تقریبا سی سال است که استودیوی انیمیشنسازی دریم ورکس (DreamWorks) داستانهای واقعا شگفتانگیزی را به مخاطبان ارائه کرده است. البته این روند همیشگی نیست و معدود آثار استودیو نتوانستند این رسالت را به جا آورند و از یادها رفتند. با این حال بیشتر انیمیشنهای این استودیو هر چیزی هم که نداشته باشند به قلب و صمیمیتشان میبالند.
قهرمانهای دریم ورکس در کنار ماجراجوییهای باورنکردنی، اعتماد به نفس ویژهای پیدا میکنند، ارتباطات موثری میسازند، مهارتهایشان را توسعه میدهند و البته بر شر پیروز میشوند و درسهای ارزشمندی میآموزند. آنها یاد میگیرند چگونه برای خود، عزیزان و دنیای اطرافشان ارزش قائل شوند. آنها یاد میگیرند شجاع باشند، عشق بورزند و پای اعتقاداتشان بایستند. مخاطبان در طول این سفرهای هیجانانگیز با شخصیتهای دریم ورکس همراه میشوند و هم پای آنها درسهای ارزشمندی را میآموزند.
۱۰- فروتن باشید اما در عین حال خودتان را هم دوست داشته باشید
بسیاری از شخصیتهای انیمیشنهای دریم ورکس با بحران اعتماد به نفس دست و پنجه نرم میکنند؛ از جمله شخصیتهای محبوبی مثل شرک، پو و هیکاپ و شخصیتهای کمتر شناخته شدهای مثل مگامایند، جک فراست و سندباد. آنها ممکن است در ظاهر اعتماد به نفس زیادی از خودشان نشان دهند اما از درون ارزش کمی برای خودشان قائلاند.
وقتی سفر پرپیچوخم این شخصیتها آغاز میشود و رابط نامحتملی ایجاد میکنند، کمکم یاد میگیرند که چطور باید به خود و تواناییهایشان ایمان داشته باشند. آنها یاد میگیرند که باید توسط اطرافیانشان دوست داشته شوند و میتوانند زندگی بهتری داشته باشند. مهمتر از همهیاد میگیرند که چگونه باید میان تواضع و اعتماد به نفس تعادل ایجاد کنند. این شخصیتهای دوستداشتنی مقابل شخصیتهایی مثل شاهزاده چارمینگ که اعتقاد دارد برتر از دیگران است و باید آن چه را که میخواهد به قیمت از بین بردن افراد بیگناه به دست آورد، جلوهی بیشتری پیدا میکنند.
۹- ارتباط برقرار کردن با دیگران شاید در مواردی آسیبزا باشد اما بدون شک ارزشش را دارد
گاهی اوقات قهرمانهایی که با کمبود اعتماد به نفس دست و پنجه نرم میکنند با مشکل جدی عدم برقراری ارتباط با دیگران دست و پنجه نرم میکنند. شرک برای مدت طولانی از جامعه طرد شده و وقتی با کسی روبهرو میشود که واقعا دوستش دارد تمام تلاشش را میکند تا او را از خودش دور کند. هیکاپ رابطهی تیرهای با پدرش دارد و مگامایند از تلاش برای دوستیابی منصرف میشود.
بخش مهمی از توسعهی این شخصیتها بر تلاش آنها برای دوستیابی متکی است. متاسفانه در این مسیر ممکن است با افرادی مواجه شوند که آنها و احساساتشان را به خطر میاندازند اما وقتی این مسیر ادامه پیدا میکند، مشخص میشود ارزشش را دارد؛ زیرا دوستان، خانواده و عشق واقعی را پیدا میکنند. ایجاد ارتباطهای تازه میتواند روند دردناکی باشد اما همچنین به نتایج زیبا و ارزشمندی منجر میشود.
