تماشاگران در بهار ۲۰۱۸ و پس از انتشار فیلم «انتقامجویان: جنگ ابدیت» و زمانی که تانوس شرور، بشکن معروفش را زد و با استفاده از دستکش بینهایت نیمی از زندگی جهان، از جمله چندین انتقامجوی محبوب طرفداران را از بین برد، شوکه شدند، چرا که برای اولین بار بود که انتقامجویان قدرتمند متحمل شکستی حقیرانه میشدند.
بسیاری از طرفداران علیرغم تغییر نهایی نتیجه نبرد در فیلم «انتقامجویان: بازی پایانی» در چند سال گذشته به این موضوع فکر میکردند که انتقامجویان چگونه میتوانستند در نبرد اصلی با تایتان دیوانه برنده شوند. در واقع قدرتمندترین قهرمانان زمین در چندین مرحله تصمیمات ضعیفی گرفتند و اگر یکی از این تصمیمات و انتخابها متفاوت بود شاید سرنوشت جهان تغییر میکرد.
۱۰. رها کردن اولتران
تونی استارک پروژه اولتران را در اولین قدم با هدف ایجاد ارتشی زرهپوش در سراسر جهان آغاز کرد که بتواند از زمین در برابر تهدیداتی که انتقامجویان قادر به غلبه بر آن نبودند محافظت کند. با این حال، برنامهنویسی اولتران به هم خورد و هوش مصنوعی، آن را به سمت و سوی تلاش برای نابودی جهان سوق داد،و انتقامجویان در مقابله با او به سختی توانستند از انقراض تمام بشریت جلوگیری کنند.
تونی و سایر انتقامجویان، اولتران را پس از حادثه سوکوویا رها کردند که تصمیمی کاملا قابل درک بود اما اگر این ایده کامل میشد، ممکن بود در نبرد مقابل تانوس تفاوتهای زیادی ایجاد کند. اگر در زمان حمله تانوس، یک واحد از اولترانهای کاربردی وجود داشت، شاید نبرد قبل از این که تایتان دیوانه حتی پا بر روی خاک زمین بگذارد تمام میشد.
۹. حفظ سنگ زمان
در آغاز جنگ ابدیت، تونی استارک، دکتر استرنج، بروس بنر و ونگ در سکنتوم سنکتروم گرد هم میآیند تا برای دفاع در برابر حمله تانوس برنامهریزی کنند. استرنج و ونگ با وجود پیشنهاد تونی، از تخریب سنگ زمان خودداری کرده و منتظر تانوس میمانند. این سماجت فقط منجر به از دست دادن سنگ زمان شد که یکی از بدترین اتفاقات زندگی دکتر استرنج بود.
سنگ زمان یکی از مهمترین سنگهای بینهایت است. این سنگ نه تنها برای تکمیل دستکش ضروری بود، بلکه آنقدر قدرتمند بود که میتوانست سنگ ذهنی را که واندا ماکسیموف تخریب کرده بود بازسازی کند. اگر سنگ زمان زودتر نابود شده بود، غیرممکن به نظر میرسید که تانوس سنگهای دستکش را کامل کند.
۸. نادیده گرفتن پتانسیل واندا
واندا ماکسیموف بخش زیادی از جنگ ابدیت را در کنار ویژن گذراند و سعی کرد او را از فرقه سیاه تانوس که به دنبال سنگ ذهن موجود در سر ویژن بودند، در امان نگه دارد. واندا در واقع در اواسط نبرد واکاندا به مبارزه ملحق شد اما دیگر برای متوقف کردن نیروهای تانوس خیلی دیر شده بود.
واندا از زمان نبرد با تانوس همواره ثابت کرده است که یکی از قدرتمندترین انتقامجویان تاریخ است و تواناییهایی دارد که حتی خودش هم بهطور کامل از آنها آگاه نیست. اگر انتقامجویان زودتر از قدرت اسکارلت ویچ بهره میبردند، شاید مسیر نبرد به کلی تغییر میکرد. در واقع، نادیده گرفتن پتانسیل واقعی واندا شاید حتی یک اشتباه مهلکتر باشد، زیرا او احتمالا به عنوان یک شخصیت شرور در «دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی» حضور خواهد داشت.
۷. عدم استفاده از پورتالها
جادوگران عالیرتبه از انرژیهای کیهانی استفاده میکنند و با حلقههای زنجیر خود، پورتالهای عرفانی ایجاد مینمایند. این پورتالها در بحبوحه نبردها، به ویژه نبرد زمین که در آن، انتقامجویان از بینرفته به کمک دیگر انتقامجویان آمدند، ارزش خود را نشان دادند.
استرنج و سایر جادوگران مطمئنا از این پورتالها در مواقع حساس استفاده میکنند اما قدرت و پتانسیل این دریچهها را هنوز به طور کامل درک نکردهاند. این پورتالها میتوانند در جهت نابودی ارتشها در میدان نبرد، بریدن اندامهای فرد صاحب دستکش یا فرار از صدمات مختلف استفاده شوند. با این وجود، فقط به عنوان یک وسیله حمل و نقل مورد استفاده قرار میگیرند.
