. داستانهای کارآگاهی همیشه محبوب بودهاند و به زمان «شرلوک هلمز» (Sherlock Holmes) بازمیگردند اما «دام» ثابت کرد که برای ساخته شدن در یک سریال تلویزیونی مناسب است.
۴. سریال «عاشقتم لوسی» (I Love Lucy) کمدی مدرن را تعریف کرد
سریال «عاشقتم لوسی» اولین کمدی موقعیت (سیتکام) نبود، اما سبک منحصربهفرد کمدیهای نیمهی دوم قرن بیستم را شکل داد. سیتکامهای قبلی بیشتر با سبک کمدی اسلپ استیک (بزن بزن) و اسکروبال (کمدیهای رمانتیک) مطابقت داشت که برای ساخت فیلم محبوب بود اما در سریالهای تلویزیونی به همان خوبی کار نمیکرد.
به جرات میتوان گفت که بدون «عاشقتم لوسی» سریالهایی مانند «چیرز» (Cheers)، «تمام اعضای خانواده» (All In the Family) و «دوستان» (Friends) بسیار متفاوت به نظر میرسیدند. این سریال به ویژه در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ نسلی از سریالسازان را معرفی کرد و ادای احترام به این سریال تا امروز ادامه دارد.
۳. سریال انیمیشنی «سیمپسونها» (The Simpsons) یک تغییر اساسی در سریالهای سیتکام خانوادهمحور بوجود آورد
پس از دههها ساخته شدن سریالهای کمدی، «سیمپسونها» ایدهی سیتکام خانوادهمحور را گرفت و آن را در یک قالب انیمیشنی ترجمه کرد. در حالی که پیش از این تعداد زیادی سریال خانوادهمحور کارتونی وجود داشت، سریال مت گرونینگ راهی را از بین کمدی، طنز و پارودی طی کرد که قبلا هیچ یک از آنها انجام نداده بودند.
دهههای بعد سریالهایی مانند «ساوث پارک» (South Park)، «مرد خانواده» (Family Guy) و «بابای آمریکایی» (American Dad) از ایدههای مشابه «سیمپسونها» الهام گرفتند. سبک کارتونی، همراه با فصلهای طولانی، به این معنی است که یک سریال میتواند از هر موضوعی استفاده کند و به گونهای منحصربهفرد سالهای طولانی ادامه داشته باشد.
۲. سریال «منطقهی نیمهروشن» (The Twilight Zone) از داستانهای علمی-تخیلی استفاده کرد تا مخاطبان خود را به تفکر وادار کند
سریال «منطقهی نیمهروشن» درست در پایان دوران مککارتیسم ساخته شد و اغلب مضامین فلسفه، عدالت و پارانویا را بررسی میکرد. این سریال در هر قسمت داستانی متفاوت و منحصربهفرد را روایت، و در موقعیتهای دلخراش و دنیاهای مختلف، ایدهها و شخصیتهای عجیب را بررسی میکند.
«منطقهی نیمهروشن» خالق برخی از نمادینترین لحظات تاریخ تلویزیون است، مانند گرملین در هواپیما و سوارهروی فانتوم. اکثریت قریب به اتفاق سریالهای علمی-تخیلی مدرن، از «آینهی سیاه» (Black Mirror) گرفته تا «پروندههای مجهول»، از سریال راد سرلینگ الهام گرفتهاند.
۱. سریال «پیشتازان فضا» (Star Trek) آغاز اکتشافات فضایی در سریالهای تلویزیونی بود
«پیشتازان فضا» با ترکیب چندین موضوع در یک سریال، از داستانهای علمی-تخیلی و فلسفی، تا اکشن، عاشقانه و درام برای بیان داستانهای جذاب ماجراجویی و اکتشاف علمی استفاده کرد. این سریال حین سفر به فضا، خدمهی فضاپیمایی به نام اینترپرایز را به رهبری جیمز کرک دنبال میکند.
«پیشتازان فضا» یکی از طولانیترین فرنچایزهای تلویزیونی است که اسپینآفها، فیلمها، کمیکهای بسیاری بعد از آن ساخته شد. ترکیبی از داستانهای دلگرمکننده و دستاوردهای علمی همچنان الهامبخش بسیاری از سریالهای تلویزیونی، بهویژه سریال در حال پخش «اورویل» (The Orville) است.
منبع: cbr