۸- عشق میتواند در شکلها و موقعیتهای متفاوتی بروز کند
انیمیشنهای دریم ورکس مملو از عاشقانههای بعید است. هیچ کس فکر نمیکند یک غول و یک شاهزاده خانم بتوانند عاشق هم شوند اما در انیمیشن «شرک» این اتفاق میافتد و شرک و فیونا با یکدیگر رابطهی دوستداشتنی برقرار میکنند. اژدهایان دشمنان قسم خورده وایکینگها هستند اما میان هیکاپ و بیدندان رابطهی دوستی دلانگیزی شکل میگیرد. شیرها گورخرها را میخورند اما الکس و مارتی بیشتر از گونههای خودشان، با یکدیگر احساس نزدیکی میکنند.
برای این شخصیتها عشق چه دربارهی والدین، دوستان و شریکهای عاطفی هیچ مرز مشخصی ندارد و درست در لحظه و موقعیتی ظاهر میشود که هیچ کس فکرش را هم نمیکند. دیزنی دوست دارد عشق را بزرگ جلوه دهد با این حال دریم ورکس بر غیرقابلپیشبینی بودن آن متمرکز است.
۷- خانواده فراتر از دی ان ای است
انیمیشنهای دریم ورکس مملو از کودکان گمشدهای است که به دنبال والدینشان میگردند. الکس بالاخره در آفریقا به خانوادهاش میرسد، پو پدرش را پیدا میکند و موسی به خواهر و برادرش میرسد. با این حال این شخصیتها و خیلیهای دیگر خانوادهای دارند که از نظر دی ان ای هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند؛ الکس دوستانش را در باغوحش دارد و پو پدرخواندهاش را.
در حقیقت پیدا کردن خانوادهی واقعی برای آنها بیشتر به معنی بزرگ شدن خانوادهای است که هم خون هم نیستند. حتی شخصیتهایی مثل مگامایند هیچ وقت موفق نمیشوند خانوادهی واقعیشان را پیدا کنند اما در نهایت تنها نمیمانند. یکی از مهمترین درسهای دریم ورکس این است که نشان میدهد خانواده بر اساس عشق و احترام ساخته میشود و تنها پیوند خونی تضمینکنندهی یک خانوادهی خوب و کامل نیست.
۶- راههای تازه و روشهای قدیمی ارزش برابری دارند
بسیاری از شخصیتهای دریم ورکس افراد خلاقی هستند که مقابل بزرگانی قرار میگیرند که اعتقاد دارند باید به سنتها پایبند باشند. مثلا پو میخواهد به جای ادارهی نودل فروش پدرش، استاد کونگفو شود یا هیکاپ به جای کشتن اژدهایان ترجیح میدهد با آنها دوست شود؛ بنابراین در بعضی موارد تلاش برای پیدا کردن روشهای تازه بهترین کار است.
اما این به معنی کنار گذاشتن کامل روشها و سنتهای قدیمی نیست. اغلب اوقات این روشها چیزهای ارزشمندی برای ارائه دارند؛ بنابراین پو همیشه عشق و علاقهاش به غذا را حفظ میکند و هیکاپ هوشش را با سرسختی وایکینگهای اصیل ترکیب میکند. سنت و مدرنیته هیچ کدام بد نیستند و اگر کسی برای یادگیری هر دو وقت بگذارد میتواند نکات ارزشمندی را از دل آنها بیرون بکشد.
۵- قدرت از دل موقعیتهای بعید زاده میشود
در انیمیشنهای دریم ورکس قهرمانها و ضدقهرمانها در موقعیتهای بعیدی قرار میگیرند و کوچکترین چیزها میتوانند قدرت زیادی پیدا کنند. پو پیشخدمتی است که استاد کونگفو میشود، جینجر مرغی است که یک انقلاب تمام عیار را رهبری میکند یا از دل تکههای زباله یک هواپیما زاده میشود.
قدرت، عظمت و خوبی همیشه از موقعیتهایی که انتظار دارید به وجود نمیآیند. گاهی چیزهای کوچک میتوانند تغییرات بزرگی ایجاد کنند و گاهی چیزی که مردم دربارهی یک نفر فکر میکنند با آن چه واقعا هستند، تفاوتهای زیادی دارد.