۶. کشاندن مبارزه به خانه تانوس
مرد آهنی، دکتر استرنج و مرد عنکبوتی پس از سوار شدن بر سفینه ابونی ماو تصمیم میگیرند تا به جای این که منتظر حمله تانوس به زمین بمانند، به دنیای اختصاصی و خانه تانوس سفر کنند. این تصمیم موجب اتحاد آنها با نگهبانان کهکشان شد اما در نهایت منجر به شکستی عظیم گردید.
حمله انتقامجویان به تایتان برای متوقف کردن تانوس و جلوگیری از دستیابی او به سنگهای بینهایت، علیرغم تلاشهای شجاعانه آنها کافی نبود. در نهایت، استراتژی آنها نیمهکاره و بیثمر ماند. اگر آنها برای یک استراتژی دیگر و ورود تانوس به زمین وقت میگذاشتند، شاید این نبرد اجتنابناپذیر به شکلی دیگر به پایان میرسید.
۵. امتناع از معامله کردن زندگی
انتقامجویان متوجه میشوند که تانوس و فرقه سیاه، سنگ ذهن ویژن را میخواهند و سپس این ایده را بین خود مطرح میکنند که واندا این سنگ را نابود کند. استیو راجرز بلافاصله جلوی اجرایی شدن این ایده را گرفت و گفت: «ما زندگی خود را معامله نمیکنیم.»
ادعای استیو، اگرچه افتخارآمیز بود اما صرفا موجب عذاب جهانیان شد. واندا در نهایت مجبور شد این نقشه را اجرا کند اما موقعی تصمیم به عملی کردن این ایده گرفت که دیگر خیلی دیر شده بود و سنگ زمان در اختیار تانوس قرار داشت.
۴. فراموش کردن فیوری
هیچیک از انتقامجویان در سراسر نبردهای جنگ ابدیت، از نیک فیوری، مامور ارشد سابق شیلد که در وهله اول این تیم را گرد هم آورده بود، کمک نمیگیرد. فیوری فقط در صحنه پس از تیتراژ فیلم ظاهر میشود و درست پس از فعال کردن سیگنال کاپیتان مارول از بین میرود.
اگر انتقامجویان زودتر با فیوری ارتباط برقرار میکردند، شاید او به این نتیجه میرسید که تانوس تهدیدی بزرگتر از تصور است و باید هر چه سریعتر از کارول دانورز بخواهد که به زمین بازگردد. انتقامجویان با وجود کاپیتان مارول در تیمشان، شانس بسیار بیشتری برای متوقف کردن تانوس در اولین نبرد داشتند.
۳. طلسم کاف کال
«راهی به خانه نیست» پر از پیامدهای مختلف برای آینده مرد عنکبوتی و همچنین دنیای سینمایی مارول است اما یکی از جنبههای این فیلم، پیامدهای بسیار بزرگتری از تصورات مخاطبان دارد. طلسم کاف کال منبع قدرتی عرفانی است که میتواند حافظه افراد را پاک کند و همچنین واقعیت دنیا را در راستای این موضوع به طور کامل تغییر دهد.
با وجود این طلسم که دکتر استرنج میتواند آن را اجرا کند، انتقامجویان در تمام طول این مدت میتوانستند خاطرات و حافظه تانوس را پاک کنند تا نتواند نیمی از زندگی جهان را نابود کند. تایتان دیوانه اساسا در برابر چنین طلسم قدرتمند باستانی ناتوان بود و شاید جهان از خشم او در امان میماند.
۲. ضربه نزدن به سر تانوس
تانوس سنگهای دستکش بینهایت را تکمیل کرد اما پس از آن، ثور یک شانس دیگر داشت تا جهان را نجات دهد و تبر جدید خود، استورمبرکر را در وسط قفسه سینه تایتان دیوانه کوبید. با این حال، تلاشهای او برای متوقف کردن تانوس کافی نبود، زیرا تانوس به هر حال بشکن خود را زد و نیمی از زندگی جهان را نابود کرد و حتی به ثور طعنه زد و گفت: «باید سرم را نشانه میگرفتی.»
این اشتباه یکی از بدترین اتفاقاتی است که تا به حال برای ثور و در نتیجه بقیه جهان رخ داده است و مستقیما منجر به نابودی نیمی از جهان شد و دنیا را به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآورد. شکی نیست که ثور در ادامه، شبهای زیادی بیخوابی کشید و به این فکر کرد که اگر تبر خود را فقط کمی بالاتر نشانه میگرفت، شاید وضعیت جهان متفاوت میشد.
۱. عدم اتحاد و آشفته بودن
انتقامجویان نه در جنگ ابدیت، بلکه از سالها قبل در نبرد با تانوس شکست خورده بودند. این تیم در طول وقایع «جنگ داخلی»، به دو قسمت تقسیم شد و کاپیتان آمریکا در یک طرف و مرد آهنی در طرف دیگر بود.
انتقامجویان در زمان ورود تانوس، هم از نظر تعداد و هم از نظر قدرت، ضعیف و شکننده بودند. این تیم متفرقه هیچ شانسی برای متوقف کردن تایتان دیوانه نداشت و جهان بهای این تفرقه را پرداخت. خوشبختانه انتقامجویان به خاطر مردم و پنج سال بعد، دوباره متحد شدند تا اثرات اقدامات تانوس را از بین ببرند.
منبع: screenrant