۴- قدرت انتخاب را دست کم نگیرید
آثاری مثل «مگامایند» (Megamind) و سهگانهی «پاندای کونگفو کار» (The Kung Fu Panda) بر قدرت انتخاب تاکید ویژهای دارند حتی اگر پای پیشگویی در میان باشد. مثلا مگامایند معتقد است زندگی برای او یک سرنوشت شرورانه در نظر گرفته یا وقایع «پاندای کونگفو کار» را پیشگویی، آغاز میکند. با این همه قدرت انتخاب نقش مهمی در زندگی آنها و سایر شخصیتهای دریم ورکس دارد.
در اصل مگامایند و دشمنش مترومن به دلیل توقعات بیجای جامعهشان به سمت نقشهای شرور و قهرمان سوق داده شدند اما از جایی به بعد تصمیم گرفتند با قدرت انتخاب مسئولیت سرنوشتشان را بر عهده بگیرند. پو هم مثل استاد شیفو و لرد شن با انتخابهای غلطش باعث شد پیشگویی محقق شود. در نهایت سرنوشت هرچه هم که حکم کند، انتخابهای ما در تغییر مسیرش موثر است.
۳- قدردان اتفاقهای خوب زندگیتان باشید
داستان شخصیتهایی مثل شرک، پو و مگامایند دربارهی افراد ضعیفی است که زندگیشان را بهبود بخشیدند و احترام جامعهشان را به دست آوردند. با این حال بخش مهمی از سفر آنها صرف این میشود که به مخاطبان یاد دهد قدردان اتفاقات و اشخاص نیک زندگیشان باشند.
مثلا مینیون همیشه دوست وفادار مگامایند باقی میماند یا پدرخواندهی پو برای او منبعی از عشق و محبت بیقید و شرط است. شرک در فیلم چهارم آرزو میکند به زندگی قدیمیاش بازگردد و نسبت به عشق بزرگی که نصیبش شده و تغییرات مهم زندگیاش چشمانش را میبندد؛ در نتیجه تصمیم میگیرد با رامپلاستیلتاسکین معامله کند تا همه چیزش را از دست بدهد. انیمیشنهای دریم ورکس به ما میآموزند که پیشرفت خوب است اما باید همیشه قدردان اتفاقات خوب زندگیمان باشیم.
۲- شجاعت بسیار قدرتمند است
به گفتهی دریم ورکس هرگز نباید قدرت یک رابطهی عاشقانه را دست کم گرفت، با این حال نیروی دیگری هم وجود دارد که درست به اندازهی عشق قدرتمند است و آن نیرو چیزی نیست جز شجاعت. شخصیتهای دریم ورکس شجاعت زیادی دارند که به واسطهی آن کارهای باورنکردنی انجام میدهند. مثلا شرک بارها و بارها نشان داده که شجاعت لازم برای بازسازی رابطهاش با فیونا را دارد.
هیکاپ با وجود دشمنی دیرینهی میان وایکینگها و اژدهایان، شجاعت دوست شدن بیدندان را پیدا میکند. مگامایند شجاعت لازم برای اصلاح اشتباهاتش را دارد. عشق ممکن است القاکنندهی جسارت باشد اما بدون شک شجاعت در زندگی کارها بیشتری انجام میدهد.
۱- هرگز تسلیم نشوید
انیمیشنهای دریم ورکس مملو از شخصیتهایی است که در موقعیتهای ناامیدکنندهای قرار میگیرند. رودی گم شده و راهی به خانه ندارد. شرک و مگامایند در یک جامعهی قضاوت گر به شرارت متهم شدند. پو دائما با رقبایی که از خودش قویتر هستند روبهرو میشود و به نظر میرسد در زندگی هیکاپ قرار نیست وایکینگها و اژدهایان به صلح برسند.
این قهرمانها علیرغم همهی سختیها به ماموریتشان ادامه میدهند. گاهی متوجه میشوند راهی که باید میرفتند دقیقا برعکس راهی است که از آن عبور کردند. با این حال تا به پایان رساندن ماموریتشان در زندگی متوقف نمیشوند.
منبع: cbr